جدیدترین نمایشگاه دیمین هرست در ونیز
دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۴۷ به قلم سجاد عمادی
اعتیاد عکاس اسکاتلندی، مضمون جدیدترین نمایشگاه او
اسکاتلند: یک مجموعهی جذاب و قدرتمند از عکسهایی که سقوط ویرانگر یکی از عکاسان مطرح اسکاتلندی به ورطهی اعتیاد را ثبت میکند، اولین نمایش عمومی خود را بهار امسال در نشنال پرتره گالری اسکاتلند خواهد داشت. این نمایشگاه با عنوان «گراهام مکیندو: در مسیر پاکی»، ۲۵ تصویر شخصی او را در بر میگیرد. این مجموعه طی دورهی شش سالهای عکاسی شده که هرویین و کِرَک عنان زندگی این عکاس موفق ساکن نیویورک را به دست گرفته بودند. این عکسهای به شدت بدیع از نزدیک سراشیبی زندگی هنرمند، از یک عکاس در حال شکوفایی و رشد تا یک معتاد در حال تقلا را به تصویر میکشند؛ مسیری آکنده از عذاب و انزوا که پیش از پاکی، با دستگیری مکیندو به جرم حمل مواد مخدر، گذراندن یک دورهی چهار ماهه در زندان بدنام ریکرز آیلند نیویورک، و پنج ماه حضور در یک بازداشتگاه مهاجران، به اوج خود رسید.
تصاویر این نمایشگاه هم به شکل قدرتمندی ما را با تخریب مخاطرهآمیز اعتیاد مواجه میکنند و هم ژانر سلفپرتره را به شکل بینظیری در رسانهی عکاسی مورد کنکاش قرار میدهند. گراهام مکیندو در کالج هنر ادینبرو در رشتهی نقاشی تحصیل کرده و فوق لیسانس عکاسی را هم از رویال کالج لندن دریافت نموده است. در سال ۱۹۹۲ او به نیویورک نقل مکان کرد و فعالیتش به عنوان یک عکاس حرفهای را ادامه داد. کارهای وی کم کم در برخی از نشریات پیشرو، نظیر گاردین و نیویورک تایمز، چاپ میشدند. موفقیت مکیندو او را به عکاسی از برخی از شناخته شدهترین افراد جهان کشاند؛ از بازیگران هالیوود تا هنرمندان بینالمللی و ستارههای پاپ. با اینحال، او شروع به استفاده از الکل و مواد مخدر کرد. این کار تا حدودی برای کاهش استرس ناشی از سبک زندگی پرزحمت او و همچنین آشوب در زندگی شخصیاش بود.
مکیندو اکنون به لطف برنامهی بازتوانی زندان و حمایتهای شریک زندگیاش، سوزان اِستِلین، در هفتمین سال پاکی به سر میبرد. سوزان اِستِلین که یک خبرنگار است به همراه هنرمند کتابی درباره زندگیشان به رشتهی تحریر درآوردهاند. بهبودی مکیندو، کامیابی مجدد او را به همراه داشته است، چه به عنوان یک عکاس فعال و چه به عنوان استاد کالج پارسونز. اگرچه عکاسان دیگری هم با جزییات زیاد و به صورت صریحی، زیادهروی در مصرف مواد مخدر و مضرات آن را نمایش دادهاند، اما معمولا جایگاه یک تماشاگر را برای خود اختیار کردهاند، نه سوژهی کار. در مورد مکیندو، تصاویر او فردی که برای تودهی مخاطبان مورد سوء استفاده قرار گرفته را نشان نمیدهد؛ بنابراین قدرت و کنترل کاملا در دستان اوست، و هرگز پیشتر هیچ عکاسی اعتیاد را از درون، با چنین صداقت باطنی و دقتی تصویر نکرده بود.
این مجموعهی کار نه تنها در محتوا حقیقتا بدیع و پیشگامانه است، بلکه در واقع دیدنش هم نیاز به درجهی خاصی از جرات و شهامت دارد. تصاویر «در مسیر پاکی» نتیجهی وابستگی متقابل قدرتمند میان وسواسها و ضرورتهای روحی نیرومند مکیندو است؛ تمایل به ثبت پیامدهای اعتیادش، و مهارت بالای او برای انجام این کار. هنرمند امیدوار بود تا از خوش آب و رنگ نشان دادن چیزی اجتناب کند که به «یک زندگی در انزوا تبدیل شده بود، تکرار کسالت بار زندگی روزمرهی یک معتاد. من دوربین را به سمت خودم چرخاندم برای اینکه میخواستم از درون اعتیاد را عکاسی کنم؛ زاویهای که بیشتر مردم هرگز نمیبینند.» او میگوید: «حتی در آن حال آشفتهی اعتیاد، همانند یک عکاس فکر میکردم… چگونه این تصاویر دیده و فهمیده خواهند شد.»
در تمام این دوران، چشمان عکاسانهی او قوی و تیزبین باقی ماند، حتی اگر چیزهای دیگر اینطور نبودند. این چشمان ورزیده در استفادهی از نور، ترکیببندی و حال و هوای تصاویر او تجلی یافتهاند. با بکارگیری دوربینهای دیجیتال با تایمر خودکار، مکیندو خود را در حالی ثبت کرده که مشغول انجام تشریفات شخصی مصرف موادش است. استفادهی استادانهی او از نور و سایه، مجموعه سلفپرترههای آزاردهندهای را آفریده است که فلاکت و واقعیت تلخ اعتیاد را نمایش میدهد. تقریبا تمام عکسها در محدودهی کوچک آپارتمان هنرمند در بروکلین گرفته شدهاند. ارتباط کمی با جهان بیرون یا نشان اندکی از آن وجود دارد و به نظر میرسد همان چند نما از شهر که از پنجره گرفته شدهاند، تنها انزوا و زندگی خفقانآور او را مورد تاکید بیشتر قرار میدهند.
تنها فردی که در صحنهها دیده میشود خود مکیندو است، که حضور شبح مانندش اغلب بواسطهی نور شدید اغراق شده است. در یکی از پرترهها او مقابل یک پنجره ایستاده و پشتش را، هم واقعا و هم به شکل استعاری، به جهان بیرون کرده است. اگرچه در این مجموعه هیچ تصویری شاید معنای نمادین عکسی را نداشته باشد که در آن مکیندوی به وضوح ناتوان، سرش را روی صندلی گذاشته، و نشانههای هرویینی که به تازگی تزریق شده در چهرهاش نمایان است و از ساعدش خون میچکد.
www.nationalgalleries.org
جدیدترین نمایشگاه دیمین هرست در ونیز
ونیز، ایتالیا: دیمین هرست بازگشته است، و جهان هنر نمیداند چه تعبیری از جدیدترین نمایشگاه پر زرق و برق این شاهزادهی هنر معاصر داشته باشد. این نمایشگاه با عنوان «گنجینههایی از لاشهی [کشتی] شگفتانگیز» بازدیدکنندگان را در جهانی خیالی غوطهور میکند که از عمق اقیانوس هند برخاسته و ده سال ساختش به طول انجامیده است. همانند دیگر نمایشگاههای هرست، این نمایشگاه هم نظرات متناقض منتقدان را در پی داشته است. برخی آن را بازگشت محسورکننده به فرم، و گروهی هم آن را فاجعه و نقطهی پایان کار هنرمند میدانند. این نمایشگاه که در دو مکان (Palazzo Grassi و Punta della Dogana) برگزار شده، داستانی جعلی را به عنوان دلیل و زمینهی برگزاری نمایشگاه ارائه میکند. بر طبق این داستان در سال ۲۰۰۸ هرست متوجه کشف بقایای یک کشتی در سواحل آفریقای شرقی میشود و ترتیب بیرون آوردن گنجینههای کشتی را میدهد. مطابق داستان خیالی هرست، کشتی به یک برده تعلق داشته که ثروتی به هم میزند و آن را صرف جمعآوری آثار هنری از سراسر جهان باستان میکند؛ از ابوالهولهای مصری تا مجسمههای یونانی و مجسمههای جواهرنشان. در واقع هرست میگوید کارهای پوشیده از جلبک و مرجان نمایشگاه همان گنجینهی پنهانِ در انبار کشتی «شگفتانگیز»(Apistos) هستند. همچنان که بازدیدکنندگان مسیرشان را در میان نمایشگاه ادامه میدهند، میتوانند ویدئوهایی از غواصان را در حال انجام عملیات نجات فرضی گنجینه تماشا کنند. اما شگفتیهای زیادی در این میان برای کسانی که داستان کشتی غرق شده را دنبال میکنند، وجود دارد؛ از یک الههی مصری که به طرز عجیبی به مدل مشهور، کیت ماس، شباهت دارد تا فسیلهای پوشیده از مرجان شخصیتهای کارتونی دیزنی. همه چیز دربارهی واقعیت و جعل است؛ یا همانطور که بسیاری از منتقدان بیان کردند، هرست دقیقا به مسئلهی معاصر اخبار دروغ میپردازد. مارتین بِتِنود، مدیر هر دو محل نمایش آثار میگوید: «بازدیدکنندگان نمیدانند آیا کارهایی که شاهدشان هستند، ۲۰۰۰ سال را در کف دریا سپری کردهاند یا اثر خود هنرمند هستند. همین ایهام است که فضا را برای رویا و تخیلات باز میکند.» همهی کارها، که برخی از آنها در سه شکل متفاوت موجود هستند، قرار است در پایان نمایشگاه به فروش برسند. جهان هنر از قبل مشغول محاسبهی این موضوع بوده که هرست چه میزان از ثروت هنگفتش را پس از پرداخت هزینههای سرسام آور ساخت و انتقال آثار به ونیز طی دههی گذشته صرف کرده است.
www.artdaily.org
اجرای آثار گرافیتی، در ساختمانِ در شرف تخریب در برلین
برلین، آلمان: ممکن است ساختمان قدیمی و در شرف تخریب بانکی در مرکز یک منطقهی خرید، محل نامحتملی برای یک گالری هنری به نظر برسد، اما در برلین (پایتخت مسلم هنر شهری اروپا)، حدود ۱۶۵ هنرمند خیابانی همفکر، این ساختمان پنج طبقه را با آثار خود مزین کردهاند. نتیجهی آن انفجار رنگ و طیف متنوعی از سبکهاست؛ با نقاشیهای دیواری و چیدمانهایی که ده هزار متر مربع را میپوشانند، و تا زمان آغاز بکار عملیات تخریب، به صورت رایگان در معرض دید عموم خواهند بود. هنرمندانی از ۱۷ کشور در این پروژه مشارکت داشتهاند و هنرمندان ساکن برلین پر تعدادترین هستند. برای هر کدام از هنرمندان فضای خاصی در نظر گرفته شده است؛ دفاتر کار، راهروها، راه پلهها و حتی سرویسهای بهداشتی. یکی از اتاقها از کف تا سقف با آگهیهای شخصی پوشانده شده که معمولا روی تیرهای چراغ برق یا دیوار خیایانهای برلین دیده میشوند. در اتاق دیگری یک جفت پای سفالی عظیم وجود دارد، انگار غولی تازه روی سقف آن فرود آمده است، و یک اتاق تاریک هم شامل نقاشیهایی است که تنها با کمک چراغ قوه قابل دیدن هستند. در کنار هنرمندان گمنام، هنرمندان با سابقه هم آثاری را اجرا کردهاند؛ نظیر
El Bocho که مجموعهی کارتونی Little Lucy و پرترههای مجموعهی Citizens او بخشی از منظر پایتخت هستند. یا هنرمندی مانند Emess که کارهایش غالبا شخصیتهای سیاسی را در بر میگیرد. برای مطمئن شدن از این موضوع که بازدیدکنندگان تصاویر را در ذهنشان حک میکنند، اجازهی عکاسی وجود ندارد. گروه برگزاری همچنین در مورد نشر تصاویر سختگیر هستند و رسانهها تنها اجازه دارند از جزییات کارها عکاسی کنند نه نمای باز آنها. ماهیت ناپایدار نمایشگاه در روز افتتاحیه کمک زیادی به جذب انبوه بازدیدکنندگان نمود. ان بِنگراد، یکی از هنرمندان، میگوید مردم زیادی امروزه آثار هنری را در اینترنت میبینند بدون آن که از نزدیک آنها را تجربه کنند، «من فکر میکنم این خیلی خوب است که نمایشگاه به این شکل برگزار میشود، چرا که هر کسی بخواهد آن را ببیند باید شخصا بیاید و از نزدیک بازدید کند.»
www.artdaily.org
نمایش نقاشیهای کریستین وینسنت
نیویورک، امریکا: گالری C24 نمایشگاه «از میان قاب»، مجموعهی جدیدی از کارهای رنگ روغنی هنرمند ساکن لسانجلس، کریستین وینسنت، را برگزار نموده است. در این مجموعهی جدید از نقاشیهای رویاگون، وینسنت رفتار اجتماعی، سازگارپذیری و انزوا در جهان پساصنعتی را مورد کنکاش قرار داده و توصیف میکند. استفادهی متمایز هنرمند از پرسپکتیو و نور، به همراه شیوهی تعیین حدود و قاببندی فضا با درگاهیها، پنجرهها و آینهها، توجه را به مناقشات عمومی و شخصی، و پیچیدگیهای زندگی معاصر جلب میکند. داستانهای مستقلی که وینسنت در این مجموعه به تصویر میکشد هستی و طبیعت، و رابطهی میان شخصیتهای ناشناس کار هنرمند و چشماندازی که در آن ساکنند، را میکاود. در هر صحنه یک سناریوی پر استعاره، یک درام کوتاه وجود دارد که وینسنت برای خلق آنها بسیار مشهور شده است. چشماندازهای شاعرانهی وینسنت در رابطه با رفتارهای اجتماعی و روانی که در تجربهی زیست امریکایی بنیادین هستند، به بازدیدکننده توامان نقش مشاهدهگر باریکبین و تماشاگر لذت جو را میدهد، و آنها را تنها میگذارد تا ماهیت کامجویی و فردیت را مورد تردید قرار دهند. واژگان بصری وینسنت پیچیدگی امریکای پسا صنعتی را شدت میبخشند و توجه ما را به دغدغههایش، بدون تکیه بر منقلبسازی و بدبینی، هدایت میکنند. در «نقطهی کور» ما گروهی را میبینیم که لباسهای یکدستی به تن دارند و تصویر مشابهی را میکشند. صحنه قطع شده، و ما نمیدانیم که اتاق و گروه افراد در حقیقت چقدر بزرگ هستند. آیا آنها یاد میگیرند که به سبک یکسانی نقاشی کنند، و یا این یک تولید انبوه عامدانه است؟ نقشمایههایی در طبیعت که اشکال آشنای انسانی را تقلید میکنند در تابلوهای متعددی دیده میشوند؛ از امواج آب که چهرهی افراد شتابزده را تقلید میکنند یا کاغذ دیواریهایی که حرکت جریان آب یا انبوه جمعیت مردم را تداعی میکنند. کریستین وینسنت، متولد ۱۹۶۶، در لسانجلس زندگی و کار میکند و در کالج آرت سنتر تحصیل کرده است.
www.c24gallery.com