نمایش جدیدترین آثار شیرین نشاط در دنیاگردی شماره ۳۵۰ مجله هنرهای تجسمی تندیس
ترجمه سجاد عمادی
نمایش جدیدترین آثار شیرین نشاط
نیویورک، امریکا: گالری گِلَدستون نمایشگاهی از کارهای جدید شیرین نشاط، مشتمل بر یک فیلم و مجموعه عکسهای مرتبط، با آن برپا نموده است. بواسطهی تصاویر پر احساس و میزانسنهای برانگیزاننده، چیدمان عکس و فیلمِ نشاط، ساختار فرهنگی تفاوتها را مورد نقد قرار میدهد.
در این نمایشگاه برای نخستین بار نشاط توجهاش را کاملا به فرهنگ امریکایی معطوف کرده است، و تجربهی پر تنش و جستجوگرانهی ایرانی بودن در امریکای امروز را کالبدشکافی میکند. هم در فیلم «روجا» و هم در مجموعه عکسهای جدید «رویاپردازان»، نشاط با دوگانگی زندگی کردن با دو فرهنگ متفاوت و اینکه چگونه این دوگانگی به هر دو هویت سیاسی و شخصی پیوسته است، رویارو میشود. برای پرداختن به وضعیت مبهم یک بیگانه، او از تصاویر رازآمیز، مواجه شدنهای آزاردهنده و زوایای دید گیج کنندهی متاثر از فیلمهای سوررئال من رِی و مایا دِرِن، استفاده میکند.
«روجا»(۲۰۱۶) از رویاهای تکرار شونده، خاطرات، و تمنیات خود نشاط سرچشمه میگیرد، و تلاشهای نگرانکنندهی یک زن برای ارتباط با فرهنگ امریکایی را، در حالی که میکوشد آن را با دلبستگی به سرزمین مادریش سازگار کند، ترسیم میکند. در سراسر فیلم او به بیگانهسازی چشماندازهای امریکایی میپردازد تا روجا را در یک زمینهی سیاسی و روانی مبهم قرار دهد.
در کنار فیلم، «رویاپردازان» هم معرف یک شروع جدید در کار نشاط است. او که برای ترکیب پرتره با متون خوشنویسی در کارش مشهور است، این بار مردان و زنان سفید پوست امریکایی را به عنوان سوژهی کار برگزیده است که بسیاری از آنها در «روجا» هم حضور دارند. این پرترههای مبهم و تار، به استعارهای برای جعلیات و امور گنگی تبدیل میشوند که مرزهای فرهنگی را تقویت میکنند و اینکه چگونه تفاوتهای ساختهی جامعه، دلبستگیهای مشفقانهی میان نژادها، طبقات اجتماعی و ملیتها را محدود میکنند. شیرین نشاط در نیویورک زندگی میکند. او شیر طلایی بیینال ونیز ۱۹۹۹ و شیر نقرهای بهترین کارگردانی از شصت و ششمین جشنوارهی بینالمللی فیلم ونیز را بدست آورده است.
نمایشگاه آثار نقاشی پل وینستنلی در گالری کرلین
دوبلین، جمهوری ایرلند: گالری کِرلین نمایشگاهی با عنوان «ایمان، با الهام از سائنردام و دیگر نقاشیها» از جدیدترین نقاشیها و کارهای روی کاغذ پل وینستَنلی برگزار نموده است. برای این نمایشگاه، وینستنلی برخی از نقاشیها و طراحیهای مفقود شدهی هنرمند دوران طلایی هلند، پیتر یانس سائنردام(Pieter Jansz Saenredam)(1597-1665) را بازآفرینی کرده است. سائنردام که برای آثارش از فضای داخلی کلیساها شهرت دارد، ملایمت و ظرافت معماری هلند در دوران اصلاحات دینی را ثبت و ضبط نمود و موجب محبوبیت سبک جدیدی در رئالیسم قرن هفدهم شد.
ادای احترام سائنردام نسبت به فضاهای داخلی آرام و متروک، و بهرهگیری دقیق از پرسپکتیو و تنالیتههای رنگی خاموش، در کار وینستنلی هم بازتاب داشته است؛ در تصویر کردن مدارس هنری بریتانیا در طول تعطیلات تابستان، گذرگاههای خالی، پنجرههای پوشیده و اتاقهای نشیمن بی سکنه. وینستنلی این مجموعه را با کار «گمشده(با الهام از سائنردام)» آغاز نمود. در این اثر او نقاشیِ مفقود شدهی سائنردام از کلیسای سنت مِری اوترخت را از روی یک طرح مقدماتی دقیق به جا مانده از آن، از نو خلق کرده است.
در کار دوم، «ایمان(با الهام از سائنردام)» هنرمند نظرگاه کار اصلی سائنردام را کمی تغییر میدهد تا یک پنجره و تاپستری طلایی، که گفته میشود در کلیسا وجود داشته است، را هم در کار خود بگنجاند. وی برای اجرای تاپستری از ورق طلا استفاده کرده است. تفاوتهای میان این دو نقاشی، که با ابعاد و از روی مآخذ یکسانی خلق شدهاند، بر ابهام و پیچیدگیهای مستتر در بازآفرینی چنین نقاشیهایی تاکید دارد. این مطالعهی تصاویر و عملِ تصویر کردن، و ابداع و ابزارهای فنی، در سرتاسر نمایشگاه ادامه مییابد.
دو کار «ارتداد(تغییر)» و «ارتداد(از خود بی خود شدن)» بازدیدکنندگان را یکجا، در حال حرکت و یا ایستاده در مقابل یک شمایلنگاری مذهبی نیمه ناشناخته در گالری ملی لندن به تصویر میکشند. در کار دیگری، یک زوج لحظهی نگاه کردن به اثری از ورمیر را با هم تجربه میکنند. این نقاشیهای در نقاشی، که آنها هم با ورق طلا اجرا شدهاند، با نوری آن جهانی در میان رئالیسم بیروح موزههای تصویر شده، میدرخشند. هر کدام از آنها تعمقی در مورد عمل دیدن هستند؛
در مورد تخیل و واقعیت، اصالت و تکرار. پل وینستنلی در سال ۱۹۵۴ در منچستر متولد شده و در کالج کاردیف و سپس در مدرسهی هنر اسلید نقاشی خوانده است. وی که در ابتدا به عنوان یک نقاش انتزاعی و مینیمال آموزش میدید، تا یک دهه پس از تحصیل در کالج، مشغول ساخت یک زبان بصری جدید بود که اصول مینیمالیسم را با جنبههای زیباییشناختی عکاسی ترکیب مینمود. نمایش اثر «گذرگاه» در گالری وایتچپل در سال ۱۹۸۹ آغاز موفقیتهای او با دریافت جایزهیUnilever بود.
در طول دههی نود، وینستنلی به خلق تصاویری از فضاهای عمومی روی آورد و همچنین مناظری را به تصویر کشید که اغلب از زاویهی دید یک وسیلهی نقلیهی در حال حرکت نقاشی شده بودند. نمایشگاه ۱۹۹۳ در مرکز هنرهای کَمدِن اوج این دروهی هنری او بود. در پی یک حادثهی رانندگی شدید و بهبود از آن، وی در آثارش ناپایداری رابطهی برون و درون را بیشتر مورد توجه قرار داد.
در سال ۲۰۱۳، پروژهی عکاسی وینستنلی با عنوان «مدرسهی هنر» به چاپ رسید. تصاویر این مجموعه اساسی برای خلق نقاشیهایی شد که در آنها هنرمند از فضای داخلی کارگاههای مدارس هنر به عنوان مدلی برای کنکاش دغدغههای نقاشانه استفاده میکند. پل وینستنلی نقاشی است که از ژانرهای به ظاهر سنتی منظرهنگاری، فضاهای داخلی، طبیعت بیجان و پیکرنگاری برای خلق کارهایی با حساسیت مفهومیِ کانسپچوالیسم بهره میگیرد و در آنها به رابطهی میان مخاطب و نقاشی مرکزیت میدهد.
وی گرایشهای انتزاعگرای رایج اوایل قرن بیستم را با عقبگرد به سمت آفرینش آثار بازنمایانه معکوس نموده است، با اینحال نقاشیهایش همچنان در ساماندهی تصویری و حس مینیمالشان واجد کیفیات زیباییشناسانهی آثار انتزاعی هستند. کارهای وینستنلی همانقدر که از نقاشیهای استادان شمال اروپا نظیر کاسپار داوید فردریش، ورمیر و ویلهلم هَمِرسهوی متاثرند، به هنرمندان مفهومگرای معاصری نظیر ریچارد همیلتون هم نظر دارند.
هنرمند آلمانی، برندهی شیر طلایی بیینال ونیز
ونیز، ایتالیا: هنرمند معاصر آلمانی، آن ایمهوف، شیر طلایی بخش بهترین مشارکت ملی بیینال ونیز را برای پرفورمنس برانگیزانندهی «فاوست» کسب نمود که جلوهی تاریکی از جامعهی مدرن ارائه میدهد. در این پرفورمنس که در بخشهای متفاوت غرفهی آلمان اجرا میشود، بازیگران سیاهپوش در قفسهای شیشهای نمادین با سقف کوتاه، به دور خود میپیچند در حالی که بازدیدکنندگان روی سر آنها راه میروند. سگهای دوبرمن هم، در حالی که گروه اجرا کننده با ریتم موسیقی در میان ابزارآلات شکنجههای جنسی، و شلنگ و سینکهای صنعتی سینه خیز میروند، در حال نگهبانی هستند. بوی شدید مواد ضد عفونی کنندهی بیمارستانی هم در طول این اجرا که اشاراتی به سادومازوخیسم دارد، استشمام میشود. رییس هیت داوران، Manuel Borja-Villel، این نمایش را به عنوان «یک چیدمان قدرتمند و آزاردهنده که سوالات مهمی را در مورد زمانهی ما مطرح میکند» ستوده است. کیوریتور غرفه، Susanne Pfeffer میگوید این کار مضامین قدرت، محرومسازی و زندگی معاصر را مورد بررسی قرار میدهد. وی میافزاید: «بدنها، سوژههایی در نبرد دائمی با شیانگاری خود هستند… به نظر میرسد که آنها در نقطهی تبدیل شدن به تصاویر مصرفیاند؛ آنها تمایل دارند به کالاهای دیجیتال تبدیل شوند.» آن ایمهوف(متولد ۱۹۷۸ و ساکن فرانکفورت)، با نمایشگاه انفرادیش در سال ۲۰۱۳ به شهرت رسید؛ شامل یک پرفورمنس با الاغها و هنرپیشههایی که در یک حصار نامرئی محصور شده بودند. پرفورمنسهای ایمهوف نه تنها برای طولانی بودنشان قابل ذکرند(هر کدام از آنها ساعتها ادامه دارند) بلکه برای بررسی حرکت و از میان برداشتن مرز میان اجراکنندهها و مردم شناخته میشوند. دیگر نمایندهی هنر آلمان در بیینال هم فرانتس ارهارد والتر ۷۷ ساله است. پنجاه و هفتمین بیینال ونیز تا ۲۶ نوامبر ادامه خواهد داشت و امسال هنرمندان مطرحی نظیر شیلا هیکس، کی کی اسمیت و اولافور الیاسون در آن حضور دارند.
نصب اختاپوس غول پیکر هوفمان در چین
شنژن، چین: کِرَکِن، یک اختاپوس عظیم از فلورنتین هوفمان با همکاری استودیو UAP، در شهر شِنژِن رونمایی شده است. این کار بزرگ در یک پارک ساحلی قرار گرفته است و یک زمین بازی کودکان جادویی و بزرگ را شکل میدهد. هنرمند هلندی، فلورنتین هوفمان، برای مجسمههای غول پیکرش از حیوانات شناخته میشود. مشهورترین اثر او «اردک پلاستیکی»، یک اردک زرد رنگ بادی است که پس از ساختش در سال ۲۰۰۷ به بیش از ۲۵ شهر در سراسر جهان سفر کرد. کِرَکِن با همراهی تیم UAP از شانگهای طراحی شده است که برای همکاری با هنرمندان سرشناس در ساخت کارهای بزرگ به شهرت بینالمللی دست یافتهاند. این مجسمهی خیالی از تاریخ این منطقه الهام گرفته شده است؛ این بندرگاه تا همین سالهای اخیر، یک کشتی جنگی را در خود جای داده بود که چشم انداز وسیع اقیانوس به سمت
هنگ کنگ را سد میکرد. نام کِرَکِن به یک هیولای دریایی خیالی اشاره دارد که بر اساس افسانهها، کشتیهای در حال عبور را مورد حمله قرار میداده است. به شکل مشابهی، کِرَکِن هوفمان در بندرگاهی نگهبانی میدهد که در دوردست به سواحل هنگ کنگ مشرف است. به عنوان یک حرکت زیرکانه و طنزآمیز، کرکنِ هوفمان داستان یک موجود افسانهای ترسناک که در اعماق اقیانوس زندگی میکند را با فرم شیطنتآمیزی در میآمیزد که یادآور عروسکهای بافتنی نرم قدیمی است. استودیوی بینالمللی UAP با هوفمان در زمینهی فرآیند طراحی و ساخت مجسمه همکاری داشته، و ظرفیتهای مواد و اشکال، که برای جان بخشی به تخیل بازیگوشانهی هنرمند مورد نیاز بوده، را مورد بررسی قرار داده است. کرکن با بلندای ۹٫۵ و پهنای ۱۳ متر، و داشتن هشت بازو و چهار مسیر ورود و خروج، هم کودکان و هم بزرگسالان را به خود جلب میکند. فلورنتین هوفمان(متولد ۱۹۷۷) در دلفزیل هلند به دنیا آمده و در آکادمی هنر کمپِن و بعدها در برلین تحصیل کرده است.
دنیاگردی شماره قبل در مجله هنرهای تجسمی تندیس را اینجا ببینید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- جدیدترین نمایشگاه مجسمههای ریچارد دیکن در دنیاگردی