بازی دالهای ضمنی در عکاسی | نقد نمایشگاه عکس
نقدی بر نمایشگاه عکس دالهای ضمنی در گالری محسن
هنرمندان:نیما علیزاده، وحید دشتیاری، علیرضا زنگیآبادی
گرد آورنده: مهرداد افسری
ضمانتهای پنهان بودن
سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر
ضمانتهای پنهان بودن
راهی که عکاسی به سوی دیدن میگشاید، در برابر جهان و رابطه چشم و ذهن قرار گرفتهاست و آن را از نو تعریف میکند. و به این ترتیب است که دلالتهای ضمنی میتوانند شکل بگیرند.
در نمایشگاهی که اینک در گالری محسن برپا گردیدهاست، سه عکاس متفاوت هریک با شیوه مخصوص به خود، رابطه عکاسی و دلالت عکس بر بودن چیزی در لحظه عکاسی را به تصویر کشیدهاند. این نمایشگاه که میتواند سه نمایشگاه مجزا با محوری یکسان باشد توسط مهرداد افسری گردآوری شدهاست. تمام آثار با رسانه عکس کار شدهاند و بزرگترین اثر به ابعاد ۱۵۰*۱۵۰ و کوچکترین ۹۰*۹۰ سانتیمتر است و در مجموع ۱۹ اثر در این گالری به تماشا گذاشته شدهاند.
آثار دو هنرمند اول نیما علیزاده و وحید دشتیاری هر دو با عکاسی آنالوگ و قطع متوسط و سیاه و سفید عکاسی شده است. که به واسطه ابزار مورد استفاده دارای کادر مربع هستند. فضایی که استواری و قطعیت کادر مربع ایجاد میکند، آثار این دو هنرمند را در ظاهر و معنا با تاریخ عکاسی درگیر میکند. تاریخی که امر واقع را دچار تزلزل کرد و واقعیت جهان بیرونی، اشیا، مناظر و چهرههای انسانی را از واقعیت خودشان گرفت و در قابی انداخت که در آن موضوع تنها شباهت نبود، بلکه چیزی بود که در لحظه انجام عکاسی وجود داشته و اینک در واقع تغییر کرده یا برای همیشه از بین رفتهاست. همین تناقض میان لحظه و امر واقعی با تصویر عکاسی شده، همانچیزی است که بر عدم قطعیت و ضمنی بودن موضوع تصویر دلالت میکند.
همین امر در آثار دشتیاری و علیزاده به حضور و غیاب تبدیل شدهاست. وحید دشتیاری در مجموعه عکسهایی که از طبیعت گرفتهاست. ردپای چیزی مانند کودکی یا لذت بازی کردن را جستجو کردهاست، او عنوان این مجموعه را اینگونه انتخاب کردهاست: « درآن است آنچه در آن است» . او با این عنوان به درون منظرهای اشاره کردهاست که اشیاء به جا مانده از کودکی مانند یک توپ کوچک یا شمشیر پلاستیکی با طبیعت اطراف خود یکی شدهاند و بدون نیاز به بودن کودکی در آن میتوان واقعیتی را که در گذشته بر این منظره شامل میشدهاست، دریافت. واقعیتی که اینک مربوط به تصویر نمایش داده شدهاست و با اصل خود تفاوت میکند.
همین امر در آثار علیزاده نیز وجود دارد، اما اینبار آنچه در تصویر است خود بر بودن سوژه دیگری دلالت میکند که تصویر او در منظره قرار داده شده و باز از آن عکاسی شدهاست. و این عکس نهایی که مخاطب بر دیوار گالری میبیند مانند بازتاب آینه در آینه تا ابدیت زنجیره دالهای مربوط به واقعیت این سوژه را ادامه میدهد.
عنوان این مجموعه« آنجا بودی بی آنکه بدانی» است. و به تصویر زنانی تعلق دارد که در منظرهای قرار گرفتهاند و در وهله اول به نظر میرسد دربرابر آن بسیار کوچکند. به طوری که منظره و شاخ و برگهای درختان آنها را در بر گرفته و مانند رازی کوچک از آنان محافظت میکند. اما این موجودات لیلیپوتی در واقع تصاویر انسانهایی هستند که پیشتر در استودیو عکاسی شده و سپس در موقعیت قرار گرفته و باز عکاسی شدهاند.
علیرضا زنگیآبادی اما با تصاویر رنگی بزرگ به شیوه نئو توپوگرافی یا منظره نگاری نو، آثاری را خلق کرده که شامل مناظریست شهری، سرشار از آشفتگی و بینظمی، سرشار از ساختمانهای سر به فلک کشیده در کنار زمینهای بایر و واافتادهای که به طرزی ملالانگیز شاهدی بر بی سامانی حاکم بر این شهر هستند. آثار زنگی آبادی اغلب بر دو سوژه کاملا متضاد که به صورتی ناجور در کنار هم قرار گرفتهاند تاکید ورزیده و دلالت ضمنی آن بر خود و دیگریست، که به زعم بیانیه نمایش ترس و تنهایی پنهان در حقیقت است. آثار او با رنگمایه زرد و نماهای بسیار باز از عناصر نامتجانس که بدون گرفتاری آشکاری در کنار هم قرار گرفتهاند تشکیل شده. این زردی و دوری باعث شده بیننده در آثار او پذیرش واقعیتی را ببیند که بیشتر به روپایی چسبناک مملو از یاس شباهت دارد.
در همه آثار این نمایشگاه باید چالش پیرامون واقعیت زیسته و واقعیت نگریسته شده را مورد توجه قرار داد. از همین رو نیز همه آثار در بیزمان و بیمکان تصویر شدهاند. هیچکدام به واقعیتی عینی و شناسنامه دار مکانی یا زمانی تکیه نمیکنند، اگر نگوییم از آن پرهیز میکنند. به همین دلیل نیز حواس در این آثار یا به طور کامل در حاق میمانند و یا به شدت با بیننده درگیر میشوند اما دالهای ضمنی او را با خود همراه میکنند.
نقد های دیگر از این نویسنده را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
بهروز پاکنهاد در گالری ثالث و تجربهی جهان
بهروز پاکنهاد در گالری ثالث و تجربهی جهان نمایشگاه نقاشی بهروز پاکنهاد تجربه جهان به واسطه نقاشی نقدی بر نمایشگاه بهروز پاکنهاد در گالری ثالث سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر گالری ثالث در نمایشگاه اخیرش آثار بهروز پاکنهاد را به تماشا گذاشته است. آثاری با عنوان کنایی « من هستم» که تشکیل شده از تصاویری با قطع متوسط از همه چیزهایی که زندگی روزمرهی او را انباشتهاند، از دونالد ترامپ و ولادیمر پوتین گرفته تا اشیا و مناظر که […]
نمایشگاه انفرادی چیدمان با عنوان اعراف الیکا هدایت را اینجا ببینید: