نقد نمایشگاه نقاشی دیاکو حسن نژاد | واکسن هاری

نقد نمایشگاه نقاشی دیاکو حسن نژاد | واکسن هاری
نگاهی به “هار”؛ نمایشگاه نقاشی دیاکو حسن نژاد در گالری ۲۶

سایت تندیس به قلم سحر افتخار زاده


واکسن هاری

دیاکو حسن‌نژاد در اولین نمایشگاه انفرادی نقاشی‌ خود، مجموعه‌ای شامل بیست و یک تابلو با تکنیک رنگ روغنی روی بوم را به نمایش گذاشته است. او در “هار” خود را در قالب انسانی به تصویر کشیده که همچون موجودی نابهنجار قرنطینه کرده باشند. مکان‌های بسته و ترکیب رنگی سرد و مرده آثار،‌ مخاطب را به یاد زندان، دارالتأدیب یا تیمارستان می‌اندازد. گویی کاراکتر در اتاقی شیشه‌ای گرفتار است که تنها از بیرون می‌توان به درون آن نگاه کرد و از آنجا این موجودِ تهدید کنندهٔ در‌ بند و جدا‌شده از جمع را پایید.نقاشی دیاکو حسن نژاداین بیست و یک تابلو از میان انبوهی اثر انتخاب شده که طی دو سال گذشته کار شده‌اند. حسن‌نژاد که شش سال است نقاشی می‌کند رنگ‌گذاری را به صورت خودآموخته کار کرده و در آثار خود اصراری به ساخت و ساز و بازنمایی دقیق ندارد. رنگ را کم مایه به کار می‌گیرد و از وارنیش نهایی بر روی کار استفاده نمی‌کند. دغدغه اصلی او در نقاشی، فیگور انسان است و آن را در جهت تبیین موقعیت وجودی خود دستمایه قرار می‌دهد.

نوع رنگ گذاری نقاش که در حد آستر باقی مانده،‌ قطع متوسط و یکنواخت آثار، ‌ارائه تابلوها بدون قاب و لیبل، ، و در مواردی با اشکالات فنی در زیرسازی رنگ که باعث ترک خوردن پارچه بوم شده،‌ همگی نشان از نوعی بی‌تفاوتی نسبت به مناسبات رایج ارائه اثر و در مقیاسی بزرگتر، بی‌تفاوتی نسبت به “هنجار” دارد.نقاشی دیاکو حسن نژادمجموعه “هار” در ادامه نقاشی‌هایی دیگر شکل گرفته که حال و هوای هویت فرهنگی کردی را بیشتر در خود داشتند و مستقیماً مناسک و نشانه‌های فرهنگی خاص کردستان –زادگاه نقاش- را دستمایه قرار می‌دادند. از آن نشانه‌های فرهنگی تنها پوشش پایین‌تنه باقی مانده و نشانه‌هایی دیگر به آن افزوده شده است.

رنگ‌ها و اشیاء کارکردی کنایی در آثار این هنرمند یافته‌اند و مخاطب او را از محدوده شخصی فراتر می‌برند. انسانی که حسن‌نژاد تصویر می‌کند پایبند به، و در بندِ جبرهای جغرافیایی و فرهنگی خود و نیز بیگانه با این همه و مهمتر از آن بیگانه با بدن خود است. بی‌قرار است و مردد.

موجودی نااهلی است که خود را نیز برنمی‌تابد. انسانی است در حال فرار از خود که مدام هویت خود را پشت همان چیزهایی که مجعولیت امروز او را برمی‌سازند پنهان می‌کند. طبیعت، بدن و اشیاء همچون تهدیدی قطعی او را از خود و دیگری به کنج‌ها فراری می‌دهند. حتی در فضای بیرونی هم درگیر محدودیت‌های موقعیت بستهٔ چندقدمی اطراف خودش است و توانِ پا فراتر نهادن از دایره‌ای که به دورش کشیده شده را ندارد.نقاشی دیاکو حسن نژاد

فیگورها نه از لحاظ ترکیب‌بندی و نه از لحاظ رفتاری، ارتباطی با بیرونِ کادر ندارند و اغلب به صورت کامل در میانه تابلو قرار گرفته‌اند. جز در یک یا دو مورد،‌ هیچ قسمتی از فیگور از کادر خارج نمی‌شود. هنرمند بر حفظ تمامیت مجسمه‌وار بدن تأکید زیادی داشته و نیز در اندک مواردی، به پس‌زمینه نیز در حد فیگور پرداخته است. و اینچنین جهان‌بینی‌ای بسته و تَک محور را همچون جبری دیگر،‌ به نمایش می‌گذارد.

رنگ نیز چه در ضخامت و چه در شفافیت از سطح بوم بیرون نمی‌زند؛ “هارِ” دیاکو بی‌خطر است و فرورفته در خود. هنوز به آستانه دریدن و پا گذاشتن به حیطه اختیار نرسیده و در مقابل تقدیر خود تنها دست به حرکاتی کور می‌زند. همچون ظاهر بیرونی آثار که بی‌تفاوت و بی‌توجه به مناسبات پذیرفته شده  روی دیوار رفته، کاراکتر این تصاویر نیز توجهی به بیرون ندارد و در ذهن خود گرفتار کلنجار رفتن با خود در موقعیتی است که تغییری در آن ایجاد نمی‌کند، چنان که تغییر چندانی نیز در پالت رنگی و کادر آثار نمی‌بینیم. نقاشی دیاکو حسن نژاداین هم‌داستانی رفتار بیرونی و درونی آثار دیاکو حسن‌نژاد حاکی از بی‌تعارفی اعتراف خود نقاش در خلال اثر نیز هست. اثرِ نقاش خود او است، خود او نماینده اثرش. خود را همینگونه می‌بیند که تصویر می‌کند. همینگونه که چهره را در اغلب آثار مخدوش و پنهان کرده، مخدوش و پنهان و ترسان از دیده شدن با بی‌میلی، حدیث نفس‌اش را زمزمه می‌کند. در واقع “هار” نه با حمله که با نادیده گرفتن خود و موقعیت‌اش سبب ادامه قرنطینه خود می‌شود، مگر آن که با تمام نیرو گاز بگیرد.نقاشی دیاکو حسن نژاد

نقدهای دیگر سحرافتخارزاده را اینجا بخوانید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
عادل یونسی گالری ایرانشهر

نقد نمایشگاه نقاشی عادل یونسی بنطاسیا

نقد نمایشگاه نقاشی عادل یونسی با عنوان بنطاسیا در گالری ایران شهر خواب آشفته سایت تندیس به قلم سحر افتخارزاده بِنطاسیا یا بَنطاسیا معرّب واژه یونانی فَنطاسیا -ریشه همان فانتزی- است که در معرفت شناسی اسلامی حس مشترک خوانده می‌شود. این قوه ادراکی محل پردازش اطلاعات کسب شده توسط حواس پنجگانه از عالم محسوسات است. اما نیز محل تلاقی داده‌های این عالم با داده‌های رسیده از عالم باطنی است. عادل یونسی در “بنطاسیا” ده تابلوی بزرگ و یک تابلوی متوسط […]

۲ comments
هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
ایمان صفایی

کم گوی و گزیده گوی با نگاهی به نمایشگاه ایمان صفایی در گالری شیرین

کم گوی و گزیده گوی با نگاهی به نمایشگاه ایمان صفایی در گالری شیرین نمایشگاه چیدمان،‌ حجم، نقاشی، عکس، چاپ، نقش برجسته روی فلز و نوشتار با عنوان کوچه نگاهی به “کوچه” ایمان صفایی در گالری شیرین سایت تندیس به قلم سحر افتخارزاده کم گوی و گزیده گوی! ایمان صفایی در “کوچه” با محور قرار دادن زبان به عنوان ساختار کلیدی برسازنده فرهنگ، دستمایه قرار دادن تجلیات خُرد و عامیانه این ساختار در قالب فرم نوشتاری، انتخاب کوچه به عنوان […]

۰ comments