نقد نمایشگاه چیدمان نسیم گلی | نمایشگاهی میان سفیدی و سیاهی
نقدی بر نمایشگاه نظام ناحیهای در گالری نک
سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی
رابطهی عکاسی و مطلقیت سیاه و سفید فرضی مثالی است. انسان متولد میشود و از دنیا میرود، مثالی از سیاهی و سفیدی اینکه ورود انسان آغاز روشنی و سفیدی است، و یا سیاهی خود قابل تأویل و منوط به دیدگاه هر فرد است. اما اساس عکاسی و تصویر عکاسانه شکلگیری پلهها و اندازههای خاکستری، تحت تأثیر نور میباشد. بازتاب نور تعیین کنندهی حد و خلوص، جنس، و یا هر مفهوم درونی پدیدهها و اشیاء است. تاب، لیوان، درخت، صندلی، تمامی از میان خاکستریها معنا مییابند. بهنوعی زندگی میان تون مطلق سیاه و سفید، خاکستری است. این درجات خاکستری جنس زیستن هر فرد را شکل میدهد، بهطور مثال بعضی خاکستریهای روشنتری دارند و برخی خاکستریهای تیرهتر.حال زیستن انسان مثالی دارد همچون خاکستریهای تصویر عکاسانهی سیاه و سفید. در گذشته عکاسانی مانند انسل آدامز آمریکایی، با فهم ارزشمندتر شدن عکس از طریق تنوع خاکستریها سعی در ایجاد اصولی داشتند که بازتاب گستردهتری از نور را بر صفحهی حساس فیلم داشته باشند. آنان با دست یازیدن به بهترینهای لوازم تولید در هر مرحله، طیف گستردهای از تنالیتههای خاکستری ایجاد نمودند. این فرآیند و رویکرد را زون سیستم یا سیستم ناحیهای نامیدند.
این هفته در گالری نک شاهد برپایی نمایشی از چیدمان اشیاء دست ساخته، طراحی و عکاسی هستیم. نسیم گلی هنرمند این اتفاق، با تجربهی عکاسی در حوزهی مستند و مطالعات آزاد در هنر معاصر سعی در همپوشانی حوزهی عکاسی و تجربهی زیسته خود داشته است.در بیانیهی خود، هنرمند از فهم چگونگی و چرایی زیستن سخن گفته است و کارنمای خود را بازسازی تخیلی و هذیان برای دریافت نسبت خویش با زندگی و فهم جایگاه شخصی انسان بهعنوان جزئی از کل میداند. سؤالی که وی مطرح میکند بر مبنای تأثیر و آنچه از فرد پس از حیات مادی باقی میماند است. هستیشناسی نمایش گلی، بر مبنای سه اصل سیستم ناحیهای بهعنوان تکنیکی در عکاسی، مرگ و اثر باقی مانده از انسان رخ مینماید.
مرگ در واقع بر مبنای نگاه کلی به زندگی است؛ وجود مرگ، انسان اندیشمند را وادار به بازنگری آنچه انجام میدهد میکند. مرگ آگاهی، نقطهی تأکید هنرمند در فرار از بیهودگی زیستن و اسارت میان دو مطلق است. هنگامیکه به نمایشگاه وارد میشویم، با آثاری مواجهه هستیم که هر کدام زاویهای از سیلان مطلق در لحظات خاکستری را حکایت میکنند. کتابی که با خار جلد شده، اشارهی ضمنی است به دردناک بودن آگاهی و فهم تجربه و دانش دیگری.کارمادهی اصلی بسیاری از آثار، کاغذ نوشتههایی با دوخت و به رنگهای سیاه و سفید، همراه با نگرشی منفی است به دانش حصولی، فهمی که بدون حضور لحظهای واقعیت زندگی رخ میدهد، مانند همان کتاب پیچ شده میان دو صفحه فلزی.بر قابهای روی دیوار، به جز کتاب و دست نوشته عکسهایی هم دیده میشوند. دیوار انتهای گالری با چینشی دقیق و زیبا و تنوع کادرهای این عکسها، همگی در عنصر تصویری کنتراستهای پلهای که از منظرههایی چیده شده است، مشترک هستند. این اشتراک اشارهای بینامتنی به همان مثالی بودن زیستن و خاکستریهاست. سوژهی این تصاویر چیدمانهایی با اشیاء فضای داخلی است که همگی به رنگ سفید هستند.
تأکید به سیاه شدن این محیطهای زیستی، از دیگر فنون بصری هنرمند است. دیوار میانی گالری حامل یک مجموعه عکس با همان تنالیتههای سفید تا سیاه است که در مقابل آن تل سوختهای از فرم کتاب و چوب همچون ساختاری زیگورات مانند دیده میشود؛ بازتابی از اندیشه و طبیعت منهدم شده فیزیکی تمدن. شاید یکی از محوریترین مفاهیم مطرح شده در این کارنما اضمحلال است؛ پدیدهای که شامل هر آنچه انسان میسازد و کلاً دانش ثبت شدهی تمدن بشری میشود. و این سوال را مطرح میکند؟تا چه مقدار این مکتوبات قابل تکیه، جهت رنگ دادن به زیستن انسان است؟ اهمیت شناخت و آگاهی در کیفیت زندگی چیست، چه بهایی انسان در تولید این علم پرداخته است،، نقطهی عزیمت این دانش قطعاً خواستگاه پرفشار زندگی انسان معاصر است. این کارنما، با سادگی و توجه به پدیدارهایی اولیه همچون مرگ و زندگی دانش و آگاهی، امکان انباشت علم در زبان و بازخوانی تجربه دیگری، همسانی خلق و رسانه های هنری با زیستن، بافتی فلسفی پیدا میکند، گریز هنرمند از اشارات مستقیم انتقادی به جریانهای اجتماعی زیست بوم خود، خوانشی والا و بیزمان به لحاظ تاریخ هنر شکل داده است. اما هر آنچه دغدغهی اوست، حاصل تحولات معاصر جامعهی ماست، ایمان ما به علم و ابزارهای حقیقتجو سست شده است.
نقد نمایشگاههای دیگر به قلم جاوید رمضانی را در لینکهای زیر دنبال کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
نقد نقاشی | نگاهی به آثار آبرنگ علی گلباز در گالری گلستان
نقد نقاشی | نگاهی به آثار آبرنگ علی گلباز در گالری گلستان سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی از نخستین کارمادههای نقاشانه در تاریخ بشر، ترکیب یک رنگ ساده مانند اکسید فلزات رنگی و آب که روی دیوار غارها و سپس بدنه سفالهای قدیمی دیده شده است. سیالیت آب، امکان تولید نقوش را فراهم آورده و اولین نوشتههای تاریخی حاصل ترکیب دوده، آب و یا مرکب بوده است. سابقهی این مخلوط تأثیرگذار روی سطح، نشان از ارزش و اهمیت زیباییشناسانه […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
نقد نمایشگاه سفال های کلان روایت خرده دروغها
نقد نمایشگاه سفال های کلان روایت خرده دروغها نقدی بر نمایشگاه مصطفی حمیدی در گالری اُ با عنوان دورغ و آشفتگی سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی عناصر اربعه و یا به پارسی باستان چارآخشج یا چهارآخشیج ، چهار مقولهی آب، هوا، خاک و آتش هستند که در اعتقاد ایرانیان ماده خام سازندهی جهان بهشمار میروند. گرچه امروز مفهوم عنصر تغییر بسیار کرده و به لطف شیمیدانان کلیه عناصر اولیه شناخته شده است، و جناب مندلیف آنان را طبقهبندی کردهاند، اما این […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
مکتب نوین رشت نقد نمایشگاه امیر سقراطی در گالری زیرزمین دستان
مکتب نوین رشت نقد نمایشگاه امیر سقراطی در گالری زیرزمین دستان نمایشگاه نقاشی بسامد سکوت به قلم جاوید رمضانی مکتب نوین رشت از مطالبی که درباره مونه نقاش پیشگام دریافت گری نوشته شده، میتوان فهمید که او با طراحی کاریکاتور شروع کرده است. این خود برای کسی که بعدها از طراحی فیگور انسان رویگردان میشود جای تامل دارد. آیا روحیه ایده آلیستی او را به سمت نقاشی برد، طنز و تلخی کاریکاتور، کجا با نقاشی نور در ارتباط بود. آیا […]