جایگزینی جهان تصویر با جهان واقعی

جایگزینی جهان تصویر با جهان واقعی
خلاصه کتاب درباره عکاسی 
فصل ششم کتاب درباره عکاسی سوزان سونتاگ | جهان تصویر  | بخش یک

انتشارات حرفه نویسنده ترجمه نگین شیدوش

سایت تندیس تلخیص نیلوفر تقی‌پور


جهان تصویرفوئرباخ، فیلسوف ماتریالیست آلمانی در کتاب ذات مسیحیت می‌نویسد: عصر ما، تصویر را به شیء، کپی را به اصل، بازنمایی را به واقعیت و نمود را به وجود ترجیح می‌دهد و به آنچه انجام می‌دهد هم کاملاً آگاه است.
سونتاگ معتقد است در قرن بیستم، جامعه زمانی مدرن محسوب می‌شود که یکی از اصلی‌ترین فعالیت‌هایش تولید و مصرف تصاویر باشد، تصاویری که هم قدرتی در تعیین نیاز ما به واقعیت دارند و هم خودشان جایگزینی برای تجربۀ دست‌اول‌اند و برای سلامت اقتصاد، ثبات حکومت و جستجوی لذت استفاده می‌شوند.
جهان تصویراغلب دغدغه‌های معاصر در مورد جایگزینی جهان واقعی با جهان تصویر مثل نظر افلاطون درباره بی‌ارزش بودن تصاویر است: “حقیقی است چون شبیه یک چیز واقعی است، تقلبی است چون چیزی بیش از یک شباهت صرف نیست.”
برای مدافعان امر واقعی، برابر دانستن تصویر با ظاهرِ صرف، بخشی از فرآیند تقدس‌زدایی است که آن را از جهانِ زمان‌ها و مکان‌های مقدس جدا کرده و در تصاویر به واقعیت شئ تبدیل می‌کند. عکس در واقع بخشی از سوژه و امتداد آن است و ابزاری برای تصاحب و مهار واقعیت است.جهان تصویرساده‌ترین شکل تصاحب به نوعی مالکیت شئ یا فردی است که آن را منحصر به فرد می‌کند، و می‌توان رابطه‌ای مصرفی با اتفاقات برقرار کرد که جزئی از تجربه شوند. با همین مصرف‌زدگی تبدیل به عادت شدند و نوعی دیگر آن به وسیله ماشین‌های تکثیر تصویر چیزی به نام اطلاعات را به عنوان رسانه‌ای که اتفاقات بی‌شمار را وارد تجربۀ ما می‌‎کند صاحب شویم.جهان تصویرسوژه‌ها از طریق عکاسی‌شدن بخشی از یک نظام اطلاعاتی می‌شوند که مبتنی بر طبقه‌بندی و بایگانی است. کاری که عکاس‌ها می‌کنند چیزی بیش از توصیف دوباره تجربه‌های معمولی و روزمره است. واقعیت موضوعی برای نمایش است، سندی برای بررسی دقیق و موردی برای نظارت که بازتعریف می‌شود. کشف و تکثیر عکاسانۀ جهان، باعث تکه‌تکه کردن پیوستگی‌ها و ورود این تکه‌ها به پرونده‌ای پایان‌ناپذیر می‌شود، و به این ترتیب امکانی برای کنترل‌کردن جهان فراهم می‌کند که در سیستم قبلی ثبت اطلاعات، یعنی نوشتار، حتی خوابش را هم نمی‌دیدیم.
جهان تصویرپیشرفت عکاسی معنی تحت کنترل در آوردن سوژه عکاسی شده توسط عکس را، بیش از پیش ملموس کرده است. تکنولوژی، که امروزه میزان تاثیر فاصلۀ عکاس و سوژه را از حیث دقت و بزرگ‌نمایی تصویر به حداقل رسانده و عکاسی را به ابزاری بی‌رقیب برای رمزگشایی رفتار و پیش‌بینی آن کرده است.
عکاسی قدرتی دارد که هیچ نظام تصویری دیگری تا امروز نداشته است که منجر به پیدایش رابطه‌ای جدید میان تصویر و واقعیت شده است. سونتاگ کار عکاس را با نویسنده‌ای مثل بالزاک مقایسه می‌کند و معتقد است که روش کار عکاس مادیت بخشیدن به اصیل‌ترین جزء کار او در مقام یک نویسنده است.جهان تصویر
کلیت یک زندگی را می‌توان در نمودی لحظه‌ای خلاصه کرد. هر تغییری در این نمودها و ظواهر، تغییر در خود شخص خواهد بود. اینکه هرکس مجموعه‌ای از نمودها و ظواهر است که می‌شود با تمرکز درست روی آنها، به لایه‌های بی‌شماری از دلالت و معنا دست پیدا کرد. امروز دیگر خود واقعیت را نوشته‌ای تلقی می‌کنند که باید رمزگشایی شود.
تصاویری که به رغم اعتبار سست و ناچیزشان، به نوعی فریبنده‌تر هم شده‌اند، مکمل مفاهیمی مثل تصویر و واقعیت هستند، وقتی مفهوم واقعیت تغییر کند، قطعا معنی تصویر هم تغییر می‌کند، و برعکس.جهان تصویردر جامعۀ ما کمتر کسی آن احساس بدوی ترس از دوربین‌ها را دارد و کمتر فکر می‌کند که عکس تکه‌ای از وجود خود اوست. اما هم‌چنان می‌توان ردپایی از آن قدرت جادویی را دید: مثلا اکراه در پاره‌کردن یا دور انداختن عکس. اما بدویت مدرن، تصویر را یک چیز واقعی نمی‌داند؛ عکس‌ها آن‌قدرها هم واقعی نیستند، به عوض، واقعیت هر روز بیشتر و بیشتر شبیه آن چیزی می‌شود که دوربین‌ها نشان‌مان می‌دهند.

[divider style=”solid” top=”20″ bottom=”20″] قسمت های قبل از خلاصه کتاب درباره عکاسی سوزان سونتاگ را اینجا دنبال کنید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
درباره عکاسی

رسانه عکاسی، آزادی بخش هنر نقاشی | انجیل‌های عکاسی بخش سوم

رسانه عکاسی آزادی، بخش هنر نقاشی | انجیل‌های عکاسی بخش سوم  خلاصه کتاب درباره عکاسی  فصل پنجم کتاب درباره عکاسی سوزان سونتاگ انتشارات حرفه نویسنده ترجمه نگین شیدوش سایت تندیس تلخیص نیلوفر تقی‌پور در نظر سارکوفسکی، پمپ بنزین‌ها، اتاق‌های نشیمن‌ خالی و دیگر سوژه‌های بی‌روح الگویی از واقعیت‌های تصادفی روزمره هستند که در خدمت تخیل عکاس درآمده‌اند. آن زمان که احساس می‌شود عکاسی از بند روابط منسوخ با هنر و زیبایی خلاص شده، به خوبی می‌توان گرایش به عکاسی تصویرگرا، […]

۰ comments