شهرام رستمی | شهر نگاری
نقدی بر نمایشگاه تهران که خیره مینگرد در نگارخانه احسان
سایت تندیس: به قلم مریم روشن فکر
زمانی که عکاسی پا به عرصه وجود نهاد، آرزوی دیرینه بشر در بازنمایی عین به عین واقعیت و ثبت لحظه برآورده شد و برآورده شدن این آرزو چیزی را در سپهر اندیشه او جابه جا کرد. تمام آنچه پیش از این رویا تلقی میشد؛ اعم از ثبت لحظه و نگه داشتن آن و همچنین به تصویر درآوردن فانتزیها به شکلی که واقعی جلوه کنند ناگهان به واقعیت پیوست. انسان به کمک علم پا به عرصه جهانی نهاد که ژان بودریار آن را در مفهومی به نام حاد واقعیت تعریف میکند. و عکاسی که میتوانست هم واقعیت را نشان دهد و هم لحظه را ثبت کند و هم آن را تکثیر کند و واقعیت را از مکانی به مکان دیگر ببرد، ناگهان به پدیده جهان هنر و تفکر بدل شد.از همین رو نیز بود که متفکرین بسیاری پیرامون آن به بحث و جدل پرداختند و هنرمندان در مورد عملکرد و خواص آن و هنر بودن یا نبودنش مباحث زیادی را مطرح نمودند، اما نتیجه این شد که عکاسی همه ما را مسخر خود ساخت و در تمام ارکان زندگی ما نفوذ کرد، همه ما امروزه ابزار آن را در اختیار داریم و بیشک باید گفت درصد بسیار کمی از مردم جهان هستند که تاکنون خودشان هیچ عکسی نگرفته باشند، یا کس دیگری عکس آنان را ثبت نکرده باشد. هنگامی که عکاسی برای متفکران سوال برانگیز شد و چیستی آن مورد پرسش قرار گرفت، وجوه استنادی آن و رابطهاش با واقعیت نیز چالش برانگیز شد و امروزه عکس حوزه خود به عنوان رسانه را از مرزهای گذشته فراتر برده است. در نمایشگاهی که اینک در نگارخانه احسان برپا گردیده، عکسهایی به تماشا گذاشته شدهاند که پیرامون دغدغههای همیشگی شهرام رستمی یعنی ادبیات، هنر و فلسفه شکل گرفتهاند.شهرام رستمی متولد ۱۳۵۲ است و سابقه همکاری با روزنامههای مختلف و ترجمه چندین کتاب در زمینه ادبیات و فلسفه را در کارنامه خود دارد. رستمی چهار سال است که عکاسی را به صورت جدی و در جهت تمرکز بر هنر دنبال میکند.
در نمایشگاه حاضر او ۴۰ از آثارش را در قطعهای ۲۰*۳۰، ۳۰*۴۰ و ۵۰*۷۰ به تماشا گذاشته است که عنوان آن « تهران… که خیره مینگرد» و در ژانر عکاسی منظرهنگار شهری تعریف میشوند، چه در بیشتر کارها انسان حذف شده و یا حضور پر رنگی ندارد و این نمادهای شهری، دیوارنگارهها، ابزار آلات ساختمانی هستند که در کنار محیطهای شهری در قاب قرار گرفتهاند.
رستمی به طور خاص به تضادها و همنشینیهای عناصر شهری توجه نموده و سعی کردهاست خواص این همنشینی را به چالش بکشد. کهنه و نو، واقعی و خیالی، رنگی و سیاه و سفید و… او در بیشتر آثارش سکون ویژهای به شهر میدهد که حذف آدمها، استفاده از فضاهای تخت، ترکیببندی افقی و متقاطع همگی از نشانههای این سکون هستند. رستمی در فرآیند عکاسی خود تکههای جهان را ضبط میکند و در نمایشگاه به کلیتی یکپارچه و روایی میرسد که هرچند تکه تکه و ظاهرا جدا هستند اما هنگامی که در بستری واحد قرار میگیرند، روایتی از شهر پر از تضاد تهران را شکل میدهند که هویتی هرچند چهل تکه اما مخصوص به خود دارد.رستمی برگزاری این نمایشگاه را در یک پروسه ورود به هنر به صورت جدیتر انجام میدهد و در هر مرحله بازگشت و نگاه به کلیت مجموعه و و نتیجهگیری جدید از آن را مورد توجه قرار میدهد. بنابراین نمیتوان آثار او را تک به تک و فارق از رشته پیوند دهنده کلی مورد بررسی قرارداد چون در این صورت تصاویر به ترکیببندیهای ساده کمینهگرا محدود شده و عدم فضاسازی و تنوع در ترکیببندی قدرت آن را میگیرد.نکته دیگر در اینجاست که اگر عکاس تمایل دارد آثار عکس خود را وارد حوزه معنای فلسفی کند، نیازمند نگاهی درونگراتر و سادهتر است، زیرا تا اینجای کار او از بیان تباین آشکار شهری فراتر نرفته و به مدد برهمگذاری و ایجاد روایت تصویری مجموعه خود را قوام بخشیدهاست، حال آنکه در مسیر تفکر، مفهوم و اهمیت لحظه و آن، در کنار معانی متعدد واقعیت به عکاسی قدرت بیانی بالایی بخشیدهاست که فعلن در آثار رستمی مغفول مانده.
نقدهای دیگر را به قلم مریم روشن فکر در لینکهای زیر بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
افقهای مبهم نقدی بر نمایشگاه مهراد وکیلی (هوکا) در نگارخانه نگر
افقهای مبهم نقدی بر نمایشگاه مهراد وکیلی (هوکا) در نگارخانه نگر نقدی بر نمایشگاه سایهسار اثر مهراد وکیلی (هوکا) در نگارخانه نگر سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر وقتی همه چیز در اطراف خط افق شکل میگیرد، قطعات پراکنده واقعیت و رویا که حول محور این گستره شکل گرفتهاند در هم ادغام میشوند و شکلی جدید میسازند. مهراد وکیلی با تخلص هوکا، نقاشی است که به سیاق شعر، نقاشیهایش را رها و با رنگگذاری آزاد و بیپروا میکشد. او در […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
برهم نمایی عکاسی و نقاشی در آثار دیجیتال آرت فرهاد عزیزی
لایه های دیجیتالی واقعیت نقدی بر نمایشگاه عکسهای نقاشی گونه- فرهاد عزیزی- نگارخانه هفت ثمر سایت تندیس به قلم مریم روشنفکر همه چیز رفته رفته تغییر میکند، حتی تصاویری که ما روزی آن را سندی بر واقعیت میانگاشتیم، دیگر نه سند است و نه واقعیت. دنیای روز به روز دیجیتال شونده چنان به سرعت در حرکت است که رسیدن به آن هر لحظه سختتر میشود. در نگارخانه هفتثمر که از قدیمیترین و اصیلترین نگارخانههای ایران است، با پشتوانهای آکادمیک و […]