باخانمان در هیبت کارتنهای مهربان فرهنگسرای نیاوران
براساس رویداد بی خانمان- فرهنگسرای نیاوران
آرش نصرت اللهی در یادداشتی درباره نمایشگاه آورده است:«باخانمان»، عنوان حرکتی است که از همان نام خود در وضعیت تعارض و مقابله با بی خانمانی قرار گرفته است. دست اندرکاران و حامیان مالی این حرکت، فقط جمعی از هنرمندان و نویسندگان این سرزمین هستند که با وجود بسیاری ناملایمات و ناسازگاری ها، دست از تلاش خود برای روشن کردن و روشن نگه داشتن نوری کوچک در تاریکی سخت بی¬خانمانی، برنداشتنه اند. این حرکت در دو رویداد طراحی و اجرا شد. در رویداد اول که با برگزاری یک جایزه ی هنری- ادبی همراه بود، در نشستی موشکافانه با حضور کارشناسان امر بی خانمانی، به آسیب شناسی آن پرداخته شد و البته پخش مستند و اعدای جوایز برندگان جایزه نیز انجام شد.
در بخش دوم رویداد، نمایشگاهی به صورت چیدمانی در فرهنگ سرای نیاوران طی چهار روز برقرار گردید که با بازدید و استقبال قابل توجه هنرمندان و نویسندگان و دردشناسان جامعه همراه بود و شعرخوانی، اجرای موسیقی و اجرای نقاشی نیز در محل نمایشگاه انجام شد. در ادامه برداشت کوتاهی از این نمایشگاه:
خاک از خواب پریده و در هیبت کارتن های مهربان، خود را به فرهنگ سرای نیاوران رسانده است. از همان ابتدای نمایشگاه باخانمان، پوستر خاکی رنگِ ایستاده دم در، هشدار می دهد که این جا نمایش دردی پنهان داریم.چیدمان کارتن ها بیش از هر چیز، گوشه های تاریک و جاهای خالی را به رخ می کشد. نشستن نورها روی کارتن ها به ما نشان می دهد که تاریکی را تنها گذاشته ایم و درهای باز کارتن ها به سمت ما، نشان می دهد که جای آغوش های بسیاری، خالی است. چهره های چروک، چهره های سنگی، چهره های خندان، گریان، نگران و بسیاری چهره های دیگر که از توی کارتن ها بر ما می نگرند فقط می نگرند.
در میانه، پوشش نایلونی آویزانی که روی پتوها و غم ها افتاده و چون دسته های نور، آن ها را روشن می کند. گلی کوچک در گلدانی کوچک، از کناره ی این میانه بیرون زده است و به هدیه ی کارتن خوابی می ماند به ما: «بفرمایید گل، بفرمایید رنگ.»
فیلم مستندی در پس زمینه ی این چیدمان عزیز در حال اکران است و هر از گاهی صدای کارتن خوابی ما را به خود می خواند.از دالان های کارتنی نیمه تاریک می گذری و به گوشه ی نهایی چیدمان می رسی، جایی که زیر نور آرام آبی، گوشه ای هست که کارتن ها در آن تخلیه می شوند و با نظمی سخت، سر جای شان قرار می گیرند درست مثل ردیف گورهایی که آماده ی به آغوش کشیدن کارتن خواب ها هستند. درواقع همه ی کارتن ها و کارتن خواب ها از گوشه کنار چیدمان به گوشه ی نهایی حمل می شوند و تنها در آن گوشه ی مرگ است که آرام می گیرند و از حس تلخ بی خانمانی می رهند. آیا این فرجام محتوم کارتن خواب ها است؟
همین گورها و داستان گورخوابی در سال ۹۵ بود که نویسندگان و هنرمندانی را دور هم جمع کرد تا با هر چه در جان و دل دارند، حواس جامعه را به سمت بی خانمانی پرت کنند!!! باشد که ادبیات و هنر و بی خانمانی در هم آمیزند و باوری نو به جامعه ی سخت باور ما بدهند!»
زلزله یک فاجعه طبیعی است و بی خانمانی یک فاجعه ی انسانی. در فرهنگ ما زلزله تکان دهنده است و بی خانمانی صحنه های عادی بر نیمکت های پارک و کنار دیوارها با نگاه های تحقیرآمیز و طردکننده که به مرور درون کسی را ویران می کند برای انتقام از جامعه ای که در آن بیگانه است.
مدیر برنامه: دکتر لیلا صادقی
هنرمندان همکار در چیدمان «باخانه مان» عبارتند از:
چیدمان: آرش فاتح
طراحی صدا: کاری از حلزون سیاه ( آنیما احتیاط – رهام صفوی )
ویدئو آرت: به کارگردانی فرید حامدی با بازیگری احسان صادقى عدل، نازنین دلشادیان و موسیقی داریوش تقى پور براساس گزارش زندگی سه بی خانمان در انجمن پایان کارتن خوابی امید
عکس: فرزانه آقاپور، کوروش ادیم، پرهام بهادرانی، زهره رحمانی، نیروان رضایی، نسیم شیخ الاسلامی، علی اکبر کرمانینژاد، الهام طاهرى، المیرا مجابی، علیرضا مجابی(م.آذرفر) و عکس هایی از جمعیت طلوع بی نشان ها در تهران و همچنین انجمن پایان کارتن خوابی امید اصفهان
سردیس: عباس خدادادی و دیگر هنرمندان بهبودیافته جمعیت طلوع بی نشان ها
طراح گرافیک: مهران سیدی
با حمایت جمعی از هنرمندان و اهالی قلم و همکاری فرهنگسرای نیاوران