ناصر پلنگی، حس ایرانی با اشکهای غلطان بر گونهها
نمایشگاه «خاطرههای قومی»، در گالری آریانا
سایت تندیس به قلم حافظ روحانی
نمایشگاهی مفصل با تعداد قابل ملاحظهای از آثار ناصر پلنگی که ذیل یک عنوان «خاطرههای قومی» در آریانا در معرض تماشای عموم قرار گرفته، شامل دو گروه مشخص و مجزا از آثار (یک مجموعه نقاشی و مجموعهای دیگر ترکیب مواد)، با مایههای تزئینی قوی و با مشارکت و حضور یک برند لباس در حاشیهی نمایشگاه.
تأکید بر موتیفهای بصری آشنا برای بیننده، موتیفهایی که مشخصاً واجد کیفیتهایی باشد که ایرانی خوانده میشود و البته دلالت بر پارهای ارزشهای جمعی دارد از سنتهای بهنسبت قدیمی در هنر نوین ایران است که آثار جدید ناصر پلنگی را شامل میشود. در این گونه آثار و بنا بر سلیقه یا نگاه هنرمند، نشانهها یا موتیفهایی از فرهنگ بصری ایرانی به عاریت گرفته شده و توسط هنرمند مورد استفاده قرار میگیرند؛ این نشانهها، علائم و موتیفهای بصری معمولاً بر هویت یا ملیت ایرانی تأکید دارند ولی علاوه بر آن میتوانند نشانههایی از ارزشهای اخلاقی را نیز تجلی دهند. در عینحال که ارزش تزئینی این موتیفها و ترکیبهای بصری حاصل از آنها نیز اهمیت فراوانی دارد. در آثار حجتالله شکیبا، که از مشهورترین هنرمندان این جریان هنری محسوب میشود، این موتیفهای بصری تنوع بالاتری دارند و از نقشهای هخامنشی تا البسهی قاجاری را دربرمیگیرد. به علاوهی پرداخت هنرمند که بر وجوه بصری و تزئینی آثار تأکیدی دوچندان میکند.در آثار کنونی پلنگی به سراغ نقشمایههای قاجاری رفته است؛ در بخش عمدهی آثار نمایشگاه این نقشمایهها به عینه از عکسها انتخاب شدهاند و با تکنیکهای مختلف بر روی بوم هنرمند منتقل شدهاند. در مواردی هنرمند کوشیده تا با کنار هم نهادن موتیفها بصری گوناگون مفاهیمی مستقل را نیز منتقل کند، هر چند که در کلیت نمایشگاه نگاه کم و بیش احساساتی به گذشته را میتوان دید و درک کرد.
نگاه احساساتی البته بیشتر در نقاشیها نمود دارد؛ در این مجموعه که عمدتاً با رنگهای روشن کار شدهاند (برخلاف کارهای ترکیب مواد که خاکستری یا رنگهای تیره در آنها نمود بیشتری دارد) بیشتر بر فیگور زن تأکید شده که با تأکید بر لباسها مفاهیم مورد نظر از جمله شرم یا نجابت مورد اشاره قرار گرفته است. در چند نمونهی دیگر، کلون در هم اشارهای به مفهوم اخلاق ایرانی دارد و هم در عینحال با تکرار یک نقشمایهی ایرانی بر نگاه کلی نمایشگاه تأکید شده است.بر این اساس نقاشیها در نمایشگاه «خاطرههای قومی» تکرار کم و بیش عین به عین نمونههای قدیمیترِ جریان هنری ذکر شده است. با نگاه و رویکردی مشابه و پرداختی کم و بیش شبیه به نمونههای دیگر. در آثار ترکیب مواد پلنگی میکوشد از آن رویکرد دوری کند و به گروهی دیگر از آثار نزدیک میشود که بر اساس کولاژ عکسهای آماده شکل میگیرند و از جریانات آشنا در عکاسی محسوب میشود. در نتیجه با اینکه تجربهی کار عکسبنیان در آثار هنرمند بهنسبت تازه است، اما شباهت در رویکرد هنرمند و نوع نگاهش باعث میشود که این آثار نیز ذیل همان مجموعه قرار بگیرند. به این ترتیب برخلاف لحن چندگانهی آثار کلاژ که حاصل خدشه یا دست بردن هنرمند در عکسهای قدیمی است، برخورد احساساتی هنرمند با نقشمایههای قاجاری همان مایههای قوی رمانتیک را تقویت میکند.
در نوشتهی نمایشگاه پلنگی اشاره میکند که میتوان آثارش را ذیل «گفتمان پستمدرن» گنجاند؛ آیا این جمله به واسطهی بهکارگیری عناصر بصری و نقشمایههای قدیمی است؟ اگر قرار بود که گفتمان پستمدرن مورد توجه قرار گیرد، به قاعده باید در جستجوی برخوردی دولحنی با گذشته میبودیم، در حالی که رویکرد هنرمند در هیچکدام از آثارش حاکی از لحن انتقادی نیست، بلکه آثار او در ستایش گذشته، روحیات و اخلاق دورانی سپری شده است و از این جهت سخت بتوان آنها ذیل گفتمان پستمدرن گنجاند.
ولی از طرف دیگر نگاه اگزوتیک هنرمند به قومیت و فرهنگ ایرانی بیشتر او را ذیل نگاه پسااستعماری قرار میدهد؛ به این معنی که تأکید مدام بر نقشمایههای کهن و نشانههای بصری فرهنگ ایرانی بیشتر به نگاهی تبدیل میشود که دارد فرهنگ ایرانی را نه از درون که از بیرون میبیند، یعنی نگاهی که این نقشمایهها را به عناصر بصری زیبا و چشمگیر تبدیل میکند که قرار است دال بر آموزههای آشنای فرهنگی باشد. یعنی همان آموزههای اخلاقی که معمولاً تبلیغ میشوند و لزوماً خیلی بر واقعیت منطبق نیستند.
با اینحال نمیتوان فراموش کرد که آنچه در آثار پلنگی میبینیم، بیش از پیش بر ارزشهای جریان هنری ذکر شده استوار است و از این منظر آثار جدید پلنگی حرف زیادی برای گفتن ندارند.
نقدهای قبلی را از همین قلم در لینکهای زیر مشاهده کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
محمدرضا فیروزهای | غنیمت در زمانهی زشتی
محمدرضا فیروزهای | غنیمت در زمانهی زشتی نقد نمایشگاه محمدرضا فیروزهای در گالری هفت ثمر سایت تندیس: به قلم حافظ روحانی تصویر تکدرختها یا یک بیشهزار کوچک، عمدتاً در باد و در پسزمینهی آبی رنگ و وسیع آسمان. طیف رنگهای آبی و سبز، خطوط مواج و منحنیها. آنچه محمدرضا فیروزهای در جدیدترین نمایشگاههایاش نمایش داده، زیبایی طبیعت را نمایش میدهد با آرامشی دوچندان که بیشتر در تماشای جلال و زیبایی طبیعت است. آثار او بیتردید زیبا هستند؛ زیبایی که از نگاه […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
هیوا علیزاده | بازی با منظره
هیوا علیزاده | بازی با منظره نقد نمایشگاه آثار هیوا علیزاده در گالری شیرین سایت تندیس به قلم: حافظ روحانی نمایشگاه جدید آثار هیوا علیزاده، شامل دو مجموعه، هر کدام در یک طبقه از شیرین؛ طبقهی پایین، مجموعهی بازی با سه اثر و مجموعهی منظره که هم گستردهتر است و هم تعداد بیشتری اثر را شامل میشود. «بازی» تنها با سه اثر به نمایش درآمده؛ هر سه بر مبنای یک سرسرهی بازی که به اشکال گوناگون مورد دستکاری قرار گرفته […]