گفتوگو با اکبر یادگاری به بهانه نمایشگاه نقاشی «تروما از کلن» در گالری آتبین با هنربانی جاوید رمضانی
هنر امری آفرینشی است و نه یادگرفتنی
سایت تندیس: حافظ روحانی
این گفتگو در روزنامه اعتماد ۳ بهمن ۱۳۹۶ به چاپ رسیده است.
نخستین نمایشگاه آثار اکبر یادگاری در تهران و در آتبین برقرار است؛ نمایشگاه آثار مردی که بیشتر عمر خود را صرف هنر کرده است و نه فقط یک رشته هنری که رشتههای هنری مختلف را آزموده و هر چند سالهاست که در آلمان به طور حرفهای در رشته تئاتر فعالیت میکند، ولی در عینحال از همان دوران جوانی نقاشی هم کرده. حالا و بعد از حدود سه دهه اقامت در آلمان، این نمایشگاه نخستین فرصت برای هموطنانش بود تا آثارش را در تهران تماشا کنند. به بهانه همین فعالیتهای مختلف و گوناگون با اکبر یادگاری گفتوگو کردیم؛ با هنرمندی که در تمام طول این سالها بیتوجه به جریانات هنری باب روز کار هنری کرده است.
پیشتر در گفتوگویتان در وبسایت تندیس از سابقه کار حرفهایتان در تئاتر سخن گفتهاید. به نظر میرسد که بیشتر فعالیت حرفهایتان در رشته تئاتر بوده است؛ از جمله تحصیل در رشته نمایش دانشکده هنرهای زیبا و استخدام در اداره تئاتر. به نظر میرسد که نقاشی بیشتر برایتان یک سرگرمی بوده و نه یک فعالیت حرفهای، درست است؟
من فکر نمیکنم حرفهای بودن در یک رشته هنری به معنای غیرحرفهای بودن در سایر رشتههای هنری باشد. اصولا کار سرگرمی نه شغل محسوب میشود و نه منبع درآمد است. کاری است که شخص فقط برای رضایت خودش انجام میدهد. من نه نقاشی و نه هیچ کدام از هنرهایی را که در زمینههایشان فعالیت میکنم سرگرمی خودم نمیدانم. من فکر میکنم منظور شما از حرفهای بودن یعنی کاری کردن که درآمد داشته باشد تا بشود با آن زندگی کرد که البته این معنای حرفهای بودن در رشتههای غیرهنری است. حرفهای کار کردن هنری یعنی داشتن قدرت ارایه کار هنری برای مخاطب که در عین حال میتواند درآمد مالی داشته باشد و میتواند هم نداشته باشد.
ببینید بسیاری از کشورها به هنرمندان کمک میکنند تا آثارشان را ارایه دهند و کار هنریشان متوقف نشود. چرا؟ چون کار هنری وقتی به کالا برای سوددهی تبدیل شود این خطر وجود دارد که از حیطه هنر خارج شود. حالا شما اگر کار هنری را ممر درآمد میبینید خب تعریفتان از هنر با تعریف من از هنر فرق میکند. اثر هنری هم هنر است در عین حال گشاینده هستی هم هست یعنی در لحظاتی که با ما ارتباط برقرار میکند با سابجکت هنری همانطور که یک پدیده است یا «چیز thing» همانطور که یک کالا است یک تاثیر دگرگون کننده بر ما دارد. این تفاوت دارد با مثلن یک گونی سیبزمین که فقط برای مصرف تولید شده.
سال ١٣۵٠ دانشکده هنرهای زیبا دستخوش تغییراتی در نظام آموزشی میشود. به نظر میرسد که شما همزمان با این تغییرات وارد دانشکده هنرهای زیبا شده باشید. جو دانشکده در آن دوران چه تاثیری بر شما گذاشت؟
سال ١٣۵٠ دانشکده هنرهای زیبا دچار هیچ تغییری در نظام آموزشیاش نشد. من وقتی وارد دانشکده هنرها شدم به علت اینکه تعداد کمی دانشجو میپذیرفت، یعنی سالی ۵٣ نفر وارد رشته تئاتر میشدند، ما خیلی زود با سال بالاییها نزدیک و دوست میشدیم. عزتالله انتظامی، هوشنگ رحیمی، ایرج راد، هرمز هدایت، رضا بابک، سوسن تسلیمی، مرضیه برومند، مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ و مهوش برگی که همسر من شد و همکلاسیهایم محمد ساربان، جمشید گرگین، سهیلا نجم، قطبالدین صادقی، حسن دادشکر و دوره بعد اصغر همت، رضا کیانیان، امین تارخ، حمید لبخنده و بسیاری دیگر از دوستانمان که اینجا مجال گفتن از همه نیست.
ارتباط خیلی خوب و نزدیکی با همدیگر داشتیم. بین ما یک همکاری و احترام برقرار شده بود که هنوز هم ادامه دارد. حتی اساتید ما حمیدسمندریان، پرویز ممنون، داود رشیدی، بهرامبیضایی، پرویز پرورش، علی رفیعی، محمد کوثر با ما رابطهای دوستانه و صمیمی داشتند.
از کی نقاشی میکنید؟ نقاشی را چگونه آموختید؟ در آثارتان شکلی از نقاشی بدوی را میتوان جستوجو کرد. آیا این ناشی از عدم آموزش جدی است یا یک علاقهمندی و شیوه کار؟
من نقاشی را از دوره دبیرستان شروع کردم. آموزش جدی نقاشیام در دانشکده هنرها آغاز شد به خصوص با کلاسهای مرتضی ممیز. ما در دانشکده فقط یک رشته را نمیخواندیم بلکه در سایر رشتههای هنری هم درس داشتیم، من با علاقهای که به نقاشی داشتم سر بسیاری از کلاسهای طراحی و نقاشی حاضر میشدم. باید از دانشگاه و امکانات یادگیری در آنجا کمال استفاده را برد ولی فراموش نکنیم دانشگاه کارخانه هنرمندسازی نیست. فراگیری هم بعد از اتمام دانشگاه تمام نمیشود. هنرمند باید مدام با مطالعه و شناخت تازه و کار مداوم خودش را بسازد و پیش ببرد. هنرمند نباید از آموختن و فهم هنر در جهان امروز غافل شود. پیگیری و سختکوشی از خصیصههای هنرمند بودن است.
اینکه شما نقاشیهای مرا چطور میبینید بخش بزرگی از آن مربوط به افق دید شما و پیش زمینههای ذهنی شما میشود. البته این خوانش شما از یک اثر است. هر کس از یک اثر هنری استنباط خودش را میکند. ولی برای شناخت اثر هنری و نه فقط دیدن آن، باید قدری دیدگاهمان را گستردهتر کنیم. هنر امری آفرینشی است و نه یاد گرفتنی. ما در هنر با فهم سروکار داریم. فهمیدن با دانستن فرق دارد. فهم من از هر چیزی برای من اهمیت دارد نه فقط دانستن آن چیز. دانستن میتواند به هر چیز معنایی بدهد که پیشتر به آن چیز دادهاند ولی فهم من از هر چیز معنایی را استنباط میکند که من خودم از آن چیز دریافت کردهام و برای همین است که تازه بودنش میتواند مورد توجه قرار بگیرد. من رسیدن به چنین دیدگاهی را آموزش میگویم. در اینجاست که با گسترش دیدگاهمان قادر میشویم طور دیگری ببینیم، طوری که تا به حال نمیتوانستیم ببینیم. به دیدگاه تازه رسیدن است که شیوه کاری ما را دگرگون و تازه میکند. در این مرحله هنرمند ناچار است از روشهای تازهای برای ارایه کارش استفاده کند و باید این دگرگونیها را در کارش به وجود بیاورد که میتواند شامل تکنیک کارش هم بشود. من فکر نمیکنم در رسیدن به مراحل مختلف کارهایم از هیچ کوشش و سختکوشی کوتاهی کرده باشم.
در وبسایتتان نمونههایی از اجراها در ایران، اروپا و امریکا ثبت شده، همچنان که نمایشنامهها و متون تحقیقاتیتان هم مورد اشاره قرار گرفته، ولی به نظر میرسد که آثار نقاشیتان را تاکنون نمایش ندادهاید. آیا این نخستین نمایشگاه نقاشیهای شماست؟ یا پیشتر در اروپا هم نمونههایی از آثارتان را نمایش دادهاید؟
نخیر، چون هنوز همه پوسترهای کارهای من در وب سایت نیامده این تصور ممکن است البته پیش بیاید ولی این اولین نمایشگاه نقاشی من نیست. من در آلمان و بلژیک بارها نمایشگاه داشتهام و بعد از این نمایشگاهم در گالری آتبین تهران که جمعه، ٢٢ دی ماه افتتاح شد به زودی در خانه هنر ترویزدورف آلمان ( Triosdorf Kunsthaus) نمایشگاه انفرادی خواهم داشت.
به نظر میرسد که قصد دارید فعالیت حرفهایتان را در ایران ادامه دهید، درست است؟ این فعالیتها در چه زمینههایی خواهند بود؟
بله. حتما همین طور است. من قصد ادامه فعالیت هنریام را در ایران دارم. به غیر از برگزاری نمایشگاه نقاشیام در گالری آتبین دو فیلمنامه که یکی از آنها سفارش کار بوده نوشتهام که هر دو در دست اقدام هستند. امیدوارم بتوانم در زمینههای دیگر هنری هم با به وجود آمدن امکانات و شرایط مناسب کارهای تازهای ارایه بدهم.
گفتگوهای دیگر و گزارش تصویری نمایشگاه نقاشی اکبر یادگاری را اینجا ببینید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
گشایش نمایشگاه اکبر یادگاری با استقبال هنرمندان عرصه تئاتر و تجسمی
گزارش تصویری نمایشگاه اکبر یادگاری در گالری آتبین گشایش نمایشگاه اکبر یادگاری با استقبال هنرمندان عرصه تئاتر و تجسمی عکس: برزین بهارلویی به گزارش روابط عمومی گروه آوام نمایشگاه نقاشی اکبر یادگاری با عنوان «تروما از کلن» با هنربانی جاوید رمضانی در گالری آتبین جمعه ۲۲ دی گشایش یافت. این نمایشگاه در حالی افتتاح شد که جمعی از هنرمندان و پیشکسوتان تاتر و تجسمی نیز در آن حضور پیدا کردند. هنرمندانی همچون: قاسم قلیپور، علی محمد زارع، اکبر زنجانپور، مونا خوش […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
اکبر یادگاری، از لحظههای تئاتر تا ماندگاری نقاشانه
گفتگو با اکبر یادگاری از لحظههای تئاتر تا ماندگاری نقاشانه تهیه و تنظیم: دینا صنیعی اکبر یادگاری متولد ۱۳۳۰، نقاش، نویسنده، بازیگر و شاعر است. او پس از سالها زندگی و کار در آلمان، و برگزاری نمایشگاههای نقاشی متعدد در آلمان و سایر کشورها، ۲۲ دی ماه اولین نمایشگاه انفرادی نقاشی خود را در ایران با هنربانی جاوید رمضانی در گالری آتبین برگزار خواهد نمود. یادگاری در این نمایشگاه گزیدهای از جدیدترین آثار سی سال نقاشی خود را عرضه خواهد […]