نگاهی به نمایشگاه سحر داوری در گالری جرجانی
آنچه به چشم نمیآید
سایت تندیس به قلم حافظ روحانی
در مجموعهی «برگهای پاییزی» در جرجانی، مجموعهای از آثار سحر داوری، میتوان عناصر بیانگرایانهی فراوانی را یافت. این در حالی است که در آثار هنرمند نمیتوان رفتار بیانگرایانه را جستجو کرد. پس پیش از هر چیز میتوان تصور کرد که مجموعهی حاضر بیشتر به مثابه یک گفتگوی درونی عمل میکند، تا کوششی برای منظرهپردازی مثلاً که اتفاقاً موضوع اثار امکان بصری لازمه را دارند؛ جایی که هنرمند انگار با ترسیم این مجموعه افکار و درونیاتش را تصویر کرده است،.
خطوط تودرتو، هاشورها، دوایر متحدالمرکز و یا حتی نقشهای ریز مشابه، در آثار سحر داوری، بیشتر بیننده را به یاد آنچیزی میاندازد که دودل (Doodle) کردن نامیده میشود؛ نقشهایی بیهدف در حاشیهی کاغذ که بیشتر به قصد و هدف متمرکز کردن ذهن کشیده میشوند. با اینحال شاید مطالعهی این خطوط به کار روانشناسان بیاید که با مطالعهی شکل، تمرکز، آزادی یا کنترلشدگی خطوط درباب شخص نظر دهند ولی همین شباهت و شکل کار، در عینحال ابزار و کلیدی برای مواجه با آثار هنرمند به دست میدهند.
اندازهی کوچک و هماندازهی همهی پردهها، بیننده را به نزدیک شدن به هر اثر تشویق میکند تا علاوه بر تماشای همان خطوط و نقوش ریز، نوشتههای ریز را هم ببیند؛ نوشتههای به زبان فرانسه که البته به واسطهی ریز بودن نه فقط به سختی خوانده میشوند که به نظر میرسد بیشتر در نقش یک عنصر بصری همان نقش بیانگرایانهی مرئی را ایفا میکنند تا اینکه مشخصاً بیانگر معنیای باشند و در بسیاری از آثار در قالب همان نقوش ریز بصری ظاهر میشوند تا در کنار دیگر عناصر بصری نقششان را در ترکیببندی ایفا کنند و در عینحال انگار شکلی بیرونی از همان گفتگوی درونی باشند.
با توجه به اینها ما بیشتر شاهد یک موقعیت بیانی هستیم، جایی که هنر بیشتر در قالب یک رسانه ظاهر میشود و ابزاری برای یک نفر تا ذهنیتش را برای ما اگر نه معنی لااقل مصور کند. از این منظر میتوان در آثار او به دنبال حال و هوا گشت؛ که بیشتر با اتکا به خطوط فشره و رنگبندی حاصل شدهاند. به واقع احتراز سحر داوری از رنگهای روشن و میلش به اجرای تکرنگ و عمدتاً مبتنی بر رنگهای تیره حس و حالی به آثار میدهد که شاید بتوان آن را جزئی از همان بیانگری خواند. همانطور که خطوط فشرده و تضادهایشان هم این حس و حال نه چندان خوشآیند را تقویت میکنند.
اما جستجوی مضمون در آثار هنرمند به مدد نوع برخوردش با اشکال ممکن میشود؛ جایی که کموبیش اکثر عناصر بصری که بیانگر رابطهای مابین پیکرهی انسانی و محیطِ عمدتاً شهری هستند، به شکل اشکالی جدا و منفک از هم تصویر شدهاند. به این ترتیب به نظر میرسد که رابطهی مابین این عناصر بصری (محیط و پیکرههای انسانی) رابطهای گسسته است. شاید بتوان با رجوع به زندگینامهی کوتاه هنرمند این مضمون را توصیف کرد، جایی که اشاره میشود در نوجوانی به فرانسه رفته، اما به واسطهی ابتلا به بیماری اماس به تهران برگشته است. به این ترتیب بیماری از یکطرف به عنوان یک عنصر مهم تا حد زیادی به ما امکان میدهد تا مضمون مورد اشاره و البته حال و هوای آثار را توضیح دهیم ولی از طرف دیگر واکنش در قِبل تکنیک و توانایی هنرمند را منوط به در نظر گرفتن بیماری میکند. به این ترتیب اگر قرار باشد به عنوان یک هنرمند با او مواجه شویم، بیماری و ناتوانیهای حاصل از آن (حتی به شکلی ناخواسته) قضاوت بیننده را تحتتأثیر قرار میدهد و امکان قضاوت آثار او را بدون در تظر گرفتن عامل بیماری مشکل میکند.
به این ترتیب است که قضاوت بیشتر تحتتأثیر یک حقیقت قرار میگیرد؛ حقیقت بیماری و رد آن در آثار هنرمند. به این ترتیب است که دست بینندهی ناآشنا با بیماری در قضاوت آثار به شدت بسته میشود چون هم میتوان حال و هوا، شکل و برخورد و مواجهی هنرمند را به آن نسبت داد که در عینحال کیفیت آثار را نیز به همین حقیقت مربوط دانست. در هنگام تماشا و قضاوت آثار سحر داوری دانستن همین یک حقیقت تا حد زیادی نوشتن را مشکل و محدود میکند و یادآوری میکند که تا چه اندازه ابزارهای داوری بصری در قضاوت و مواجه با شرایط مشابه میتواند ناقص و محدود باشند. پس شاید بهتر باشد فارغ از قضاوتهای زیباشناختی بیشتر شاهد آثار هنرمندی باشیم که گفتگوهای ذهنیاش را برای ما اگر نه بیان، لااقل دیدنی میکند و این یکی از کارهایی است که هنر در تاریخ همواره کرده است، آنگاه که شاید مفهومی ناممکن را برای ما دیدنی میکند.
نقد نمایشگاههای قبل به قلم حافظ روحانی را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
فرشید مثقالى از دل تاریخ تا کوچههای هفتتیر
نگاهی به نمایشگاه «فرشید مثقالى» در گالری اعتماد از دل تاریخ تا کوچههای هفتتیر سایت تندیس به قلم حافظ روحانی نوشتن دربارهی فرشید مثقالی به یک معنی مرور تاریخ گرافیک و به شکل وسیع مرور تاریخ هنر نوگرای ایران، از اواخر دههی ۱۳۴۰ تا امروز است. نام و کارنامهی کاری ۵۰ سالهاش، قضاوت دربارهی همین یک نمایشگاه و همین تعداد اثر به نمایش درآمده را مشکل میکند. اما فرشید مثقالی در نمایشگاه اخیرش در اعتماد اتفاقاً تصویری جدید از خود […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
مجسمههای کامبیز صبری، مفاهیمی برای فایبرگلاس
نگاهی به نمایشگاه کامبیز صبری در خاک مفاهیمی برای فایبرگلاس سایت تندیس به قلم حافظ روحانی کامبیز صبری را شاید نتوان به صراحت فعالترین هنرمند مجسمهساز حال حاضر ایران نامید، ولی حضور تکراری او و آثارش در نمایشهای گروهی بیتردید او را به یکی از حاضران همیشگی نمایشگاههای گروهی تبدیل کرده است. به این ترتیب بیش از نیمی از آثاری که در نمایشگاهها انفرادیاش در خاک میبینیم را پیشتر در نمایشهای گروهی دیده بودیم. بدیهی است که حضور یک هنرمند […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
مجتبی حجازی، بیان یا اجرا؟ مسأله این است
نمایشگاه نقاشیهای مجتبی حجازی در «صا» بیان یا اجرا؟ مسأله این است سایت تندیس: به قلم حافظ روحانی سومین نمایشگاه نقاشی مجتبی حجازی در یک سال و نیم؛ این یعنی این هنرمند متولد اصفهان، لااقل در این مدت بسیار پرکار بوده و مشتاق به نمایش آثارش. او اینبار مجموعهای از آثار انتزاعیاش را در «صا» به نمایش گذاشته؛ آثاری که عمدتاً با طیفهای مختلف خاکستری اجرا شدهاند. به همراه سطری از نمایشنامهی «فاؤست» نوشتهی گوته بر دیوار به جای نوشتهی […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
ناصر پلنگی، حس ایرانی با اشکهای غلطان بر گونهها
ناصر پلنگی، حس ایرانی با اشکهای غلطان بر گونهها نمایشگاه «خاطرههای قومی»، در گالری آریانا سایت تندیس به قلم حافظ روحانی نمایشگاهی مفصل با تعداد قابل ملاحظهای از آثار ناصر پلنگی که ذیل یک عنوان «خاطرههای قومی» در آریانا در معرض تماشای عموم قرار گرفته، شامل دو گروه مشخص و مجزا از آثار (یک مجموعه نقاشی و مجموعهای دیگر ترکیب مواد)، با مایههای تزئینی قوی و با مشارکت و حضور یک برند لباس در حاشیهی نمایشگاه. تأکید بر موتیفهای بصری […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
محمدرضا فیروزهای | غنیمت در زمانهی زشتی
محمدرضا فیروزهای | غنیمت در زمانهی زشتی نقد نمایشگاه محمدرضا فیروزهای در گالری هفت ثمر سایت تندیس: به قلم حافظ روحانی تصویر تکدرختها یا یک بیشهزار کوچک، عمدتاً در باد و در پسزمینهی آبی رنگ و وسیع آسمان. طیف رنگهای آبی و سبز، خطوط مواج و منحنیها. آنچه محمدرضا فیروزهای در جدیدترین نمایشگاههایاش نمایش داده، زیبایی طبیعت را نمایش میدهد با آرامشی دوچندان که بیشتر در تماشای جلال و زیبایی طبیعت است. آثار او بیتردید زیبا هستند؛ زیبایی که از نگاه […]