خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر | تاریخ هنر جدید تا کنون
فصل اول | قسمت سوم
نوشته گرنت پوک /دیانا نیوال
ترجمه هادی آذری | انتشارات حرفه نویسنده
سایت تندیس تلخیص هانیه دربندی
هنر به مثابه ی تجلی آفرینش
الویس ریگل مورخ اتریشی با فرمول بندی ایدهی (گووسنت وولن) عبارتی آلمانی به معنای ارائهی فطری هنر در مورد علت پیدایش سبکهای مختلف هنری پاسخ میدهد. ریگل معتقد بود سبک هنری را نمی توان صرفا به رابطه ی علی معلولی تکنیکی فروکاست بلکه هر سبک هنری معرف جهان بینی و نگرشهای پدید آورندگانش است.
مقایسه و تقابل زیبایی شناسی
ولفلین در اثر خود به نام اصول تاریخ هنر تقابل امر خطی و نقاشانه را تحلیل نموده است:
خطی در برابر نقاشانه
سطح دربرابر عقب رفت
فرم باز در برابر فرم بسته
چند گانگی در برابر وحدت
وضوح مطلق در برابر وضوح نسبی
ویژگیهای تاریخ هنر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم
تاریخ هنر رشتهای بود که اندیشه متفکرانی از اروپای قارهای (آلمان، سوئییس و اتریش) برآن حاکم بود که در فلسفه ایده آلیستی ریشه داشت.
دسته بندی ابژههایی که دارای شان هنری تعریف شدند، از اتفاق نظر بر محوریت الگوهای هنر غربی و کلیتر از آن مدیترانهای حکایت میکرد که در فرهنگ روم و یونان باستان ریشه داشتند.
تاریح نگاری در هنر تابع سنتی مشخص و محوری بوده است.
تاریخ هنر بریتانیا موسسات کورتالد و واربورگ
موسسه هنری کورتالد، در سال ۱۹۳۲ تاسیس شد و از مراکز عمده انگلستان در مطالعهی تاریخ هنر غرب و یکی از نخستین موسسات تاریخ هنر دنیا به شمار میرود.
اولین برنامههای درسی موسسه کورتالد پژوهش محور و خطی بود. سیر تاریخ هنر از “اهرام تا پیکاسو” رویکردی فرمالیستی داشت. بنیاد دیگری که در ۱۹۳۳ در لندن تاسیس شد کتابخانه واربورگ بود. در این کتابخانه نیز مباحث مربوط به تاریخ هنر بسیار جدی مورد مطالعه قرار گرفت.
کارشناسی هنر و اصل شناسی اثر
کارشناسی و خبرگی هنری اعتقاد بر این که ارزشگذاری درست و قضاوت شایسته دربارهی آثار هنری از طریق داشتن تجربه و تماس زیاد با آثار هنری حاصل می شود.
در عرف هر دو موسسه در ماهیت کلی تاریخ هنری قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم نقش و جایگاهی ویژه داشت. چنان که انتظار میرود، یک کارشناس هنری برای اثبات اثر هنری از تحلیل سبک شناختی (بر مبنای ظاهر شی) و تشخیص تاریخ، خالق اثر و تاریخچهی مالکیت اثر کمک میگیرد. کیفیت اثر هنری و ارتباط آن با دیگر سنتهای تصویری که بدانها تعلق دارد نیز از موضوعات پژوهش در کارشناسی هنری است.
تاریخ هنر و پناه جویان دههی ۱۹۳۰
تاریخ هنر بریتانیا در دهه ۱۹۳۰ به علت هجوم استعدادهایی که از ترس نازیها در آلمان و رژیم دیکتاتورای در اتحاد جماهیر شوروی و دیگر نقاط خواستار مهاجرت به بریتانیا بودند دچار تغییراتی اساسی شد و شاید بتوان گفت به پختگی رسید.
تاریخ هنر جدید
از اوایل دهه ۱۹۷۰ تاریخ هنر عمیقا تحت تاثیر نظریههای انتقادی قرار گرفته بود. نظریهای که از ساختارگرایی گرفته تا انسان شناسی، روانکاوی، فمنیسم، مارکسیسم و نقدهای پسا استعاری را
شامل میشد، تاریخ هنر جدید پیامد پیوند خوردن تاریخ هنر با این حوزههای نظری بود.
تاریخ هنر جدید در تلاش بود تا اثبات نماید که بسیاری از موضوعات سنتی تاریخ هنر و دانش آکادمیک آن دیگر پاسخگوی مسائل و نیازهای جدید نیستند، نه پاسخگوی زمینههای تغییر یافته ی تولید هنراند، و نه پاسخگوی الگوهای فکری مختلفی که در آن دوران بر رشتههای علوم انسانی سیطره داشتند.
از تاریخ هنر جدید تا کنون
از دهه ی ۱۹۳۰ دیگر رشتهای منسجم پیرامون تاریخ هنر وجود نداشته است و ندارد .اندرو همینگوی اینگونه تعریف کرده است «شکلی از تکثرگرایی آزاد اندیشانه یعنی گرایشی که پذیرای آرا و نگرشهای مختلف است»
در دهههای اخیر تاریخ هنر به نحوی ملموس به بازنگری و خود انتقادی پرداخته و قدم به مرحله نوینی گذارده است که با استقبال بی سابقهی عمومی از آثار هنری و مشارکت و همکاری مردم با نهادهای هنری همراه بوده است.
قسمتهای قبل از خلاصه کتاب مبانی تاریخ هنر را اینجا دنبال کنید: