آنیش کاپور، از بیینال ونیز تا کشفِ سیاهترین رنگِ دنیا
پروندهی معرفی هنرمندان معاصر هند
قسمت پنجم: آنیش کاپور | Anish Kapoor
مجله هنرهای تجسمی آوام: به قلم سارا بافتی زاده
«آنیش کاپور» متولد بمبئی در سال ۱۹۵۴ است. او یکی از پیشگامان هنر مفهومی معاصر محسوب میشود و جوایز متعددی از جمله جایزهی بیینال ونیز در سال ۱۹۹۰ و جایزهی ترنر در سال ۱۹۹۱ را به دست آورده و اولین هنرمند زندهی دنیاست که نمایشگاهی انفرادی در باغ کنزینگتن برپا کرده است.
یکی از مجموعهمجسمههای محیطیِ آنیش کاپور در محل کاخ ورسای فرانسه، بخشی از یک سری نمایشگاههای هنر معاصر در سال ۲۰۰۸ بود که با نمایش بحثبرانگیز «جف کونز» شروع شد و از آنموقع، هنرمندانی چون «ژاویر ویلهان»، «تاکاشی موراکامی» و «جوآنا واسکونکلز» در آن شرکت داشتهاند و آثار خود را در این نمایشگاه به نمایش گذاشتهاند.
آنیش کاپور در آثار خود تأکید ویژهای بر فرم منحنی دارد و تحدب و تقعر از نشانههای مهم آثار او هستند؛ تاریکی و نور، عمق نامحدود، خالی اما پر، شکافها، ترکها و ورمها، مواد و مصالح بیرونزده. آثار او در پوست نفوذ میکنند و فضای داخلی بیحد و حصری را ظاهر میسازند. چیزی که ظاهراً واقعی مینماید، اما تماماٌ ساختگی است.
آنیش کاپور که صاحب سیاهترین سیاه دنیا بود، از صورتیترین صورتی دنیا محروم شد:
عدهای از دانشمندان با استفاده از نانوتیوبهایکربنی، پیگمنتی به نام «ونتابلک» ساختهاند که سیاهترین رنگِ سیاه دنیا را تولید میکند و ۹۹.۹۶٪ نورهای مرئی را جذب و تقریباً هیچ نوری را بازتاب نمیدهد. آقای کاپور خبر کشف سیاهترین رنگ سیاه دنیا را در روزنامه میخواند، برای همکاری با سازندگان سیاهترین سیاه دنیا اعلام همکاری میکند و آنها میپذیرند.
با انحصار رنگ سیاهترین سیاه به نام آنیش کاپور بعضی از هنرمندان به حرف قناعت نکردند و برای انتقام، از پیگمنتِ جدید «پینک» رونمایی کردند که طبق اظهارات آنها صورتیترین رنگ دنیاست؛ ولی جالب اینجاست که خرید پینک برای همهی افراد دنیا آزاد است، جز کاپور. برعکسِ رنگ سیاهِ او که تقریباً کل نورها را جذب میکرد، صورتی همهی نور را برمیگرداند.
اثر دیگری از کاپور، نمایشگاهی با مجسمههای بزرگ به نام وارونهکردن دنیا و مجسمهی آینهی آسمان است، به ارتفاع۱۰ که در کنار آبنمای پارک قرار گرفته است؛ جاییکه زمانی مجسمهی «هنری مور» مجسمهساز فقید انگلیسی، افراشته شده بود.
مجسمهی آینهی آسمان قرمز یکی دیگر از این مجسمههاست که در میان دریاچهی مصنوعی باغ قرار گرفته و تصویری غریب و زیبا از آسمان را منعکس مینماید. این اولین اثر کاپور است که در آب قرار دارد.
از حفرههای کندهشده در میان چمنهای خونرنگ تا باقیماندههای موم قرمزی که به شکل خشونتآمیزی توسط یک توپ به زمین تنیس سلطنتی شلیک شدهاند، آثار کاپور در تقابل با یکی از زیباترین و در عین حال سلطنتیترین فضاهای فرانسه، با توجه به آنروی خونین تاریخش، برمیخیزد؛ اما در عین حال بیننده را با نقض بینش خود روبهرو میسازد.
آنیش کاپور ما را به داخل تاریخی پنهانشده، درون مرزهای ورسای میکشد.
گرداب سیاه:
یکی دیگر از آثار جالب و فریبندهی او بهنام گرداب سیاه که با چرخشهای بیپایان در کف گالری در فستیوال دوسالانهی کوچیـ موزیری، اولین دوسالانهی هنر معاصر در هندوستان، به نمایش درآمد. این اثر بازدیدکنندگان را در فضای ترسناکی قرار میدهد؛ به شکلی که گرداب محصورشدهای از آب سیاه را داخل چالهای ظاهراً بیانتها مشاهده میکنند که در کف زمین واقع شده و مدام درحال چرخیدن است.
اما در واقع بازی هنرمندانهی کاپور با لبهها باعث میشود که بیننده دچار اشتباه شود و تصورکند که این گرداب واقعاً انتها ندارد.
احجامی که کاپور و تیم او میسازند، به معنای واقعی عظیماند؛ چندان عظیم، که نهتنها مخاطب، بلکه جهان (آسمان و زمین) هم به درون آنها کشانده میشود. این میل به دربرگرفتن مخاطب از سوی این احجام، البته میتوانست یک ویژگی عرفانی و کیهانی باشد، اگر آن حجمها در جایی جز عرصهها و میدانهای مرکزی شهرهای بزرگ جای گرفته بودند؛ اما میدانیم که بیشتر آنها مجسمههایی شهریاند و برای بازتاب برجها طراحی شدهاند.
کاپور در مستند جهان به روایت آنیش کاپور دربارهی یکی از این حجمها میگوید: «میخواستم ابژهای افقی داشته باشم که بتواند کیفیت عمودی و قائم شهر را دروناش گرد آورد و تجمیع کند.» در واقع او اذعان میکند کارش تعدیلسازی وجوه عمودی ابرشهرهاست.
عظمت، نشانهی قدرت (از نوع مردانه) و منشأ آن ترس از امری نامتناهی است. ترس، به مفهوم هستیشناختی، معمولاً از قرارگرفتن در برابر ابعاد بزرگ و نامعلوم رخ میدهد. احجام صیقلی کاپور اما فینفسه ترسناک نیستند؛ ترسناکی از این ازین جهت است که امر مخوف را در ابعادی عظیم پشت چیزهایی دیگر پنهان میکنند.
در سال ۲۰۱۵ در بحبوحهی جنگ سوریه، آنیش کاپور به همراه دوست مشهور چینیاش، «آی وی وی»، برای همدردی با آوارگان سوری، مسیری را در لندن به شکل نمادین راهپیمایی کرد. این راهپیمایی بهظاهر اعتراضی و پرسروصدا، هرچند نمادین بود، اما نمادینتر، قرار گرفتن این راهپیمایی در کنار همان احجام صاف و براق آنیش کاپور بود.
آی وی وی میگوید: «ما هنرمند هستیم. ما بخشی از کل وضعیت هستیم. این مسأله دارای تاریخ طولانی در تاریخ بشری است. همهی ما بهنوعی، در جایی و در برخی لحظات پناهنده هستیم.»
آنیش کاپور میگوید: «این یک راهرفتن از روی محبت است. پیادهروی با هم، مثل راهرفتن در استودیو؛ صلحآمیز، ساکت، خلاق. نظر هنرمندان در پایان تجربهی پیادهروی.»
امروزه انعکاسها و برقهای امیدبخش و سکرآور احجام آنیش کاپور همان کارکرد گویهای ساحران قدیم را دارند. آنها چیزهایی را به ما نشان میدهند و چیزهای دیگری را از ما مخفی میکنند.
آنچه کاپور به ما نشان میدهد، تصاویری فانتزی و کجومعوج از شهر و انسان است و آنچه از ما مخفی میکند، وجه شیطانی توسعهی نامتوازن جهانی است. آنها طوری تمیز و محدب ساخته شدهاند که ضمن سرگرمکردن عابران و توریستها این امر را به مخاطب القاء میکنند که همهی ما از آسمان و زمین گرفته تا درختها و بانکها، از آوارگان و فقرا تا مدیران و رؤسا، همه در یک تصویر و در یک وحدت ارگانیک و مقدر به سر میبریم.
او یکی از تأثیرگذارترین هنرمندان معاصر در حوزهی بینالملل است و اکنون در لندن زندگی و فعالیت میکند.
منابع:
ــ کاننا، بالراج؛ کورتا، عزیز؛ یزدانپناه، مریم: هنر هند معاصر، چاپ یکم. نشر نظر، ۱۳۹۵.
ــ https://www.lissongallery.com/artists/anish-kapoor
ــ http://jsr.usb.ac.ir/article
ــ http://herfeh-honarmand.com
ــ https://www.mehrnews.com/news
ــ http://blog.arthibition.net
ــ www.khabaronline.ir/news/96149/آنیش-کاپور-دنیا-را-وارونه-کرد-عکسژ
ــ https://fa.wikipedia.org/wiki/آنیش_کاپوگزارش-ویژه-آنیش-کاپور-arquelogiabiologia
قسمتهای قبل از این پرونده را اینجا دنبال کنید:
تاگور، پدر هنر مدرن هند و بنیانگذار مکتب بنگال | قسمت اول
آمریتا شرگیل، نقاش هندوها و فریدا کالوی هند | قسمت دوم
مقبول فدا حسین، از پوسترکشی سردر سینما تا قرارگیری در کنار پیکاسو | قسمت سوم
بالکریشنا دوشی، از دستیاریِ لوکوربوزیه تا طراحیِ گالری هنری | قسمت چهارم