مؤلفه‌های عکاسی، معرفت‌شناسانه و یا زیبایی‌شناسانه؟

مؤلفه‌های عکاسی، معرفت‌شناسانه و یا زیبایی‌شناسانه؟
[۱]درباره‌ی عکاسی، گذشته و اکنون / قسمت اول
مجله هنرهای تجسمی آوام: ترجمه‌ی مریم وحدتی


درباره عکاسی قسمت اول

چهل سال پیش، سوزان سونتاگ کتابی با عنوان درباره‌ی عکاسی منتشر کرد. فصل‌های کتاب او نخستین‌بار به عنوان مجموعه‌ مقالاتی در نقد نیویورک تایمز بر کتاب‌ها پدیدار شد و محتوا و سبک کتاب همین موضوع را نشان می‌دهد[۲]؛ آرای او که شامل اشارات گسترده‌ی فرهنگی، جامعه‌شناسانه و روان‌شناسانه در باب ماهیت عکاسی است، غالباً تند و گاهی اوقات سوگیرانه است و نوعاً خطابی است تا استدلالی. هرچند در میان فیلسوفان، بیشتر به والتر بنیامین، استناد می‌کند، اما چارچوب نظری او بیشتر نقادی فرهنگی است تا فلسفه.

از زمان انتشار کتاب سونتاگ، عکاسی برای نخستین بار به موضوع مستمر مطالعه‌ی فلسفی بدل شد. شگفتی‌آور است که چنین به درازا انجامید: فلسفه‌ی فیلم برای مدت کوتاهی موضوع عمده‌ی مطالعات زیبایی‌شناسی شد، هرچند اختراع آن بیش از نیم سده پس از عکاسی بوده است. با این حال، علی‌رغم اولویت تاریخی عکاسی، تقریباً به تمام نظریه‌های ‌تأثیرگذار عکاسیِ پیش از کتاب سونتاگ – چه نظریات فیلسوفان، منتقدان فرهنگی، و چه نظریه‌پردازان فیلم- به مثابه اصول اولیه نظریه‌های بسط‌ یافته‌تر فیلم پرداخته می‌شود. این امر در مورد نظریات مثلاً والتر بنیامین، زیگفرید کراکوئر، آندره بازَن و استنلی کوول صادق است. امروزه، برخلاف گذشته، فلسفه عکاسی حوزه‌ای از زیبایی‌شناسی است که به طور مستقل و خودبسنده، با متون پایه‌ای، مؤلفان محوری و موضوعات بحث خود شناخته ‌می‌شود.

مؤلفه‌های عکاسی: معرفت‌شناسانه و/ یا زیبایی‌شناسانه؟

حال، مواجهه‌ی فلسفی با عکاسی چگونه است؟ تا به امروز، فلسفه‌ی عکاسی عمدتاً به پرسش‌های زیبایی‌شناسانه و معرفت‌شناسانه و دلالت‌‌های هر یک بر دیگری پرداخته است. به بیان کلی، سخن از پرسش‌هایی درباره‌ی ارزش هنری عکاسی و پژوهش درباره آن به منزله‌ی ابزار شناخت جهان درمیان است؛ البته این همه‌ی چیزهایی نیست که فلسفه‌ی عکاسی ‌‌می‌تواند یا در واقع باید شامل شود: به همین ترتیب، ممکن است پرسش‌هایی در باب سیاستِ انواعِ خاصِ عکاسی یا اخلاقیاتِ مربوط به انواع خاصی از سوژه‌ها، پرسش‌‌های متافیزیکی در باب ماهیت آثار عکاسی هنری، یا پرسش‌های هستی‌شناسانه در مورد منحصر به فرد بودن عکاسی را مورد بررسی قرار دهد. به هر حال، به استثنای پرسش آخر- چنین پرسش‌هایی که به طور عمده با چرخش از عکاسی آنالوگ به دیجیتال گسترش یافته – هنوز به طور جدی مورد مناقشه‌ی فیلسوفان است. این بدان معنی نیست که نباید بیش از آنچه هستند، مورد بحث قرار گیرند. انکار اینکه جریان متعارف فلسفه‌ی عکاسی با دایره‌ی تنگ آن لنگ لنگان تا امروز پیش آمده، دشوار است.

به هر حال، این نکته اهمیت دارد که پاسخ‌های معمول به آن پرسش‌های معرفت‌شناسانه و زیبایی‌شناسانه که تا به امروز رواج داشته‌اند، ممکن است ناسازگار از کار درآیند. از یک سو، عکاسی متعارفاً به عنوان گونه‌ی ممتازی از معرفت‌شناسی نسبت به سایر اشکال تصویری ترسیم ‌می‌شود: ما برای کسب اطلاعات و شواهد معمولاً، هرچند نه منحصراً، به تصاویر عکاسی، بیش از تصاویر منیوگرافیک (با دست کشیده شده) تکیه می‌کنیم.[۳] در تمام زمینه‌های حقوقی، پزشکی قانونی، بایگانی، پزشکی و علمی استفاده گسترده‌ای از عکاسی داریم که بر اساس آن، استنتاج‌‌های موجه درباره‌ی جهان را می‌سازیم. از سوی دیگر، عکاسی در حال حاضر در نظر همگان، به جز غیرمنطقی‌ترین نوع شک‌گرایی، یک هنر است: از لحاظ زیبایی‌شناسی آن را ارزش‌گذاری می‌کنیم و از تفاوت‌‌های سبکی بین کار عکاسان و مکاتب مختلف لذت می‌بریم. حتی سرراست‌ترین تصویرِ ظاهراً مستند چون عکس‌های ماهرانه‌ی واکر ایوانز[۴] می‌تواند به اندازه هر چیزی در نقاشی، معنادار، شیوا و بیانگر تعبیر شود.

درباره عکاسی قسمت اول
واکر ایوانز، کارخانه‌ها و کشتی‌سازی‌ها، نیویورک، ۱۹۳۰-۱۹۳۰. فیلم نگاتیو (۶.۳۵ × ۶.۱۳ سانتی متر). موزه هنر متروپولیتن، آرشیو واکر ایوانز،۱۹۹۴ (۲۱.۲۵۱.۱۹۹۲)

پی‌نوشت:

[۱] مطلب پیش رو، برگردانی است از مقدمه‌ی کتاب درباره‌ی عکاسی؛ جستاری فلسفی از دیارمویید کوستلو با مشخصات کتاب‌شناسی زیر:

Costello, Diarmuid; On Photography, A Philosophical Inquiry, First published 2018 by Routledge New York.

[۲]Susan Sontag, On Photography (New York: Farrar, Straus and Giroux, 1977).

اخیراً مجموعه مقالات بنیامین در مورد عکاسی، با ویرایش استر لسلی (Esther Leslie)،

با همین عنوان منتشر شده است: Walter Benjamin, On Photography (London: Reaktion

Books, 2015);

[۳]. زیبایی‌شناسی و عکاسی، (آلدرشوت: اشگیت، ۲۰۰۲)، صص ۳۸-۴۲. (Jonathan Friday) جاناتان فرایدی.

[۴]Walker Evans

پرونده‌های دیگر به همین قلم را اینجا دنبال کنید:

پرونده رسانه‌ی نابکار: چرا منتقدان عکاسی از عکس‌ها بیزارند؟