بزرگترین سرقت آثار هنری در تاریخ | قسمت دوم
سرنوشت شاهکارهای هنری که از بزرگترین موزههای دنیا به سرقت رفتهاند
مجله هنرهای تجسمی آوام: ترجمه معصومه شیخی
در قسمت قبل به ۱۲ مورد از لیست ۲۵ اثر پرداختیم در ادامه به دزدیهای بزرگ آثار هنری در تاریخ نگاهی میاندازیم که موسسههای عمومی و مجموعههای خصوصی را تحت تاثیر قرار دادهاند.
- اعضای IRA آثار هنری ارزشمندی را از سیاستمدار انگلیسی سرقت کردند (۱۹۷۴)
گاهی یک دزدی تنها یک دزدی ساده نیست، بلکه یک رویداد سیاسی است. وقتی در ۱۹۷۴ اعضای ارتش جمهوری ایرلند با هم متحد شدند تا راسبورو هاوس، خانهی سر آلبرت بیت، سیاستمدار انگلیسی در ایرلند را غارت کنند، ماجرا چیزی بیش از یک دزدی بود. آنها پس از بستن دستهای بیت ۲۰میلیون دلار اثر هنری از آثار یوهان ورمییر، فرانسیسکو گویا و پیتر پل روبنس را به سرقت بردند و بعدتر با امید معاوضه با آزادی اعضای IRA که به جرم بمبگذاری اتوموبیل زندانی شده بودند، به عنوان وجهالمصالحه از آنها استفاده کردند. بریجیت رز داگدیل، دختر یک میلیونر بریتانیایی که سه نقاشی سرقت شده در کلبهاش پیدا شده بود، به نه سال حبس محکوم شد. او که در دادگاه «با افتخار و در کمال صداقت خود را گناهکار معرفی کرد»، ادعا کرد که این دزدی اعتراضی علیه تمایل دولت بریتانیا «به گرفتن آزادی ما برای جنگیدن به خاطر ایرلند و آزادی مردم ایرلند» بوده است. برخی از آثاری که داگدیل دزدیده بود، بعدتر در ۱۹۸۶، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ به دلایلی کمتر سیاسی مجددا به سرقت رفتند.
- سارقان جواهراتی به ارزش ۱.۲میلیارد دلار از موزهای مشهور در درسدن دزدیدند (۲۰۱۹)
دزدی جواهرات درسدن که یکی از بزرگترین دزدیهای هنری تاریخ است، در عرض یک دقیقه اتفاق افتاد. ساعت ۴ بامداد، سارقان برق موزهی گرین والت را قطع کرده و پس از خرد کردن شیشهی محفظهی نگهدارنده جواهرات، معادل ۱.۲میلیارد دلار به سرقت بردند. در میان آثار دزدیده شده چند تا از معروفترین اشیای زینتی دنیا حضور دارند – از جمله شمشیری که با ۸۰۰ قطعه الماس تزئین شده و الماس سفید ۴۹.۸۴ قیراطی درسدن. در اواخر ۲۰۲۰، چهار نفر به جرم دست داشتن در این سرقت دستگیر شدند، گرچه پلیش آلمان همچنان در حال جستجو برای یافتن جواهرات بود و تا ابتدای ۲۰۲۱، هنوز پیدا نشدند. در ژانویهی آن سال، یک شرکت امنیتی نظریهای مطرح کرد مبنی بر اینکه مجرمان قصد فروش جواهرات را در وب تاریک دارند.
- جیغ در روز روشن از موزهی مونک دزدیده شد (۲۰۰۴)
اگر بیشتر دزدیها در ساعات بامداد اتفاق میافتند که موسسهها تعطیل هستند، این دزدی به روش دیگری در روز روشن و در ملا عام رخ داد. در ۲۰۰۴، توریستهای بسیار در حال تماشای شاهکارهای موزهی مونک در اسلو بودند و در همان حال سارقان تابلوهای جیغ (۱۹۱۰) و مدونا (۱۸۹۴) اثر نقاش اکسپرسیونیست نروژی را به سرقت بردند. این اولین باری نبود که نسخهای از جیغ دزدیده میشد، اما از برخی جهات، متهورانهتر بود چرا که جمعیت زیادی شاهد این بودند که سارقان به روی نگهبانان اسلحه کشیدند و سپس با یک ون مشکی از محل متواری شدند. دربارهی اتفاقات پس از دزدی شایعات بسیاری وجود داشت. آیا نقاشیها سوزانده شده بودند؟ آیا پای مافیا در میان بود؟ سرانجام، نقاشیها در ۲۰۰۶، پیدا شدند و شش نفر دستگیر شدند و آثار به موزهی مونک بازگردانده شدند.
- در ایتالیا یک نقاشی ارزشمند از کاراواجو از قاب آن جدا میشود (۱۹۶۹)
در شبی تاریک و طوفانی در ۱۹۶۹، سارقان وارد کلیسای سن لورنزو در پالرموی ایتالیا شدند و به همراه تابلوی تولد عیسا و سن فرانسیس و سن لارنس اثر کاراواجو که صحنهای دراماتیک که زمانی بر فراز محراب نصب شده بود. (متخصصان آن را ۱۶۰۰ یا ۱۶۰۹ میدانند.) در سالهای پس از آن، نظریههای فراوانی دربارهی سرنوشت این اثر مطرح شد. برخی امکانپذیر بودند (مانند دست داشتن مافیا در سرقت) و برخی تراژیک (شاید نقاشی را سوزانده بودند) و برخی عجیب (شاید موش یا خوک نقاشی را خورده بود). تا ۲۰۱۷، متخصصان فرض میکردند که نقاشی برای همیشه گمشده است. تا اینکه کمیتهی ضد مافیای ایتالیا بازگشایی شد با سرنخی از یک دلال متوفای آثار هنری اهل سوییس که به سارقان توصیه میکرده که نقاشیها را از روی بوم جدا کنند چرا که هیچ کس اثری به آن شهرت را نخواهد خرید. در ۲۰۲۱، تحقیق و جستجو برای یافتن این اثر همچنان ادامه دارد.
- یک متخصص امنیت شاهکاری از بنوِنوتو چلینی را در وین دزدید (۲۰۰۳)
سالییرا، یک مجسمهی نمکدان طلا مربوط به ۱۵۴۳ که خدای دریا و خدای زمین را در حال حکمرانی بر قلمرویشان نشان میدهد، تنها اثر منسوب به استاد دورهی رنسانس، بنونوتو چلینی است. ماجرا وقتی غمانگیزتر شد که در ۲۰۰۳، سارقی آن را از موزهی کونستیستوریشز در وین دزدید. نگهبان زنگ خطری را که به دست درآمده بود، جدی نگرفت. ویلفرید سایپل، مدیر موزه در آن زمان، دزدی این اثر ۶۰میلیون دلاری را «فاجعه» خواند. در ۲۰۰۶، پس از دو تلاش برای دریافت ۱۲میلیون دلار در ازای پس دادن اثر، رابرت منگ، متخصص امنیت که در زمینهی سیستمهای زنگ خطر تخصص داشت، به عنوان سارق شناخته شد. پس از آن کاراگاهان را به جنگلی بیرون از وین برد که سالییرا را در جعبهای سربی مدفون کرده بود. منگ به چهار سال حبس محکوم شد.
- سارقان به دلیل امکانات ضعیف امنیتی تابلوی طبیعت بیجان ون گوگ را در جیزه سرقت کردند (۲۰۱۰)
دزیدن تابلوی گلهای خشخاش ونسان ون گوگ نباید آنقدرها ساده میبود. این نقاشی طبیعت بیجان مربوط به ۱۸۸۷ است و در موزهی محمد محمود خلیل در جیزهی مصر نگهداری میشد. در روزی که نقاشی از قاب بریده و از موزه خارج شد، تنها نه نفر بازدیدکننده به موزه آمده بودند. دلیل موفقیت سارقان ساده بود: زنگ خطر نقاشی و هیچ یک زنگ خطرهای دیگر موزه کار نکردند. پس از اینکه وزیر فرهنگ مصر ادعای پیدا شدن نقاشی در فرودگاه قاهره را تکذیب کرد، دزدی در سراسر مصر غوغا به پا کرد. یازده کارمند وزارت فرهنگ استعفا دادند و چندین نگهبان موزه دستگیر شدند. این نقاشی که ارزشی بین ۵۰ تا ۵۵میلیون دلار دارد، تا سال ۲۰۲۱ همچنان پیدا نشده است.
- دزدیای در فرانکفورت ثروتی بادآورده برای تِیت به دست آورد (۱۹۹۴)
وقتی پای موزهها در میان باشد، بیمه موضوع جذابی نیست. اما در ۱۹۹۴ در ماجرای دزدی از گالری هنری شیرن در فرانکفورت نقشی کلیدی بازی کرد. سارقان پس از بستن دست و دهان دو نگهبان، دو اثر از جِی ام دابلیو ترنر و یک اثر از کسپر دیوید فردیش را که به ترتیب به صورت قرضی از تیت در لندن و گالری هنری هامبورگ در شیرن بودند، دزدیدند. با اینکه اندکی پس از این اتفاق، دو سارق و یک دلال دستگیر شدند، جستجو برای پیدا کردن نقاشیها گمشده بیش از یک دهه به طول انجامید. در ۲۰۰۰، کاراگاهان دریافتند آثار ترنر در اختیار یک گروه صربستانی هستند. پس از آن، در ۲۰۰۲، تیت آشکار کرد که آثار ترنر را به صورت مخفیانه پس گرفته است و به لطف بیمه در این روند ۳۸میلیون دلار به دست آورده است. (سندی نیرن، مدیر برنامههای تیت، خاطرات این مذاکرهی هشت ساله را در کتابی بازگو میکن.) در همین زمان، گالری هامبورگ از طریق وکیلی که با سارقان همکاری داشت، در ۲۰۰۳، اثر فردیش را پس گرفت. سرانجام، سه نفر به جرم دزدی آثار ترنر محکوم شدند و دو نفری که کلیدهای موزه را به سارقان داده بودند، تبرئه شدند.
- جیغ در زمان المپیک زمستانی در اسلو به سرقت رفت (۱۹۹۴)
«با تشکر فراوان از ضعف امنیت!» این یادداشتی بود که سارقان به جا گذاشته بودند. این دزدی که نباید با دزدیده شدن نسخهی دیگری از شاهکار ادوارد مونک در ۲۰۰۴ اشتباه گرفته شود، وقتی اتفاق افتاد که سارقان وارد موزهی ملی اسلو شدند، کابلی را که تابلوی جیغ را روی دیوار نگاه داشته بود، بریدند و همراه با این اثر مشهور گریختند. این اتفاق در زمان جشنهای افتتاحیهی المپیک زمستانی ۱۹۹۴ در لیلهمر در دوساعتی شمال پایتخت رخ داد.
کمی بعد، دزدی تبدیل به جنبشی در نروژ شد و فعالان مخالف سقط جنین ادعا کردند که میتوانند نقاشی را بازگردانند، به شرطی که تلویزیون ملی آگهیای در جهت منافع آنها پخش کند. (ادعای آنها کذب بود و آنها اطلاعی از محل نقاشی نداشتند.) جستجو برای پیدا کردن نقاشی حدود دو سال طول کشید و دولت نیز پرداخت ۱میلیون دلار وجهالمصالحه را نپذیرفت زیرا آن را پیشنهادی فریبکارانه میدانست. تابلوی جیغ سرانجام در هتلی در شهری در شمال اسلو پیدا شد. در ۱۹۹۶، چهار نفر در ارتباط با این دزدی محکوم شدند.
- سارقان آماتور ۱۲۴ شی دوستداشتنی را از یک موزهی باستانشناسی در مکزیک دزدیدند (۱۹۸۵)
ماجرای این دزدی نشان میدهد که لزوما نباید سارق حرفهای باشید تا بتوانید از پس یک دزدی بزرگ بربیایید. در ۱۹۸۵، دو دانشجوی انصرافی عضو یک گروه پخش مواد مخدر ۲۱۴ شی صنایع دستی – از جمله یک ماسک مردگان متعلق به یک حاکم مایایی – را از موزهی ملی باستانشناسی در مکزیکوسیتی دزدیدند. اینکه دو سارق آماتور توانستند از پس چنین سرقتی بربیایند بیشتر به دلیل آمادهسازیشان بود. آنها پیش از اقدام به دزدی بیش از ۵۰ بار موزه را بررسی کرده بودند؛ از جمله خزیدن به داخل موزه از دریچهی تهویهی هوا. وقتی مقامات آنها را دستگیر کردند، مشخص شد که بعضی از اشیا را تقریبا با کوکائین مبادله کرده بودند. این دزدی به دلیل حرفهای نبودن سارقان، همچنان در تصورات مردم جایگاه ویژهای دارد. در ۲۰۱۸، این ماجرا الهامبخش ساخت فیلم موزه با بازی گائل گارسیا برنال در نقش یکی از سارقان شد.
- شاهکارهای امپرسیونیست از موزهای در پاریس در حضور بازدیدکنندگان دزدیده شد (۱۹۸۵)
اثر هنریای که نام جنبش هنری امپرسیونیست از روی آن برداشته شده بود از موزهی مارموتان پاریس در ۱۹۸۵ در جریان یکی از متهورانهترین دزدیهای تاریخ به سرقت میرود. سارقانی که این اثر را دزدیدند، مانند همهی بازدیدکنندگان بلیت خریده و در روز روشن وارد موزه شده و تابلوی امپرسیون، طلوع آفتاب اثر کلود مونه را به همراه آثاری از برت موریسو و پییر آگوست رنوا را ربودند. سارقان در حین برداشتن آثار از روی دیوارهای موزه، به روی نه نگهبان و ۴۰ بازدیدکننده اسلحه کشیدند. گرچه ارزش نه اثر دزدیده شده ۲۰میلیون دلار برآورد شد، برخی معتقد بودند که امپرسیون، طلوع آفتاب غیر قابل قیمت گذاری است. در ۱۹۹۰، تمامی نه اثر در ولایی در کورسیکا پیدا و هفت نفر نیز دستگیر شدند.
- اسپایدرمن پنج شاهکار را از موزهای در پاریس دزدید (۲۰۱۰)
دزدی پنج اثر مهمِ هنر مدرن از موزهی هنرهای مدرن پاریس در ۲۰۱۰ نیز چنان ماهرانه بود که با آرسن لوپن و مرد عنکبوتی مقایسه میشد و در نهایت سارق این آثار را نیز با همین نام میشناختند. در آن سال، وییران تومیک مجددا به موزه برگشت و اسیدی را روی پنجره پاشید که به او امکان میداد به صورت نامحسوس وارد شود. شبی در ساعت ۳ بامداد، او تابلوی پاستورال اثر هانری ماتیس را دزدید. پس از آن چون زنگ خطری به صدا درنیامده بود، سارق آثاری از امادئو مودیلیانی، فرنان لژه، پابلو پیکاسو و ژرژ براک را نیز با خود برد. عقیده بر این است که تامیک از طرف دلالی به نام ژان میشل کوروِه که قصد فروش این آثار را داشته، ماموریت داشته است. تومیک پس از دستگیریاش به هشت سال حبس محکوم شد و قاضی پرونده بر این باور بود که در این سرقت پای دزدی از «کالاهای فرهنگیای در میان بوده است که متعلق به میراث هنری بشریت هستند.»
- یک تعمیرکار ایتالیایی مونالیزا از لوور دزدید (۱۹۱۱)
مونالیزای داوینچی احتمالا مشهورترین اثر هنری در تمام جهان است و دزدیده شدن آن یکی از دلایل شهرتش است. تا پیش از ۱۹۱۱، افراد معدودی به این اثر هنری اهمیت میدادند. تا اینکه وینچنزو پروجا، یک تعمیرکار ایتالیایی و دو ایتالیایی دیگر شب را در گنجهای در موزهی لوور منتظر ماندند و این نقاشی را دزدیدند و صبح یک روز یکشنبه با قطار از پاریس خارج شدند. ماجرا تبدیل به مسئلهای ملی شد و کمی بعد، فروختن نقاشی دشوار شد ، چرا که هیچ کس حاضر به خرید اثری که تا آن اندازه در مرکز توجه قرار گرفته، نبود. پروجا نقاشی را زیر تختههای کف آپارتمانش در پاریش پنهان کرد و ۲۸ ماه بعد مجددا سعی کرد آن را به فروش برساند؛ این بار به دلالی اهل فلورانس. پروجا بر این باور بود که اقدامش جنبهی ملی میهنی دارد – فکر میکرد ناپلئون این اثر مهم از میراث فرهنگی ایتالیا را به سرقت برده و مصمم بود آن را به وطنش بازگرداند. (لئوناردو این نقاشی را در پاریس کشیده بود و پس از مرگ وی در ۱۵۱۹، فرانسیس اول پادشاه فرانسه آن را خریده بود.) دلال فلورانسی با مدیر گالریهای یوفیزی، جووانی پوجی تماس گرفت و ادعا کرد قصد دارد نقاشی را در جای امنی نگهداری کند و سپس پلیس را خبر کرد. پروجا تنها هفت ماه را در زندان سپری کرد.
- بزرگترین دزدی تاریخ در موزهی بوستون اتفاق افتاد (۱۹۹۰)
صبح زود روز بعد از روز سن پاتریک، سارقان وارد موزهی ایزابلا استوارت گاردنر شدند، نگهبانانی را که شبها محوطهی موزهی بوستون را محافظت میکردند، ساکت کردند و در چند ساعت بعدی، با آثاری با ارزش هنری تاریخی بیحساب محل را ترک کردند: کنسرت یکی از ۳۴ نقاشی شناخته شدهی ورمییر، یک نقاشی از رامبراند با تصویر قایقی در دریای طوفانی، یک نقاشی از مانه از مردی مرموز در کافه. FBI بیان کرد که این آثار که تا ۲۰۲۱، هنوز پیدا نشدهاند، ارزشی حدود ۵۰۰میلیون دلار دارند. از آنجا که رمز و راز ماجرا زیاد است، این دزدی ذهن بسیاری از افراد را درگیر کرده است. برخی عقیده دارند پای مافیا در میان بوده است یا اینکه نگهبانان نیز در این ماجرا شریک بودهاند یا اینکه این آثار از بین رفتهاند. (در ۲۰۱۸، ماجرای این سرقت موضوع ده اپیزود از پادکستی لست سین ساختهی WBUR، رادیوی بوستون بود.) در حال حاضر مسئولین موزه دربارهی محل احتمالی آثار اطلاعی ندارند. در ۲۰۲۰، رانی بِرِ کیوریتور در گفتگویی با WBUR بیان کرد: «کاش میتوانستم با دانستن اینکه آثار بالاخره یک جایی هستند، تا حدودی خودم را آرام کنم، اما حتا نمیدانم که نقاشیها هنوز وجود دارند یا نه.»
منبع: آرت نیوز
دیگر اخبار را اینجا دنبال کنید.