نقاشی امکانی برای زندگیِ بهروز قدمی و فقدان به چیستی آینده

نمایشگاه نقاشی بهروز قدمی در گالری اِوگالری

نقد نقاشی بهروز قدمی گالری اِو جاوید رمضانی

یادداشتی بر نمایشگاه انفرادی بهروز قدمی با عنوان : نَـ- دیدن

چندی است گالری اِو پس از افتتاح خود پروژه‌ای تحت عنوان خارج از مرکز را آغاز نموده. تمرکز به وجوه اقلیمی هنر و توسعه فرهنگی دال بر ذکاوت گردانندگان گالری اِو می‌باشد. در طی دو سال فعالیت، این گالری موفق شده است چندین هنرمند قابل‌بررسی از زاویه لحن و قدرت فنی به جهان هنر پایتخت معرفی نماید. محصور شدن امکانات در حوزه معاصر فرهنگ ناشی از توجه و تمرکز مسئولین به جغرافیای سیاسی و اقتصادی شهرها و هسته‌های زیستی داخل کشور است. بدیهی است صنایع اصلی در این مراکز مستقر بوده و عمده جمعیت کشور در طی سال‌های پس از انقلاب از روستاها به سمت شهرها سرازیر گردیدند. گسترش دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی در رشته‌های هنری هم عامل دیگری است که باعث بیشتر شدن جمعیت فارغ‌التحصیلان از شهرهای غیرمرکزی در رشته‌های هنر است؛ اما امکانات ارتباط بین مخاطبان و علاقه‌مندان الحان متفاوت هنر در پایتخت محدود بوده و با نگاهی به آمار، مشخص می‌شود کمتر از پنجاه‌درصد کل گالری‌ها در مراکز دیگری غیر از پایتخت واقع‌شده‌اند.

این هفته شاهد نمایش آثار نقاشی بهروز قدمی در گالری اِو بودیم. بهروز قدمی متولد سال ۱۳۶۷ در سقز است. وی معلم هنر و دارای فوق‌لیسانس نقاشی از دانشگاه هنر تهران است. این اولین تجربه نمایش انفرادی او با گالری اِو بوده و تاکنون در چند نمایشگاه گروهی و جشنواره‌های تجسمی شرکت کرده است.

نقد نقاشی بهروز قدمی گالری اِو جاوید رمضانی

مجموعه آثار بهروز قدمی در ساحت تمرکز بر اشیاء و پدیداری آن‌ها در حوزه شخصی وی است. مجموعه ۳۸ تابلوی رنگ و روغن بر روی بوم که کوچک‌ترین آن در ابعاد ۳۰*۴۰ و بزرگ‌ترین آن در اندازه ۸۰*۱۲۰ سانتیمتر نمایشگاه او را تشکیل داده است. عمده آثار در ساحتی عکاسانه به بازنمایی زندگی شخصی و خانه ساده و بی‌پیرایه وی متمرکز است. نحوه رنگ گذاری‌ها واقع‌گرایانه بوده و آثار باقدرت طراحی بالایی کارشده‌اند. نحوه‌ی ترکیب‌بندی، نور موجود در تابلوها نگاه شخص سومی به این آثار را تقویت می‌کند. انتخاب زوایای دید ساحتی مستند دارد، اشیائی که نامرتب در این خانه پراکنده‌اند احساسی از فقدان حضور عنصری نظم‌دهنده در زندگی وی را نشان می‌دهد. این تصاویر آشنا و خودمانی در سیر زندگی و روزمرگی او به کمک رنگ‌هایی شفاف و واقع‌گرا گزارشی از زیستن یک معلم هنر در شهری دورافتاده است.

 این گزارش در عین رویکرد مستند و نقد اجتماعی، جستجویی است در پی حقیقت هویت و روند شکل‌گیری محیط پیرامون هنرمند وی در بیانیه نمایشگاه خود به این نکته اشاره می‌کند که: «هرگز در پی بازنمایی نبوده‌ام، در پی یافتن هویت و حقیقت و تعریف دیگری از اجسام هستم تا جان ببخشم به نا-دیدنی ها و باصداقت در نور فضای زندگی خود به‌عنوان یک انسان گام بزنم.»

نقد نقاشی بهروز قدمی گالری اِو جاوید رمضانی

این محصور بودن در فضای زیستن هرروزه و خیره شدن به اشیاء اطراف تعمقی همراه بااحساس فقدان به چیستی آینده است. قدمی هنرمندی است که نقاشی را نه به‌عنوان نقاشی بلکه به‌عنوان امکانی برای زندگی جان بخشیده این امکان برای دانشجویی که به تحصیلات عالی دست‌یافته و به شغل معلمی می‌پردازد یک ضرورت است و قطعاً یک امید. او بی‌پروا حقیقت زندگی خود را در معرض دید مخاطبان هنر پرزرق‌وبرق مرکز قرار داده، فارغ از تمام تحلیل‌ها و نظریه‌پردازی‌های بصری در باب اشیاء و حقیقت پدیداری‌شان، او به ساده‌ترین احساسات درونی خود پاسخ می‌دهد و امکان بیانی والا از این زندگی بسیار ساده و اشیائی بسیار اولیه برای زیستن را فراهم می‌کند و حقیقت ناامیدکننده‌ای را بازنمایی می‌کند.

نقد نقاشی بهروز قدمی گالری اِو جاوید رمضانی

از زاویه مفاهیم نظری رویکرد هنرمندان به انسان و فضا روشی پدیدارشناسانه است روشی کاملاً مناسب جهت نفوذ در جهان روزمره معماری و مکان زیست، درواقع کلیتی است که زیست-جهان هر فرد را متضمن خواهد بود. هنرمند با رویکرد خود به اشیاء زندگی و محیط زندگی‌اش سعی در عینی کردن و معنادار کردن طبیعت زندگی خود دارد، اشیاء موجوداتی جدا و منفک از یکدیگرند اما زمانی که بخاری در کنار صندلی قرار می‌گیرد تجلی موقعیتی از زندگی انسان زیسته است، انسانی که اسیر زمان بوده است. تمام لحظات ترسیم‌شده توسط قدمی دال بر یک زمان شکل‌گیری است؛ «گذشته» گذشته همراه با تابوتی از خاطره که با خود آن را حمل می‌کند. این ایستادن در میان آینده و گذشته جسارتی است در میان حس نوستالژیک و حقیقت ساده و غم‌انگیز زندگی.

نقد نقاشی بهروز قدمی گالری اِو جاوید رمضانی

دمپایی‌های مانده در کنار، در چمدان بازشده، اشیاء پراکنده بر روی تخت و پنجره‌ای بازشده به‌سوی افق از آشپزخانه و میزی که تنها دو صندلی در کنار آن قرارگرفته‌اند زباله‌های کنار کابینت و غیره تمامی انتخاب بسیار ساده‌ای است که تهی بودن این فضا از انسان را یادآوری می‌کند، انسانی که تنها و به‌سادگی زندگی خود را تداوم می‌دهد و حال از بیرون فضای زیستنش را رصد کرده است، روی گشودن از این محیط و فضای خصوصی و به اشتراک گذاشتن آن با مخاطبین جسارتی غیرقابل‌انکار می‌خواهد. رنگ‌های فام و پرتلالو و نورهای بسیار درخشان بویی از خوشبختی در این زندگی را نشان می‌دهد که امروز شاید دچار فقدان گردیده و در پس این زندگی ساده محبتی هست که مفقود شده.

نقد نقاشی بهروز قدمی گالری اِو جاوید رمضانی

جهان هنرمند به جهان خصلت مند و معنادار تبدیل‌شده. این اشیاء چونان موجوداتی پراکنده دیگر حاکی از بی‌نظمی صاحبان آن نیستند بلکه تجمیع کننده‌ی معنایی از زندگی امروز یک فرد در مکان مشخصی از این جهان پهناورند. توانمندی نقاش و درگیری او با جهان ذهنی‌اش امکان نفوذ به مفهوم هم نزدیک و هم دور، هم اینجا و هم آنجا را فراهم می‌کند. بسط و گسترش ابعاد و کیفیت فضا توسط ابزار عکاسانه و بازنمایی نقاشانه تجربه‌ی قابل‌تأملی در درک زیبایی به‌خصوص برای بینندگان خود حاصل می‌نماید.

قدمی به‌خوبی امکانات زبان هنر را دریافته و نیاز به گفتن و انتقال حقیقت بودن و ن/بودن را …

نقد نقاشی بهروز قدمی گالری اِو جاوید رمضانی

به همین قلم اینجا بیشتر بخوانید:

نیم تنه‌های غریب مانده قدرت الله عاقلی در گالری اعتماد

کتاب طراحی در دوران قاجار با نگاهی به هنر و سنت‌های طراحی ایرانی با رویکردی انتقادی نسبت به دریافت‌های دیگرانِ غربی

مقدمه‌ای بر کتاب رونق | چه کسانی بازار هنر معاصر را شکل دادند؟

در انتظار قطعیت جهان جدید در آثار ژیلا کامیاب

پرونده نقد نمایشگاه‌های سال ۹۸ به قلم جاوید رمضانی