اسطوره و زن معاصر در آثار پردیس شفیعیون با مجموعه والایش

23 آذر تا 3 دی‌ماه 1403 گالری شکوه

پردیس شفیعیون گالری شکوه والایش
به بهانه نمایش مجموعه آثار نقاشی والایش از هنرمند نقاش پردیس شفیعیون

پردیس شفیعیون خود در بیانیه نمایشگاه در مورد آثارش چنین نوشته است:

«ققنوس پرنده اساطیری در فرهنگ پارسی است که با نام‌های دیگری همچون فونیکس اسطوره‌ای جهانی نیز شناخته می‌شود. او در ذات مستقل و خود زاست. یکه و تنها از آتشی که خود می‌فروزد خاکستر می‌شود و باز تولدی شورانگیز می‌یابد و در این فرایند سوختن و باز برآمدن به‌نوعی والایی می‌رسد.

تصاویر من وجه زنانه این اسطوره رو کشف می‌کند؛ زنانی نمادین در جهانی ایدئال که دگر بار زایش می‌یابند، با طبیعت سبز همراه می‌شوند و هم‌راستا با شکاف‌های ارغوانی نور در برآمدن آفتاب از شرق حیاتی اسطوره‌ای می‌یابند در مسیر نیل به والایی. در این آثار زن نمادین از اسطوره سیمرغ الهام می‌گیرد که هویتش را مرهون مرغان دیگر بود و عزم رسیدن به قله یگانگی داشت، رنج سفر را پیمود به اوج قله رسید و درنهایت والایش را در خویشتن یافت. آیا اسطوره‌ها می‌توانند الهام‌بخش زن معاصر باشند؟»

پردیس شفیعیون گالری شکوه والایش

با ارجاعی که هنرمند در بیانیه نمایشگاه به نقش اسطوره‌ای سیمرغ دارد. بایستی به «منطق‌الطیر» عطار نیشابوری مراجعه کرد؛ در این شاهکار ادبی که به تمثیل سیمرغ پرداخته‌شده است درواقع مرغان در جست‌وجوی حقیقت سیمرغ برمی‌آیند و به راهنمایی هدهد راهی کوه قاف که خانه سیمرغ است می‌شوند تا او را بیابند اما دشواری‌ها و مصائب و سختی‌های مسیر عده‌ی زیادی از آنان را از رسیدن به مقصد بازمی‌دارد.

سرانجام وقتی‌که مرغان به مقصد می‌رسند سیمرغ را پیدا نمی‌کنند، لیکن به خود نظر می‌کنند و درمی‌یابند که “سی مرغ” همانا خود آنان است. این داستان که بیانگر وحدت کثرت و کثرت در وحدت است، شاید بیانگر این مطلب باشد که سیمرغ درواقع خود حقیقت کامل جهان است.

با مرور آثار قبلی و دوره‌های کاری گذشته پردیس شفیعیون، تمرکز بر موضوع زنان و تنهایی انسان یا مشخصاً تنهایی زنانه در تابلوهایی شامل پرتره در کنار نمادها و ابزار زندگی امروزی (همچون موبایل) را می‌توان مشاهده کرد.

 به گفته هنرمند بخشی از این تنهایی انسان امروزی ناشی از سبک زندگی مدرن و تأثیر تکنولوژی است که با بیانی واقع‌گرا در آثارش نمود یافته است.

پردیس شفیعیون گالری شکوه والایش

اغلب آثار پردیس در دوره‌های گذشته با بیانی انتقادی نسبت به محیط اجتماعی و با اشاره صریح و آشکار به نمادها (مثل قیچی به عنوان نشانه‌ای از دریده شدن و جدایی) در تلفیق با پرتره‌های زنان عادی کوچه و بازار در کنار زنان نام‌آوری چون فروغ شاید باهدف دستیابی به فضایی سورئال به تصویر کشیده شده‌اند.

سپس در زمان شیوع بیماری و ویروس کرونا و در پی تعطیلی فضاهای هنری در آن دوران، نمایشگاه پردیس شفیعیون نیز در گالری شکوه کنسل شد با این وجود بلافاصله بعد از کرونا در تداوم تجارب گذشته نمایشگاه “خاطرات فصل سرد” با پختگی بیشتر حاصل از تسلط تکنیکی هنرمند بر فرم‌ها و دستیابی به فضای شخصی‌تر در رنگ‌ها و اتکا به تجربه زیسته و ارتباط تنگاتنگ زنانگی و طبیعت به نمایش درآمد.

و در حال حاضر در ادامه مسیر تجربی هنرمند در نمایشگاه “والایش” با اتکا بیشتر به نمادگرایی زنانه، سیمرغی بال گشوده است و اگرچه ممکن است در برداشت اول و نگاهی گذرا، سایه سیمرغ دیده نشود ولی در اکثر آثار با دقت و توجه بیشتر در سبزینگی طبیعی گلزار یا گلستان مالامال از گل‌های سرزنده شاد و با تکنیک اکریلیک با کاردک رها و آزاد و به قول خود هنرمند سرشار از زایش و زنانگی شاهد هستیم که ققنوسی/سیمرغی با پرهای گشوده است.

پردیس شفیعیون گالری شکوه والایش

هر پر سیمرغ از یک پرنده است که می‌تواند تمثیل زنانی باشد که تک به تک در آثار قبلی هنرمند دیده می‌شدند، اما هم‌اکنون در تجمعی زنانه در هم تنیده‌اند و در کنار هم بال و پر می‌گیرند تا همچون سیمرغ نمادی باشند از آزادمنشی و والایی که رو به تداوم و تبلور است و این والایش را چه شکوهمندانه جشن می‌گیرند و به زیبایی از کثرت به وحدت می‌رسند و یگانگی را متجلی می‌سازند تا خود نماد جدید و تازه‌ای باشند از یگانگی و شکوفایی ذات هستی!

پردیس شفیعیون روند شکل‌گیری و ایده نمایشگاه «والایش» را در ادامه مسیر فعالیت هنری و نمایشگاه گروهی روی موضوع زن و زایش می‌داند. او با الهام و با ارجاع به الهه‌ها، از مجسمه ونوس کارهایی در ابعاد کوچک و رنگین خلق کرد و بعد تصمیم گرفت که آن‌ها را در ابعاد بزرگ اجرا کند.

شفیعیون با اشاره به این‌که به موضوع زن نه به معنای فمینیستی آن، بلکه به عنوان نمادی که صاحب لطافت بیشتر و طراوت بیشتری است، گفت: از گل‌های مختلف با فضایی نقاشی کردم که بتواند حس رویش، زندگی و امید بخشی به مخاطب بدهد و همچنین ققنوس که نمادی از تغییر و تحول و نمادی برای صلح جهانی است را به کار گرفتم. کم‌کم کارها به یک مجموعه تبدیل شدند که نتیجه حال خوبم بود و امید که بتوانم این حس را به مخاطب نیز منتقل کنم.

رنگ‌های شاد و قلم سیال هنرمند، همچنین ترکیب‌بندی دایره‌ای و اسپیرال در اکثر آثار عرضه‌شده در نمایشگاه، در بوم‌هایی با زوارهای خودرنگ و ساده عرضه‌شده‌اند. این آثار همسو با خواست هنرمند در انتقال شادی و رهایی ناشی از تکامل شناختی و متکی به قدرت وحدت وجودی به‌نوعی خودشکوفایی زنانه را به رخ می‌کشند؛ و البته تکنیک هنرمند در به تصویر کشیدن سیمرغ به شکلی سیال و محو در پیش‌زمینه یا پس‌زمینه تابلوها، متناسب با ترکیب‌بندی آثار قابل‌توجه است و مشخصاً این ایهام در تشخیص و شناسایی فرم نمادین سیمرغ به تقویت بیان بصری و فرم تمثیل گونه این اسطوره کمک شایانی کرده است!

به همین قلم بیشتر بخوانید:

اردشیر محصص راوی ژرفنای تلخ‌کامی و درد و رنج انسانی

ریشه‌های بی‌پایان | مروری بر کارنمای سیراک ملکنیان

پرویز شاپور هنرمند نازک‌اندیشی که هیچ صدایی از طراحی‌اش درنمی‌آمد!

هایده زرین بال و تنیده‌گی در سپهر پهناور هستی

محمد احصایی بیش از نیم‌قرن تداوم هم‌نشینی سنت و مدرنیته