آثار آوا شیرجعفری پیش از این طرحهایش، بیشتر جنبه نقاشانه داشت و مملو از رنگ و سطح بود. میتوان گفت این اولین تجربه نمایشگاهی وی با روحیه طراحانه است. او در این باره میگوید: «من همچنان دغدغه نقاشی کردن و طراحی کردن را در اندازههای بزرگ دارم. اما در کنار آنها در سال ۹۳ که در گالری کار میکنم وقتی ذهنم مشغول مسایل گالری و مسایل روزمره زندگی بود، خودکار را بر میداشتم و روی باطلههای اطرافم طراحی میکردم، در واقع بدون ایده خاصی خط خطی میکردم. درست مثل اینکه با کسی تلفنی حرف میزنی و اینطرف روی کاغذ خط خطی میکنی.»
او در ادامه میگوید: «در طی این مدت دوستانم میگفتند که این کارها تبدیل به طراحی شدهاند و خوب است که تبدیل به مجموعهای بشود. البته اینکارها همچنان برای من خط خطی است. در نهایت من دیدم که چون این کارها اندازهشان کوچک است و وقت زیادی نمیگیرد، در نتیجه تبدیل آنها به یک نمایشگاه، به فضای نقاشیهایم لطمه نمیزند. من در این یکسال که این کارهای کوچک را جمع آوری میکردم شاید ماهی دو کار انجام میدادم و شاید هفتهای چهار-پنج کار. چون کوچک بود و زمانی نمیبرد، هر وقت احساس میکردم که خیلی خستهام و ذهنم خیلی درگیر است شروع میکردم به کشیدن این تصاویر و با کشیدن اینها آرام میشدم.»
آثار کوچک آوا شیرجعفری در کادر ۱۰ در ۱۰ سانتیمتر هستند و در میانه آنها شخصیتهایش در مساحتی در حدود ۴ در ۴ سانتیمتر اجرا شدهاند. در بسیاری از کارهای او شخصیت فانتزی غمگینی وجود دارد که حتا در بعضی جاها تبدیل به دلقکی شده است که ما را به یاد کتاب «عقاید یک دلقک» هاینریش بل میاندازد. دلقکی با نام هانس شنیر که در خانوادهای بورژوا به دنیا آمده و معرکهگیریاش از او مرتدی ساخته که به جامعهی نو مرفهای که در آن زندگی میکند مشکوک است. گرچه همسر کاتولیکاش که ماری نام دارد او را ترک کرده و او برای تسکین مالیخولیا و سردردش به مشروب روی آورده؛ اما او در پایان با اعلام ورشکستگیاش با خوشرویی به آواز خواندن ادامه میدهد.
شیرجعفری فارغالتحصل رشته گرافیک است و شاگردی کلاسهای طراحی و نقاشی فرشید شیوا را کرده است. نمایشگاه انفرادی پیشین وی از طراحیهایش از خروس حاصل آمده بود. او میگوید: «همین که من از خروسهایم به این کارها رسیدهام باعث شده که گاهی ناخودآگاه به آنها فکر کنم و بعضیهاشان نقشی از خروس شده است و یا گاهی به تمریناتم در کلاس فکر میکردم و چند تا از اینها آدمهایی شبیه به مدل هستند. ناخودآگاه در این آثار گذشته و دغدغههای فکری من دیده میشود.»
شیرجعفری خط خطیهای ذهناش را به روی کاغذ آورده است و به گفته خودش در نهایت خواسته به این مجموعه نظمی بدهد اما از آنجا که خط خطی نظمی نمیتواند داشته باشد، تنها توانسته به قاب و کادرشان نظم دهد. او این طرحها را در کاغذهای باقیمانده از پاسپارتوهای کارهایش به سرانجام رسانده است.
آوا شیرجعفری درباره نگاهش به طراحیمیگوید: «من در هنرستان و دانشگاه گرافیک خواندهام و فکر میکنم پایه همه کارهای هنری طراحی است و حتا به گمان من نواختن موسیقی با طراحی کردن پیشرفت میکند. گرافیک ناخودآگاه در من هست و من طراحی را پایه گرافیک، نقاشی و همه هنرها میدانم.»
او در استیتمنت نمایشگاهاش نوشته است: «خط خطىهاى ذهن من… خط خطىهایى از من و شما… خط خطىهایى که بدون هیچ پیشزمینهاى نگاهتان مىکنند و مىخواهند قبل از خودتان به قضاوت شما بنشینند!»
[foogallery id=”9281″]