یادداشتی بر نمایشگاه گروهی مجسمه قاصدک

|هنر، تداوم، صبر

|حافظ روحانی

می‌گویند علایق مشترک می‌تواند ما، آد‌م‌ها، را دور هم جمع کند. اتفاقی که احتمالاً در مورد گروه قاصدک هم رخ داده تا سرامیک، یکی از کهن‌ترین دست‌ساخته‌های بشر چند نفر را دور هم جمع کند تا گروه قاصدک را تشکیل دهند و نمایشگاهی از آثارشان را در نگارخانه‌ی خانه‌ی هنر به نمایش بگذارند. مکانی که آن‌ها را دور هم جمع کرده از معدود مراکز تخصصی آموزش مجسمه‌سازی در ایران محسوب می‌شود، جایی که می‌توان در آن در پی استعدادهای آینده‌ی مجسمه‌سازی گشت. به این ترتیب دو خصیصه‌ی مکان برگزاری نمایشگاه و تکنیک مشترک نمایشگاه گروه قاصدک را جالب و دیدنی می‌کند.

سرامیک جدا از این‌که یکی از قدیمی‌ترین دست‌ساخته‌های بشر است، یکی از پرکاربردترین تکنیک‌ها در مجسمه‌سازی هم محسوب می‌شود و از طرف دیگر به جز مجسمه کارکردهای وسیعی در زندگی روزمره دارد. از جمله می‌توان به هنرهای کاربردی اشاره کرد. هنرهایی چون طراحی ظرف و ظروف یا انواع اشیاء تزئینی. در دروس رشته‌ی مجسمه‌سازی در دانشکده‌ها و مراکز آموزشی همیشه دروس مربوط به کار با سرامیک هم تدریس می‌شود. بسیاری از مجسمه‌سازان و هنرمندان به‌نام در تاریخ مجسمه‌سازی نوین کار با سرامیک را تجربه کردند. در ایران می‌توان به نام‌های بزرگی اشاره کرد که به سراغ مجسمه‌های سرامیکی رفتند، از زنده‌یاد منصوره حسینی گرفته تا صادق تبریزی، از مریم سالور تا بهرام دبیری.

ghasedak2

از سوی دیگر باید در نظر داشت که چنین نمایشگاهی بیش‌تر پذیرای هنرمندان جوان و کم‌تجربه است. جوانانی که دارند نخستین تجربیات خود را از سر می‌گذارند تا وارد محیط حرفه‌ای مجسمه‌سازی شوند. از همین‌رو در قضاوت آثار آن‌ها باید به این نکات توجه کرد که داریم با تجربیات تازه‌ی گروهی هنرمند جوان رودور می‌شویم نه جمعی از حرفه‌ها.

تکنیک هنرمندان حاضر در نمایشگاه، به‌خصوص در اجرای سازه‌های سرامیکی کم و بیش قابل قبول است، ولی در اجرای کلی آثار نشانه‌هایی از بی‌تجربگی و ضعف اجرایی دیده می‌شود، این ضعف شامل انتخاب سکوهایی نامناسب برای ارائه‌ی آثار، ضعف در نحوه‌ی نورپردازی و چیزهایی از این دست می‌شود که معمولاً پس از برگزاری چند نمایشگاه و کسب تجربیات بیش‌تر در ارائه برطرف می شوند. به عنوان مثال پایه‌ای که شراره خورسند برای اثرش طراحی کرده از تکنیک اجرایی خوبی برخوردار نیست که به کلیت کارش آسیب زده. به‌خصوص که در هنگام ارائه‌ی اثر در سک نگارخانه برای فروش باید به اجرای تمیز و کم‌نقص توجه کرد.

ghasedak3

مهم‌ترین نکته اما در مورد گروه قاصدک، فراوانی رویکردها، تصورات و شیوه‌های کار است. هر چند که همه‌ی هنرمندان حاضر در نمایشگاه دارند تحت یک عنوان و یک گروه کار می‌کنند، ولی نه رویکردشان به سرامیک شبیه است و نه تصورشان از تکنیک و نه حتی علایق‌شان. به این ترتیب است که آثار لیلا شاه‌حسینی را می‌توان در زمره‌ی آثار کاربردی طبقه‌بندی کرد، اثر داوود خلیلی ذیل ژانر نوسنت‌گرایی تعریف می‌شود، آثار مجتبی قربانی شاه‌کوچکی، ریحان ابراهیمی و ُرجا فرهودی مجسمه‌هایی در قالب مفهومی است. به این ترتیب به نظر می‌رسد در حالی که تکنیک مشترک باعث شده تا این مجسمه‌سازان کنار هم و ذیل یک عنوان کار کنند، هیچ رویکرد و نگاه مشترکی بین‌شان نباشد. بر همین اساس تصور این‌که این گروه سال‌های متمادی در کنار هم کار و رشد کنند بسیار مشکل خواهد بود.

شبنم نسیم، رُجا فرهودی و لیلا شاه‌حسینی هر یک با بیش از یک اثر در نمایشگاه حضور دارند. آثار لیلا شاه‌حسینی که مجموعه‌ای از بشقاب‌های کوچک نقاشی شده است را می‌توان در مجموع به عنوان یک اثر در نظر گرفت، هر چند که هر کدام به تنهایی هم یک اثر محسوب می‌شود، ولی دو اثر مختلف رُجا فرهودی و شبنم نسیم نه از جهت مفهومی و نه از جهت رویکرد شباهت چندان به هم ندارند، پس به نظر می‌رسد که حضور هر دو اثر در نمایشگاه مناسب نبوده و به انسجام کلی آثار ضربه زده است. هر چند که تکینک اجرایی در همه‌ی این آثار پذیرفته است و فقط متخصصان بتوانند به آثار آن‌ها خرده بگیرند. از سوی دیگر تنها دو اثر از دو هنرمند واجد نوشته هستند که به صورت یک ورق کاغذ چاپ شده در کنار اثر به دیوار چسبانده شده است. در یکی ریحان ابراهیمی متنی یک صفحه‌ای درباره‌ی شبکه‌های اجتماعی و ارتباط آن‌ها به اثرش را توضیح داده و در دیگری مجتبی قربانی شاه‌کوچکی در چند سطر صفحه‌ای از کتاب خاطرات اعتماد‌السلطنه را در کنار اثرش به دیوار زده است که در این مورد هم انسجام کافی بین هنرمدان حس نمی‌شود. این کثرت و فراوانی رویکرد، نگاه و سلیقه را می‌توان به ضعف عمومی کیوریتوری یا نمایشگاه‌گردانی در هنر ایران هم نسبت داد. یعنی فقدان یک هماهنگ‌کننده که با سلیقه و نگاه ویژه‌اش، گروهی از هنرمدان همسو و همسلیقه را کنار هم جمع کند تا یک فکر، ایده و حتی تکنیک مشترک را از کارشان شناسایی و در یک نمایشگاه به نمایش بگذارد. این ضعف در نحوه‌ی ارائه‌ی آثار نمایشگاه گروه قاصدک کاملاً عیان است.

ghasedak1

با وجود همه‌ی این‌ها باید به تک‌تک هنرمدان اشاره کرد؛ تکنیک اجرایی کوهسار کلباسی قابل توجه است و نشان می‌دهد که او وقت زیادی برای اجرای آثارش گذاشته. اجرای داوود خلیلی هم به همین نسبت قابل ستایش است، او کارش را با دقت و حوصله اجرا کرده است. علاقه به رویکرد مفهومی در مجسمه‌سازی در آثار ریحان ابراهیمی، رُجا فرهودی، مجتبی قربانی شاه کوچکی، ماندانا تحسین و … دیده می‌شود. همه‌ی این هنرمندان در ابتدای راه هستند و برای پختگی، رسیدن به زبان شخصی و کامل کردن مضامین‌شان راه درازی را در پیش دارند. در آثار شراره خورسند، ریحان ابراهیمی، آتنا غفاری و … ضعف اجرایی کم و بیش دیده می‌شود که به‌خصوص در ادامه‌ی روند حرفه‌ای ممکن است به کارشان ضربه بزند.

هر هنرمندی دیر یا زود باید به عرصه‌ی حرفه‌ای هنر وارد شود، گروه قاصدک با برگزاری این نمایشگاه به نوعی وارد عرصه‌ی حرفه‌ای کارشان شده‌اند. تداوم در حرفه از مهم‌ترین نکات در فعالیت حرفه‌ای است. اگر هنرمندان حاضر در این نمایشگاه در کارشان تداوم داشته باشند، بی‌تردید در آینده نام‌شان را بیش‌تر خواهیم شنید. استعداد بیش از هر چیز نیاز به نگه‌داری و صبوری دارد. هنرمندانی که این دو اصل را در کارشان در نظر گرفتند، همواره موفق بوده‌اند و آن‌هایی که بی‌توجه به این دو اصل کار کرده‌اند، دیر یا زود کنار رفته‌اند.