یادداشتی بر نمایشگاه مجسمههای کوچک در نگارخانه آریا
مهیار اسدی
«اندازه، عنصری بیانگر است. هنرمندان با انتخاب اندازه آثارشان رساتر سخن میگویند. آنها با اندازه در هیأت نماد، معنایی را منتقل می کنند، حسی را برمیانگیزند، ویژگی تکنیکی خاصی را برجسته میکنند و به تئوریهایی ارجاع میدهند. اما اینها الزاماً با اندازههای بزرگ صورت نمیگیرد. بالعکس پس از بزرگ شدن آثار، تماشایی شدن هنر، وابستگی هنرمند به تکنولوژی پیچیده و هزینههای گزاف، عده زیادی از هنرمندان دوباره به خلق آثار کوچک روی آوردند. نگارخانه آریا با نمایشگاه «تابلوها و مجسمههای کوچک» در پی آن است، مجموعه آثاری با ابعاد کوچک که ارزش هنر آنها را اندازهشان تعیین نمیکند به نمایش بگذارد.»
سطور مذکور فراخوانی است که مدتی پیش نگارخانه آریا منتشر کرده و حاصل آن در یک بخش برپایی نمایشگاه مجسمههای کوچک در محل نگارخانه از تاریخ ۳۰ بهمن تا ۱۴ اسفند است. آنچه در فراخوان نگارخانه (که معرف سیاست آن نیز هست) به چشم میخورد تأکید بر تأثیر «اندازه» اثر بر «بیان» آن است و تأکید بر این نکته که ارزش هنر وابسته به اندازه اثر نیست. اگرچه پذیرفتن این تئوری و حکم به صحت آن دشوار نیست، ولی کاربرد این تئوری تا بدانجاست که پای اقتصاد و موضوع قیمتگذاری به دنیای هنر گشوده نشود و موضوعی تحت عنوان ارزش اقتصادی اثر هنری شکل نگیرد. چراکه یکی از مواردی که امروزه در راستای تعیین جایگاه هنرمند و درنتیجه ارزش هنری اثرش مورد ارزیابی قرار میگیرد ارزش اقتصادی آثار اوست و با توجه اینکه این ارزش در بسیاری از موارد وابسته به هنرمند است، پس باید از رابطهای دوسویه میان هنرمند و اثر و از اعتباری که اثر به هنرمند میبخشد – و یا بالعکس- سخن به میان آورد.
البته گشودن باب این مبحث فقط مختص به اقتصاد هنر نیست و پیشازاین اندیشمندان بسیاری درباره منشأ اصالت هنر و این موضوع که اصالت با هنرمند است و یا اثر هنری مباحث بسیاری را مطرح نمودهاند، ولی آنچه این نوشتار در بخش نخست در پی آن است منشأ اصالت هنر نیست؛ بلکه یافتن تأثیر اندازه اثر بر قیمتگذاری آن و درنتیجه یافتن نسبت میان اندازه اثر و ارزش هنری آن است. با نگاهی به پیشینه قیمتگذاری آثار و آنچه امروز در گالریهای هنری اتفاق میافتد میتوان اینگونه استنباط کرد که اندازه اثر تأثیر بسزا و مستقیمی در قیمت آن دارد. البته در همین ابتدای بحث باید اذعان نمود که این ادعا در باب آثار تمامی هنرمندان، سادهلوحانه به نظر میرسد و مواردی وجود دارند که گرانبهاترین اثر هنرمند لزوماً بزرگترین آن نیست! برای مثال چشمه بزرگترین اثر مارسل دوشان نیست و یا دلیل اینکه «برای عشق خدا» اثر دامین هرست ازجمله گرانترین آثار هنری جهان به شمار میرود ابعاد آن نیست و درواقع این عوامل بیرونی هستند که تأثیر مستقیمی در تعیین قیمت آثار دارند. عواملی همچون سلیقه شخصی سران کشورهای شیخنشین! درنتیجه آنچه ملاک طرح این بحث است موضوع ارزش هنریِ وابسته به قیمت در آثار اعم هنرمندان است و نه چهرههای مطرح و در برخی موارد استثنا و بهطور مشخص منظور نظر متن حاضر تفاوت ارزش اقتصادی (و در پی آن ارزش هنری) یک اثر در پی تغییر اندازه است.
قیمتگذاری آثار نمایشگاه مجسمههای کوچک نیز این باور را تقویت میکند که اندازه اثر ازجمله تأثیرگذارترین عوامل تعیین ارزش و قیمت آثار بوده است و اگر آثار با ابعاد دیگری اجرا شوند قیمت آن نه بهتناسب مواد و متریال مصرفی بلکه بهتناسب تأثیر عوامل بیرونی افزایش خواهد یافت و این افزایش مضاعف در تضاد با ادعای ارزش هنری ثابت در ابعاد متغیر است. برای مثال مجسمههای دیگرِ هنرمندی چون امیر یاراحمدی وقتی در ابعاد بزرگتر اجرا میشوند ارزشافزوده مضاعفی به لحاظ قیمتی دارند. از طرفی باید از آثاری در نمایشگاه گفت که بهقدری قیمت آنها پایین در نظر گرفتهشده است که با قیمت مجسمههای آرایشی موجود در فروشگاههایی که باانگیزه تجارت فعالیت میکنند برابری میکند و در برخی موارد ارزانتر هم هستند! پس اگرچه سیاست و برنامه نگارخانه آریا ستودنی است و تئوری مطرحشده در فراخوان در ذات خود صحیح است، ولی فیالواقع ورود اقتصاد به حیطه هنر و قیمتگذاری آثار، کاربردی شدن تئوری مطرحشده را مانع میشود و نتیجه را در دنیای واقع به گونه دیگری رقم میزند.
قصد بخش دوم این نوشتار مروری بر آثار ارائهشده در نمایشگاه است. از آثار بدون قیمت هنرمندانی همچون پرویز تناولی، بهمن محصص و رضا یحیایی گرفته تا ترکیبی از آثار هنرمندان و مجسمهسازان شناختهشده در کنار جوانان. ترکیبی که همنشینی رضا امیر یاراحمدی، بهنام کامرانی، بنفشه همتی، رضا خیاطان، ارژنگ رزازیان، لیلا شوقی، مهرگان میثمی، مهدیه ابوالحسن، نسرین وصالیان، سوگل موحدپور، طرلان لطفی زاده، هیمن نسیمی، آرمین پورفهیمی، هیرش شیوا، شمیم یوسفی، پریسا تقی پور، عزت خادمی، حمیدرضا فتوحی، دانیال ناظری فر، مانی زمانی، رامین جمشیدی، پردیس برزعلی، فرناز ربیعی جاه، بهناز محمدهادی، مهروز بلادی، فرشته حضرتی، لیلا خرازی، مهسا موسویان، نسیبه خوشبختیان، مینا باقری، الهه نظری، درسا اسدی، کتایون مقدم، حمیده حمداله زاده و شیدا نوری در پی داشته است.
ناگفته پیداست که تنوع اسامی، تنوع آثار را نیز در پی خواهد داشت و به همین روی است که در این نمایشگاه آثاری ارائهشدهاند که از نظر متریال بسیار گوناگوناند. موادی همچون سنگ، برنز، پارچه، کاغذ، سفال، رزین، پلکسی گلاس، چوب، پلاستیک و مواد بازیافتی با تکنیکهایی همچون ریختهگری، برش لیزری، مدولاز، پاپیه ماشه، شکلدهی مستقیم، اسمبل مواد مختلف و استفاده از پرینتر سهبعدی مورد استفاده هنرمندان قرارگرفته است و به طبع این گوناگونی مواد و روشهای ساخت، محتوا و بیان آثار نیز بسیار متنوع و متفاوت از یکدیگر است. این همان نکتهای است که سیاست هیئت انتخاب را مشخص میکند و در مصاحبه مدیر نگارخانه با خبرگزاریها نیز بهوضوح به آن اشارهشده است.
تنوع محتوا و کیفیت بیان در این نمایشگاه بهقدری است که میتوان ادعا نمود که هر فردی (از متخصص گرفته تا مخاطب عام!) با هر سلیقهای بههرحال اثری را خواهد یافت که قوه ذوق او را تحریک کرده و از آن لذت ببرد و این گستردگی، خوب یا بد فیالواقع در نمایشگاه مشهود است.
با نگاهی دقیقتر به آثار و بهخصوص توجه به بیان در ابعاد کوچک میتوان به دستهبندی زیر رسید:
- آثاری که ابعاد فعلیشان بخشی از بیانشان است و یا اصلاً قابلیت اجرا در ابعاد بزرگ را ندارند و کوچک بودنشان به دلیل ارائه در نمایشگاه نیست.
- آثاری که کوچک بودنشان به دلیل رعایت چهارچوبهای مدون نمایشگاه است.
این دسته دوم آثار را نیز میتوان به دو بخش تقسیم نمود:
- آثاری که کوچک بودنشان آنها را تا حد یک کار دکوراتیو نازل کرده است و یا آنها را به ماکتهایی بدل ساخته است که شاید روزی در ابعاد متناسب با بیانشان اجرا شوند.
- آثاری که اگرچه به دلیل رعایت چهارچوبهای نمایشگاه کوچک هستند، ولی قابلیت اجرا در این ابعاد را نیز داشتهاند و کوچک بودنشان تأثیر چندانی بر بیانشان ندارد.
بنابراین اگر تنوع در نوع نگاه، اجرا و بیان را از نکات قوت این نمایشگاه برشماریم، از برخورد برخی هنرمندان با موضوع اندازه و گنجاندن آثارشان در چهارچوبهای نمایشگاه که منجر به ضعیف شدن آنها شده است باید بهعنوان نقطهضعف یاد کرد.
دیگر اینکه ابعاد کوچک اثر ارجاعاتی را در ذهن مخاطب بهسوی کارهای دکوراتیو ایجاد میکند و عدم وجود عنوان در تمامی آثار (بهغیراز یک مورد) این ارجاعات تقویت میکند.
در پایان باید به این نکته نیز اشاره نمود که در مقابل مطالب بیانشده، مجسمههای کوچک قابلیت ویژهای به سبب ابعاد و وزن دارند که جابجایی آنها را تسهیل میکند و این موضوع برپایی نمایشگاه آثار هنرمندان در فواصل دور را امکانپذیر میسازد. این امکان جابجایی آسان مسئلهای است که دو هنرمند حاضر در نشست این نمایشگاه یعنی آقایان دارش و صبری با ذکر تجربیات خود بر آن صحه گذاشتند. همچنین صبری نکته دیگری را بهعنوان خصوصیت آثار کوچک مطرح نمود که آن توجه به جزئیات و دقت زیاد هنرمند در پروسه ساخت اثر است که این ریزبینی به مخاطب نیز منتقل شده و او را وادار به نگاهی دقیقتر میکند. سخنران دیگر این نشست یعنی آقای صمد زادگان نیز با تأیید توجه به جزئیات در آثار کوچک پیشینهی مختصری از نمایشگاهها و آثار هنرمندانی ذکر کردند که در ذیل عنوان مجسمههای کوچک قابلتعریف هستند.
بههرتقدیر، امید است توجه به مجسمهسازی در ابعاد کوچک که نگارخانه آریا نیز یکی از بانیان آن است حرکتی روبهجلو در عرصه هنر و علیالخصوص مجسمهسازی باشد و این رویداد جای خود را در تقویم هنر ایران پیداکرده و همواره مسیر خود را استوار بپیماید.