نمایشگاهی از جدیدترین نقاشیهای لوگان مکسول
(این مطلب در مجله تندیس شماره ۳۲۲ منتشر شده است)
کالوِرسیتی، امریکا: گسترهی پهن صحرا زیر آفتاب سوزان، موجودات سمی که در پناهگاههای خود در شکاف صخرهها و زمین کمین کردهاند، دشتهای بیپایانی از شن و گیاه، و رطوبت پس روندهی صحرا که در پسزمینه محو میشود. اینها عناصر آشنای نقاشیهای لوگان مکسول هستند که اکنون جدیدترینشان در گالری مَکسوِل الکساندر در معرض نمایش قرار داده شدهاند. تعالیم کلاسیک هنری لوگان به وی اجازه داده است تا از رئالیسم رسمی، که در مدرسهی هنر به آنها آموزش داده میشد، فاصله بگیرد و بر اصول طراحی مدرن تمرکز کند. او برای ترکیب تکنیکهای متفاوت در کارهایش شناخته میشود که موضوع اغلب آنها سرخپوستان امریکایی معاصری است که در جنوب غرب کشور زندگی میکنند. پیکرههای لوگان، مغرورانه در مناظری که به شیوهای تصنعی اجرا شدهاند، قرار دارند و همزمان چشماندازهای معاصر و آثاری از گذشته را پیش چشم ما مجسم میکنند. ابرهای مشهور هنرمند در بیشتر کارهای او دیده میشوند. این ابرها جلوهای سایهنما به پیکرههای تکیدهی بومیان و چهرهی آنها میدهد که در ترسیمشان ویژگیهای نژادی برجستهتر شدهاند. لوگان بومیان معاصر امریکایی را همانگونه که امروز زندگی میکنند، نشان میدهد و این حس را ایجاد میکند که هر نقاشی او همچون یک سلف پرتره است. سرخپوستان او ظاهری کلاسیک دارند؛ خصوصیتی که امروزه به خاطر رژیم غذایی متفاوت و تغییرات سبک زندگی در میان قبایل در حال محو شدن است. آنها با شکوهی آرام به بیابان چشم دوختهاند، اما چهرههایشان چیزی را بروز نمیدهد، و در تعمقی خاموش ثایت ماندهاند؛ این در حالی است که آفتاب، ظریفترین نمودهای نگرانی، شک، ترس، امید، و ترس آمیخته با احترام در صورتهایشان را نوازش میکند. ما به صحرا نگاه میکنیم تا زیبایی آن را تحسین کنیم، اما در پس ذهنمان از این مکان و تواناییاش در ایجاد این حس که در مقیاس گیتی، بسیار کوچک هستیم، هراسانیم. هنرمند میگوید: «مناظر اینجا چیزی است که در اصل من را به غرب کشور آورد. اینجا جایی است که کارم را آغاز کردم و ماندگار شدم تا زمانی که فهمیدم چه چیزی را دربارهی صحرا میخواهم بگویم. شروع به ملاقات مردم کردم، سپس افراد بیشتری را دیدم و شروع به یافتن راه و روش خودم کردم. ناگهان این مسیر عمیقتر و عمیقتر شد… یک جهان کاملا جدید در برابرم گشوده میشد. هر بار که چیزی را کشف میکردم خودش راههای دیگری را برای کشفیات جدید باز میکرد.» همچنین وی میافزاید: «هر چیزی در نقاشیهای من، هر عنصری، به عنوان ابزاری در ترکیببندی استفاده میشود تا چشم را در مسیر مشخصی در سراسر بوم به حرکت درآورد. این موضوعی شهودی است که هنگامی نقاشی کردن بوجودش میآورم؛ همیشه در نگاه اول خیلی واضح نیست… گاهی از جلوهای همانند هالهی نور بهره میگیرم یا شکل پیکرهای را در شکل ابرها تقلید میکنم. در حالی که مشغول طراحی هستم و ترکیببندی را میچینم، نقاشی را هم تحلیل میکنم و طرحریزی برخی از این موارد را انجام میدهم. بعضی از آنها غیرارادی هستند، و مابقی هم آنجا هستند چون متوجهشان بودم و در نقاشی به کارشان بردم. مثل آشپزی میماند؛ میتوانی غذا را در حالی که میپزد، بچشی و تغییرات لازم را انجام دهی.» لوگان مکسول در ۱۹۸۰ در کالیفرنیا به دنیا آمد. سفرهای وی به صحرای کالیفرنیا برای ملاقات مادربزرگش اولین منبع الهام او برای آغاز کارش بودند. وی ابتدا به تحصیل انیمیشن پرداخت اما به زودی به نقاشی علاقمند شد و دوران آموزش را با ثبت نام در آتلیهای سنتی با برنامهی درسی طراحی و نقاشی از روی مدل ادامه داد. سفرهای متعدد و سکونت در مناطق متفاوتی در جنوب غرب امریکا به مجموعه موضوعات او شکل داد. آثار وی متاثر از هنرمندانی نظیر کلیمت، ان سی وایت، و مینارد دیکسون است. نقاش منظره، جاش الیوت، در مورد کار لوگان میگوید: «جذابترین چیزی که من در کار لوگان میبینم حس قدرتمند مشاهدهگری و انتقال واقیعت به شیوهی خودش است. ببینید چگونه او نورهای منعکس شده را پیدا و تصویر میکند، و یا با دقت تغییرات تدریجی در آسمانهایش و سایه را نشان میدهد. او این واقعیتها را به شیوهای تصنعی یا غیر طبیعتگرایانه نشان میهد؛ او دارد به ما میگوید میخواهد ما چگونه آنها را ببینیم… لوگان طبع قدرتمندی در طراحی دارد، ترکیببندیهای او به خوبی فکر شده هستند، اما به نظر سهل الوصول میرسند.»
www.maxwellalexandergallery.com
اعلام خبر سلامت روان هنرمند معترض روس
مسکو، روسیه: هنرمند رادیکال روسی، پتر پاولِنسکی، میگوید که پس از گذراندن یک ماه در بیمارستان روانی، سلامت روان او مورد تایید قرار گرفته است. پاولنسکی برای پرفورمنسهای اعتراضآمیزی شناخته میشود که اغلب شامل رنج و درد فیزیکی شدید است. هنرمند ۳۲ ساله، که بیشتر برای میخ کردن بخشی از آلت تناسلیاش به سنگفرش میدان سرخ مشهور شده است، پس از آنکه در ماه نوامبر درِ ورودی ساختمان اصلی سرویس امنیت فدرال روسیه(FSB) را در اعتراض به تروریسم دولتی به آتش کشید، بازداشت شد. وی در گفتگو با خبرنگاران در دادگاه در مورد ارزیابی روانیاش، میگوید: «نتایج آزمایشات به نفع من هستند.» پاولنسکی برای ایجاد حریق عمدی درِ بزرگ چوبی ساختمان سرویس امنیت فدرال روسیه، که جایگزین «کا گ ب» دوران شوروی است، با سه سال زندان روبرو خواهد شد. معشوقهی پاولنسکی در صفحهی فیسبوکش نوشته است که هنرمند در سلول انفرادی زندان مسکو محبوس است. پرفورمنسهای دردناک پیشین پاولنسکی شامل دوختن لبهایش به یکدیگر و پیچیدن سیم خاردار به دور خودش میشود. بیمارستان روانی سربسکی، جایی که هنرمند مجموعهای از آزمایشها را در آن پشت سر گذاشت، در دوران شوروی برای نسبت دادن تشخیصهای نادرست روانی به مخالفان سیاسی، سوءشهرت داشت. یک منبع قانونی در گفتگو با خبرگزاری ایتارتاس تایید کرده است که «متخصصان به این نتیجه رسیدهاند که پاولنسکی از هیچ بیماری روانی رنج نمیبرد و در زمان ارتکاب جرم مسئول اقداماتش بوده و از پیامدهای آن اطلاع داشته است.» پاولنسکی که در دادگاه، سرویس امنیت فدرال روسیه را «سازمان جلادان» نامیده است، اتهامات علیه خود را بی معنا دانست. او همچنین خواستهاش از قاضی مبنی بر تغییر عنوان اتهامات خود به تروریسم را تکرار کرد، تا او هم همچون فیلمساز اوکراینی، اولگ سنتسوف، به اتهام تروریسم محاکمه شود. سنتسوف سال گذشته در پی به آتش کشیدن درِ دفتر کار یک حزب طرفدار کرملین در کریمه، به اتهام تروریسم گناهکار شناخته شده بود.
http://cnbgallery.com/
تجربیات صوفیانه در عکسهای مایمونا گوئِرِزی
نیویورک، امریکا: گالری Stux + Haller از برگزاری دومین نمایشگاه آثار مایمونا گوئِرِزی با عنوان «سکونتگاههای مقدس» خبر داد. نمایشگاه منتخبی از عکسها و مجسمههایی از مجموعهی جدید هنرمند را در معرض دید قرار میدهد. گوئِرِزی، به عنوان یک هنرمند متولد ایتالیا که پس از زندگی در سنگال به اسلام گرویده است، دورنمایی عمیق از عقاید صوفیانه را دربارهی نوع بشر در نسبت با ابعاد عارفانهی درونیاش ارائه میدهد. تصاویر گوئِرِزی روایاتی دقیق با صحنهپردازیهای روان هستند؛ فهمی از طبیعت مشترک انسانی ما، ورای مرزهای روانی، فرهنگی و سیاسی. استعارههای تکرار شونده در کار او همچون شیر، نور، حجاب، درختان و تضاد سیاه و سفید، شناختی در مورد ویژگیهای وحدت بخش صوفیگری اسلامی ایجاد میکند. عکسهای او اغلب پیکرههای رازآمیز از افریقای اسلامی را به عنوان راهنمایان معنوی و نمادهای اجدادی به تصویر میکشند. ترکیب معنویت و اصل و نسب، اروپا و افریقا و مسیحیت و اسلام، در نهایت انعکاس استقبال هنرمند از جهانیسازی در هنر و زندگی است. ما اغلب در مورد یک جامعهی بینالمللی جهانی صحبت میکنیم، اما معدود کسانی واقعا جهان درهم تنیدهی ما را به شکلی بینقص نظیر گوئِرِزی انعکاس میدهند. پیکرهای گوئِرِزی و صحنههای به نمایش درآمده، هنگامی که از دریچهی لنز او دیده میشوند، جنبه جدیدی به خود میگیرند؛ یک حقیقت جهانشمول در مورد جامعه و روح. بدن آدمی در اینجا تبدیل به یک سکونتگاه مقدس میشود، یک مکان ملاقات برای انسانیت تا از نو کالبد رازآمیز مشترکش را کشف کند. مایمونا گوئرزی (متولد ۱۹۵۱) در حوزههای عکس، مجسمه، ویدئو و اینستالیشن فعالیت دارد و آثارش در بیینال ونیز و داکیومنتا به نمایش درآمده است.
www.stuxgallery.com
اسطورههای بریتانیا از نگاه یکی از بنیانگذاران گروه Stuckists
لندن، انگلیس: گالری سیانبی دومین نمایشگاه انفرادی هنرمند تحسین شدهی بریتانیایی، جو ماشین(Joe Machine)، در این گالری را با عنوان «اسطورههای بریتانیایی» برگزار نموده است. دوازده نقاشی که نمایشگاه را شکل میدهند با همکاری استاد دانشگاه و نویسنده، دکتر استیون اُ براین خلق شدهاند که هم اکنون کتابی با عنوان «داستانهای بریتانیایی» را در دست انتشار دارد. «داستانهای بریتانیایی» بیست اسطوره را مورد بررسی قرار میدهد. در حالی که بیشتر این داستانها در پیوند با جزایر بریتانیا هستند، اما برخی هم در نتیجهی اشغالگری و جهانگشاییها، در تمدنها، کشورها و فرهنگهای دیگر ریشه دارند و مورد اقتباس و جرح و تعدیل قرار گرفتهاند. در این پروژه هر دو مرد به صورت نزدیک در مورد مطالعهی منشا داستانها و همچنین تعیین میزان پیوند و ارتباط آنها با قرن ۲۱ همکار کردند و بر کار هم تاثیر متقابل گذاشتند. ماشین میگوید: «قدرت داستانها خیلی به این مربوط نیست که آنها قصههای عامیانهای از جزایر تک افتاده هستند، بلکه در پیوستگی جهانی آنها با فرهنگهای باستانی نهفته است. این گفتگوها با امر قدسی، و کوششهای روح انسان ابدی هستند، و به ما نشان میدهند که چگونه اسطورهها امروز هم مانند همیشه مهماند.» جو ماشین (متولد ۱۹۷۳) نقاش، شاعر و نویسندهی انگلیسی و عضو موسس گروه هنری Stuckists است. جو ماشین در شمال کنت بزرگ شد و کودکی ناآرامی مملو از خاطراتی از خشونتها و نزاعهای خیابانی داشت. این پیشینه در آینده به مشکلات رفتاری هنرمند و دستگیریهای متعدد و فهرست جرایم طولانی انجامید. پرتره، طبیعت، سکس و خشونت تنها گوشهای از موضوعات کار جو ماشین هستند و معمولا نوشتهای به نثر یا نظم از خود او، به شیوهای شبیه به پیتر بلیک، تصاویر را همراهی میکنند.
http://cnbgallery.com/