دنیاگردی تندیس شماره ۳۳۳
مهاجرت امریکایی از دیدگاه هونگ لیو
نیویورک، امریکا: اولین نمایشگاه فصل پاییز گالری نانسی هوفمان، با عنوان «مهاجرت امریکایی» به نقاشیها و آبرنگهای جدید هونگ لیو اختصاص دارد. این اولین مجموعهی هنرمند است که به سوژهای امریکایی میپردازد؛ تصاویری از دوران «طوفان شن و رکود» در امریکا بر اساس عکسهای دوروتیا لنگ. جف کلی مطلبی در مورد این نمایشگاه نوشته که به همراه یک کاتالوگ با سه مقاله و مصاحبهی هنرمند منتشر شده است. هونگ لیو، بیشتر به عنوان نقاش سوژههای چینی، عموما مربوط به قرون ۱۹ و ۲۰، شناخته میشود. خیلی جای تعجب نیست که این هنرمند متولد چین، که در جنگ، قحطی، و انقلاب عصر مائوئیستی زندگی کرده، بیشتر نقاشیهایش، از زمان مهاجرت به امریکا در ۱۹۸۴، بر اساس عکسهای تاریخی چین بوده است.اما کارهای جدید لیو عکسهای دوروتیا لنگ از دوران طوفان شن و رکود امریکا را مبنای کار خود قرار داده است؛ هنرمندی که لیو همیشه او را میستاید. هونگ لیو که در اوکلند کالیفرنیا سکونت دارد، وقتی متوجه شد موزهی شهر گنجینهای از آرشیو عکسهای لنگ را دارد، و همچنین معلوم شد که ۲۰۱۵ پنجاهمین سالگرد درگذشت خانم لنگ بوده و ۲۰۱۶ پنجاهمین سالگرد تاسیس آرشیو کارهای اوست، شگفتزده شد. از اینرو از پاییز ۲۰۱۵، لیو بارها در آرشیو لنگ جستجو کرده است تا عکسهایی را برای نقاشی انتخاب کند. به عنوان یک نقاش، لیو مرجعیت اسنادی عکسها را با قرار دادن آنها در معرض فرآیند فکورانهتر نقاشی به چالش میکشد. در واقع، بیشترِ معنای نقاشیهای وی از نحوهی محو شدن این تصاویر عکس محور، بواسطهی نقاشی کردن با لایههای رقیق رنگ و شرهها نشات میگیرد، و گذر خاطره به تاریخ را القا میکند، در حالی که میکوشد روایات شخصی و فرهنگی ثبت شده، اما اغلب پنهان، در لحظهی عکاسانه را مکشوف کند. لیو مینویسد: «میخواهم عکس را هم حفظ و هم نابود کنم.» با توجه به موضوعات تاریخی و اغلب تراژیکی که او ارائه میدهد، میتوان سبک او را نوعی رئالیسم گریان دانست. با تمرکز بر آوارگان و خانوادههای سرگردان در دورهی طوفان شن، لیو به بقایای عکاسانهی جامعهی امریکا نگاه دوبارهای میاندازد، و چیزی که او در عکسهای لنگ مییابد، سوژههایی هستند که کوشش و مبارزهی فراگیر آنها و انسانیت پنهانشان، خیلی متفاوت از پناهندگان، سربازها، روسپیها و کارگرهایی نیست که او برای دههها نقاشی کرده است. اما این تمایز معنادار نیز وجود دارد که سوژهها در نقاشیهای جدید لیو، دهقانان امریکاییاند، که بر خلاف همتایان چینیشان، اگرچه در فقر هستند، اما در یک ناحیه و مکان گیر نکردهاند. دهقانان چینی معمولا به دلیل جبر تاریخ پراکنده شدهاند، در حالی که اهالی اوکلند و آوارگان عکسهای لنگ، اگرچه به شدت فقیرند، اما آمادهی جابجاییاند، یا به شکل موقت در اردوگاههای مهاجرین اقامت دارند. آنها متاثر از نیروی طبیعت پراکنده شدهاند و هدف مشترک آنها رسیدن به کالیفرنیا بود؛ سرزمین موعود. در دوران بیست و دو سالهی عکاسی لنگ، تحرک و جابجایی به نماد امریکا تبدیل میشود. اگرچه بسیاری از این مهاجران عاقبت تلخی داشتند، اما بیشترشان از جاهای دیگر میآمدند. لیو که در چین به عنوان یک رئالیست سوسیالیست تعلیم دید، پیش از مهاجرت به امریکا برای تحصیل در دانشگاه کالیفرنیا، به مطالعهی نقاشی دیواری در آکادمی مرکزی هنرهای زیبای پکن پرداخت. در آنجا، او نه تنها با این خواست روبرو بود که هنر باید در خدمت قلب و روح مردم باشد، بلکه این انتظار هم وجود داشت که هنرمند باید ابداع و آزمایشگری کند. در طول سالها نقاشیهای او آزادانهتر شده و وی اجازه میدهد قطرات و شرههای رنگ روی بوم پایین بیاید. اما بیش از هر چیز، سبک رئالیسم سیال لیو، انتقاد شخصی او نسبت به رئالیسم سوسیالیستی خشک است. دستاورد بزرگ وی به عنوان یک نقاش، به نقد کشیدن روشهای خود نقاشی رئالیستی بوده است، به منظور دست یافتن به ادراک عمیقتری از حقیقت سوژه.برای این کار، دوروتیا لنگ، لیو را به کیفیت اندوهبار سوژهی اکنون مشترکشان بیش از همیشه نزدیک میکند. هونگ لیو در چنگچون چین(۱۹۴۸) به دنیا آمده است و در دوران مائو زدونگ در پکن رشد یافته. او پس از اتمام دوران دبیرستان برای چهار سال طی انقلاب فرهنگی به مناطق ییلاقی فرستاده شد؛ جایی که با دهقانان در مزارع برنج، گندم و ذرت کار میکرد. در این مدت، او به کار عکاسی و طراحی از مزرعهداران محلی و خانوادههایشان نیز مشغول بود. وی پس از تحصیل در کالج معلمان در پکن در یک مدرسه نمونه شروع به تدریس نمود و همچنین یک برنامهی آموزش طراحی و نقاشی در تلویزیون داشت. آثار او در موزههای متعددی به نمایش درآمده و در گنجینههایشان نگهداری میشود.
www.nancyhoffmangallery.com
نمایشگاه نقاشیهای کارل فانک
وینیپِگ، کانادا: گالری وینیپگ بزرگترین نمایشگاه آثار نقاش معاصر کارِل فانک را برگزار میکند. فانک که در وینیپگ متولد شده و در همانجا نیز سکونت دارد، برای پرترههای گیرایش از پیکرههایی تنها که لباسهای معاصر به تن دارند، مورد توجه قرار گرفته است. مدیر گالری، دکتر استیفن بوریس میگوید: «کارل فانک عناصری از پرترههای دینی و غیر دینی را با طبیعت بیجان در میآمیزد، در حالی که دلبستگی مخاطب به نقاشیهایش را به بالاترین حد میرساند. آنها شگفت انگیزند.» کارهای فانک، که از سوی نیویورک تایمز با لفظ «محشر» مورد تحسین قرار گرفته، در گنجینهی موزههای مهمی نظیر گوگنهایم، ویتنی، گالری ملی کانادا و موزهی هنر لسانجلس کانتی نگهداری میشود. فیگورهایی که در بیشتر آثار فانک حضور دارند، ملهم از سنتهای نقاشانهی متعددی هستند؛ از رنسانس ایتالیا و شمال اروپا تا فتورئالیسم و شهرگرایی معاصر. با استفاده از آکریلیک، او کارهایش را بواسطهی تکنیک لعابکاری سامان میدهد، و اغلب تکمیل هر کار ماهها زمان میبرد. تکامل ظریف کار فانک از پرترههای متفکرانهی او از پیکرههای کلاه به سر آغاز میشود، که واکنشی است به حس متناقضی از صمیمیت و گمنامی، که هنرمند در متروهای نیویورک تجربه کرده است. در کارهای اخیر، شکل انسانی کنار گذاشته شده و در عوض، یک کت یا کلاه با همان دقت و جزییات نقاشی شده است؛ همانند تصاویری انتزاعی از چین و چروک و درز لباسها. اندرو کر، از کیوریتورهای گالری میگوید: «در عصر نظارت جمعی و چرخهی اخبار ۲۴ ساعته، آواتارهای کلاه به سر فانک میان حالتهای ناشناس بودن و فردگرایی، و بیاعتنایی و خلافهای پنهان سرگردانند، و به مضامین سازگاری اجتماعی و تعالی معنوی میپردازند.»
اثر بارانی از پرگیرین چرچ
بلومینگتون، امریکا: موزهی هنر اسکنازی، به استقبال اثری از پرگیرین چرچ(Peregrine Church) رفته است. چرچ، هنرمند و بنیانگذار Rainworks است. او پیشتاز خلق کارهایی است که با بارش باران دیده میشوند و برای جذابتر شدن روزهای بارانی طراحی شدهاند. وی یک مادهی به شدت ضد آب را از میان شابلونهایی با نقوش متنوع روی پیادهرو یا بتن اسپری میکند. تصاویر خلق شده به این طریق تا وقتی خشک هستند، نامرئیاند، اما با مرطوب شدن دوباره ظاهر میشوند. پروژهی خلق آثار بارانی در شهر مادری هنرمند در سیاتل، با همکاری ژاک فیشر آغاز شد، و وقتی چرچ ویدئویی از آن را در فیسبوک به اشتراک گذاشت، به سرعت مورد توجه قرار گرفت. پس از جمعآوری ۵۰ هزار دلار در یک کمپین، چرچ و شریک تجاریش برای تکامل و بهتر کردن ویژگیهای یک محلول ضدآب کار کردهاند و اکنون آن را به فروش میرسانند. چرچ اواخر اگوست از دانشگاه ایندیانا و بلومینگتون بازدید کرد و به سفارش موزهی اسکنازی یک کار بارانی بزرگ را در مقابل موزه اجرا نمود. این اثر با نام «ماندالا»(جدول هندسی مورد استفاده در ادیان بودا و هندو که به عنوان نمادی برای جهان هستی به کار میرود)، بزرگترین کار بارانی خلق شده تا کنون، به قطر تقریبی ۳۴ فوت، است. ماندالا طی یازده ساعت با کمک دو دستیار اجرا و در مقابل جمعیت صدها نفری رونمایی شد. در این مراسم تماشاگران برای دیده شدن کار، تقریبا ۱۵۰ بادکنک پر آب را منفجر کردند. چرچ و فیشر در طول اقامتشان در بلومینگتون کارگاهی را هم در مورد روند خلق یک کار بارانی در مدرسهی هنرهای زیبای دانشگاه ایندیانا برگزار میکنند. موزهی اسکنازی به شکل فعالی با سازمانها و اشخاص همکاری میکند تا کارهای بارانی بیشتری در بلومینگتون خلق کنند و این پروژه را به میان جامعه بیاورند و هنر را به بخش سرگرمکننده و شگفتانگیز زندگی هر روزهی مردم تبدیل نمایند.
https://artmuseum.indiana.edu
برگزاری نمایشگاهی از تجربیات دیجیتال گروه ژاپنی teamLab
منلوپارک، امریکا: گروه هنری مشهور ژاپنی، teamLab، که برای گسترش تجربیات هنر دیجیتال شناخته میشوند، با همکاری برنامهی «هنر+تکنولوژی» گالری پیس، نمایشگاه «فضاهای دیجیتال زنده و پارکهای آینده» را ارائه میدهند. این چیدمان از بازدیدکنندهها از همهی سنین دعوت مینماید تا غرق فضاهای طراحی شده در چند اتاق، با وسعت ۲۰ هزار فوت، و ۲۰ کار دیجیتال، شوند. چندین کار در این نمایشگاه برای اولین بار در معرض دید قرار گرفتهاند. مخاطبین تشویق میشوند تا در این تفریح گاه دیجیتال مشارکت داشته باشند، تا شاهد زیبایی بصری این آثار فراگیر باشند، و مفاهیم روشنگرانه و پیشگام این هنرمندان اهل تکنولوژی را در حال عمل، و همچنین قابلیتهای نوآورانهی جذاب را در حال نمایش، مورد بررسی قرار دهند. این کارهای به شدت تعاملی، گواهی قدرتمند بر رشد و گسترش علاقمندی به هنر دیجیتال هستند و همچنین توانایی منحصربفرد آن در پرورش خلاقیت و کنجکاوی از طریق فناوری. مارک گلیمچر میگوید: «نمایشگاه teamLab برای برنامهی جدید هنر+تکنولوژی گالری پیس حائز اهمیت است؛ محتوا و مقیاس جاهطلبانهی نمایشگاه، و کار teamLab نشانهای از تعهد قدیمی پیس به آزمایشگری و رشد رابطهی میان هنر و تکنولوژی است.» توشییوکی اینوکو، از teamLab هم میگوید: «ما مفتخریم تا برخی از جدیدترین کارهایمان را به نمایش بگذاریم و امیدواریم که جهانشمول بودن مضامین آنها_ خلاقیت، بازی، کنکاش، مجذوب شدن، حیات و تغییرپذیری _ در دلهای بیشتری نفوذ کند. ما بویژه از نخستین نمایش تعدادی از این کارها در ناحیهی سیلیکون وَلی هیجانزدهایم؛ یکی از مراکز مسلم نوآوری، تفکر جسورانه و خطر پذیری.» teamLab که در ۲۰۰۱ توسط توشییوکی اینوکو بنیان گذاشته شده، یک گروه فعال در چندین رشته و متشکل از مهندسان و اهالی تکنولوژی است که هدفش ترسیم نقاط تلاقی هنر، فناوری، دیزاین و جهان طبیعی است.
www.pacegallery.com