پرونده دلالان دنیای هنر معاصر | بخش ششم
دلالان پیشروی دنیای هنر معاصر چه کسانی هستند؟ برگزار کردن نمایشگاه های با کیفیت، کیوریت کردن غرفههای موفق در نمایشگاههای بینالمللی سرتاسر جهان و جستجو کردن در آتلیهها و دانشگاههای هنر برای پیدا کردن هنرمندان جوان بااستعداد، به عهدهی دلالانی است که در دنیای هنر نقش مهم “سلیقه آفرینها” را ایفا میکنند.این مقالات تحت عنوان ” ملاقات با سلیقه آفرینان” مجموعهای از مصاحبهها با دلالان و صاحبان گالری هنری موفق و جوان از سرتاسر جهان( از کشورهای اروپایی تا خاورمیانه و ..) است که از تجربهها، سختیها و جذابیتهای حرفهشان میگویند و در سایت artspace.com گردآوری شده است .
نوشته آلکسندرا پیرز
ترجمه سایت تندیس به قلم یاسمن نوذری
گالری سرکل با ویدیو آرت های پیشگام خود، نیربوی(پایتخت کنیا) را به نیویرک و دوبی وصل میکند.
نوشتهی کرن روزنبرگ
تنها با ویدیو آرت پر کردن غرفهی نمایشگاه Armory show در نیویورک حرکت جسورانهایست. چون ویدیو زمان بیشتری از مجموعهداران حواسپرت این نمایشگاه بزرگ طلب میکند و معمولا سختتر به فروش میرود. اما گالری سرکل نیربوی در قسمت Focus نمایشگاه Armory اعتماد به نفس ویژهای دارد که از تجربهی بیست سالهی موسسش داندا جارولجمک Danda Jaroljmek در عرصهی هنر آفریقا نشات میگیرد. وی ابتدا با سازمانهای انتفاعی نظیر شبکه هنرمندان نیربوی به نام Kuona همکاری میکرد و سپس فعالیتش به عنوان برگزارکنندهی نمایشگاهها و حراجیها را آغاز کرد.
جارولجمک گالری سرکل را در سال ۲۰۱۲ به هدف ” تمرکز بر پرورش مجموعه داران محلی” تاسیس کرد. با وجود برگزاری گاه به گاه نمایشگاهها، حراجیها بخش اصلی بیزنس او را شکل میدهد و راهی است که آثار هنری را از شهرهای دیگر آفریقا مثل تانزانیا، اوگاندا، اتیوپی و سودان را به نمایش درآورد. در نمایشگاه Armory که اولین حضور این گالری در آمریکا نیز بود ، جارولجمک نمایشگاه انفرادی تاثیرگذاری از آتو مالیندا Ato malinda، ویدیو آرتیست و هنرمند اجرا، ترتیب داد. در میان آثار مالیندا مجموعه عکسهای جعبه نوری(Light box) بودند که صورت او را که با پترن پرچم رنگین کمانی پوشیده شده بود را نشان میدادند. وی سپس در عکسهای بعد آن آرایش را پاک میکرد. خودش در این مورد میگوید :« سوال من این بود که آیا این پرچم تمثال مناسبی برای یک همجنسگرای سیاهپوست در کنیا هست یا خیر.»به علاوه در این غرفه دو ویدیوی تامل برانگیز دیگر نیز هست که ملیندا در آن داستانهایی از فرهنگ و تاریخ آفریقا را با تمرکز بر تحریف مستعمرهچیان (که در قالب روح باستانی آب، مامی واتا و مبارز آزادی ای که محبوس شده است) بازگو میکند.
پس از نمایشگاه Armory، گالری سرکل به دوبی میرود. جارولجمک میگوید که اماراتیها جزو مجموعهداران رو به رشد آثارشان هستند. بسیاری از مشنریان گالری، تاجرانی هستند که به هنر آفریقای شرقی علاقه دارند و در سفرهای تجاریشان با این آثار آشنا میشوند. البته مجموعهداران و کیوریتورهای آمریکایی هم توجه ویژهای به هنر آفریقا دارند.
قسمت های قبل را اینجا بخوانید:
گالری ربروناستنگلین RaebervonStenglin با نام غیر قابل تلفظش در زوریخ جادو میکند.
نوشتهی اندرو ام.گلدشتاین
حدود پانزده سال پیش، همکاران فعلی ماتیاس وون استنگلین Matthias von Stenglin در گالری neugerriemschneider و بیت رابر Beat Raeberبرای مارتین کلاسترفلد Martin Klosterfelde در برلین کار میکردند. آنها پس از اینکه هم را ملاقات کردند و به علاقه مشترکشان به هنر مینیمال آمریکایی و جولیوس کولر، هنرمند اسلوواک، پی بردند تصمیم به راهاندازی گالریای از آن خود گرفتند. آنها به این نتیجه رسیدند که چون برلین شهر بسیار شلوغی است و فضایی رقابتی دارد بهتر است به زوریخ نقل مکان کنند.
وون استنگلین در مورد این جابهجایی میگوید:«زوریخ موزههایی عالی، تعداد زیادی مجموعهدار و فضای هنری کوچک و فوقالعادهای دارد و شهر تجاری گالریهاست. گالریهای بی نظیری هم دارد اما تعداد آنها به قدری کم است که هنرمندان زیادی امکان نمایش پیدا نمیکنند.» این نکته به آن دو مجال داد که هنرمندانی را انتخاب کنند که برایشان جذابیت بیشتری داشتند. به عنوان مثال سادان عفیف Saâdane Afif که هنرمند یکی از گالریهای برلین نیز هست.
بعد از شش سال آنها همچنان از تصمیم نقل مکان به زوریخ رضایت کامل دارند. آن دو حالا هفده آرتیست دارند و تمرکز اصلیشان روی مجسمه و چیدمان با رویکردی مفهومی است و همواره هنرمندانشان را به امتحان کردن چیزهای جدید تشویق میکنند.
وون استنگلین در مورد انتخاب هنرمندان گالری میگوید:« هنرمندانی که متوجه میشوند میتوانند تا آخر عمر روی بوم خطهای قرمز بکشند و آنها را بفروشند و به همین کار ادامه میدهند برای ما جذابیتی ندارند. ما به دنبال هنرمندان جوانی هستیم که خود را به یک مدیوم محدود نمیکنند و قالبها را میشکنند تا به نتایج تازهتری برسند.»
نمایش آثار هنرمند سوئدی سوفیا هولتن Sofia Hultén در NADA نیویورک به تمامی نشانگر این تمایل گالری میباشد. او لولههای حرارتی مربوط به دورههای مختلف را خریده و با شبیه کردن آنها به یکدیگر شبکهای ریشه مانند و با فرمی آبشاری به وجود آورده بود. اثر دیگر این هنرمند سنگهای پراکندهای روی زمین با ظاهری فرانکشتاینی بودند. او سنگها را با لاتکس به هم چسبانده بود، سپس آنها را خورد کرده بود و تکه ها را بار دیگر با رزین اپوکسی به هم متصل کرده بود.(هر دو به قیمت ۱۲ هزار پوند)
وون استنگلین در مورد اسم طولانی و پر ابهت گالری میگوید:«برای نام یک گالری معمولا دو گزینه وجود دارد، یا نامی شیک انتخاب میکنید یا نام خودتان را رویش میگذارید. ما دوست داشتیم اسم خودمان را روی گالری بگذاریم. به خاطر اینکه انقدر سخت بود که اگر کسی یکبار زحمت یادگرفتن آن را به خود بدهد، دیگر فراموشش نمیکند.»