تلخیص سایت تندیس نیلوفر تقی پور |بخش سوم کتاب درباره عکاسی |اشیای مالیخولیایی قسمت اول
انتشارات حرفه نویسنده ترجمه نگین شیدوش
قسمت قبل را اینجا بخوانید:
عکاسی از واقعگراترین و سادهترین هنرهای بازنماییکننده است که تهدیدات سورئالیستی را برای تصاحبکنندگان حساسیتهای مدرن به مرحلهی اجرا در آورد و رقیبی همچون نقاشی را از دور خارج کرده بود بهطوری که دیگر هر شی در آن یک نسخهی اصل دستساز و منحصر به فرد نبود. مسئلهی دیگر مهارت تکنیکی و متریال بود که کاملا حساب شده و غیر دیالکتیکی بهنظر می آمد.نقاشی کم کم فاصله خود را از ایده بحث برانگیز سورئالیسم مبنی بر از بین بردن مرز میان هنر و زندگی روزمره اشیا و اتفاقات حفظ می کرد که سورئالیسم در نقاشی تنها توانست محتویات یک جهان رویایی محقر را نشان دهد.
تعدادی فانتزی بامزه که بیشترشان خواب و خیالات جنسی و کابوسهای جمعهراسی و ترس از فضای باز بود و احکام سورئالیستی فقط زمانی معنای خلاقانه پیدا کرد که شیوه بیان آزادی خواهانهاش بحث هدایت پالاک و دیگران به سمت نوعی انتزاع طغیانگر شد.
شعر، هنر دیگری بود که سورئالیستها شیفتهی آن بودند و به نتایج ناامید کننده مشابهی رسید، داستاننویسی با درون مایه غنیتر از نقاشی، تئاتر، اسمبلاژ و از همه پیروز تر عکاسی از هنرهایی بودند که سورئالیسم توانست در آنها جایی برای خود پیدا کند.عکاسانی که آگاهانه به دنبال این سبک رفتند قبلا نقاش بودند و به همان اندازهی عکاسان پیکتورئالیست قرن نوزده از نقاشیهای آکادمی هنرهای زیبای فرانسه تقلید میکردند.
عکاسی تنها هنری است که ذاتا سورئال است ولی سرنوشتی مشابه جنبش سورئالیسم ندارد و آثار ابداعی عکاسان این سبک امروزه به عنوان رویدادهای حاشیهای تاریخ عکاسی شناخته می شوند. عکاسی سورئالیستی با استفاده از قواعد تزیینیای که سورئالیسم در دیگر هنرها به کار بسته بود به شیوه تصنعی برای عکاسی پرتره بدل شد.
سورئالیسم در قلب کار عکاسی قرار دارد، در نمایش یک نسخهی بدل از جهان، خلق یک واقعیت درجه دو که نمایشیتر از آن چیزی است که دیده میشود.سورئالیسم همیشه مشتاق اتفاقات ناگهانی بود و از چیزهای نابهنجار و ناخوانده استقبال میکرد. عکسها برخلاف اشیای هنری به همکاری نیمه جادویی، نیمه تصادفی میان عکاس و موضوع وابسته است، واسطهی این همکاری هم ماشین ایست که تا حد امکان ساده و خودکار شده است. جعبهی جادویی که بیتجربگی را جبران و معصومیت را پاداش می دهد.
سونتاگ معتقد بود که اشتباه سورئالیست آنجا بود که تصور میکردند امر سورئال چیزی جهان شمول و در نتیجه مربوط به حوزه روانشناسی است حال آنکه در واقعیت تبدیل به محلیترین، قومیترین، طبقاتیترین، تاریخدارترین چیزها شد.اولین نمونههای عکاسی سورئالیستی همگام با پرسه زدنهای عکاسان در خیابانهای لندن و پاریس و نیویورک در دهه ۱۸۵۰ شروع شد که لحظاتی از زمان از دست رفته و حالات و رسوم از میان رفته امروز برای ما، سورئالیستیتر از تمام عکسهایی هستند که با دستکاری فنی حالت انتزاعی یا شاعرانه پیدا کردند.
سورئالیستها که در مقام فرویدیهای وفادار محتویات ضمیر ناخودآگاه را بی زمان و جهان شمول می دانستند و با این گمان که تصاویرشان از ضمیر ناخودآگاهشان سرچشمه میگیرد.آنچه یک عکس را سورئال میکند حالت تاثربرانگیز آن به منزله پیامی از گذشته و صحت اشارتهای عینیاش درباره طبقات اجتماعی است.
به یاد داشته باشیم که این برتون و دیگر سورئالیستها بودند که مغازههای دستدوم فروشی را به عنوان معابد ذائقهی پیشرو قلمداد کردند.سورئالیسم نوعی طغیان بورژوایی است که به عنوان نوعی زیباییشناسی میکوشد به یک مشی سیاسی تبدیل شود اما به تدریج معلوم شد آن جاروجنجالها همان اسرار خانگی بودند که نظام اجتماعی بورژوایی آنها را در خفا نگهداشته بود مثل امر جنسی و فقر که در طبقات پایین هم به طور طبیعی لذتجو و هوسپرست قلمداد میشود.
عکاسی همواره مجذوب فراز و فرودهای اجتماعی بوده است و برای بیش از یک قرن عکاسها با حضور آگاهانه در صحنههای خشونت به عکاسی از ستمدیدهها مشغول بودند. فلاکت اجتماعی الهامبخش مرفههان برای عکس گرفتن که باوقارترین شکل شکار و تجاوز بود تا از طریق واقعیتی پنهان را مستند کند.
عکاسی در مقام مستند نگاری اجتماعی اساسا ابزاری بود در خدمت طبقه متوسط که کنجکاوی و بیتفاوتی هم زمانش را در مواجه با سوژهها انسانگرایی میدانست.عکاسی همچنان یک هدف دارد : برملا کردن حقیقتی پنهان، حفظ گذشتهای رو به فنا ( که این حقیقت پنهان همان گذشتهی رو به فناست.)
عکاسانی که کارشان را با حساسیتهای شهری شروع کرده بودند به سرعت فهمیدند که طبیعت هم به اندازه شهر، و هم روستا به اندازه زاغهنشینهای شهری غریب و اگزوتیکاند.عکاسی حرفهای از آغاز ابزاری برای سرک کشیدن در طبقات اجتماعی بود و اغلب عکاسان در کنار تصاویر فلاکت زده تهی دستان همواره عکسهایی از مشاهیر، مد و تبلیغات و بدن برهنهها داشتند.
[/one_half_last]