پس از ۲۰ ماه مذاکرات سخت و فشرده بین گروه ۵ +۱ و اتحادیه اروپا نهایتاً در آوریل ۲۰۱۵ توافق جامع بین ایران و شش کشور اروپایی بر سر برنامه هسته ای ایران شکل گرفت. در طول این مدّت مخاطبان به صورت مداوم پیگیر این مذاکرات نفسگیر از پشت دوربین رسانه ها بودند. نهایتاً توافق به نتیجه رسید و هم اکنون چندین ماه از آن میگذرد امّا بیشک تصویری که با آمدن جمله «برجام» به ذهن هر فرد خطور می کند تصویری غیر از نمایندگان کشورهای طرف مذاکره از زاویه روبرو در حالی که دست در دست هم، گاهاً ایستاده کنار تریبون و یا نشسته پشت میزیی که با گلها، نوشیدنی و دکور خاص هر مکان همراه است نمی باشد. این مثال تنها یکی از هزاران تصویری است که روزانه در سراسر دنیا و در دنیای سیاست و عقد قراردادهای بینالمللی و اقتصادی و حتی نظامی اتفاق می افتد. تارین سیمون (Taryn Simon) عکاس ۴۱ ساله آمریکایی از حیث اهمیت جزئیات در این تصاویر نمایشگاهی با عنوان « تشریفات اداری و اراده سرمایه » برپا کرده و تجو کول در اولین بازدید خود از این نمایشگاه (که درست بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار شده است) تصمیم به نوشتن درباره آن نموده است که در زیر می خوانیم:
سرمایه، دیپلماسی، گلهای میخک
پرونده مقاله هایی از نیویورک تایمز |قسمت پنجم
ترجمه امیر کوشامنش
چند هفته پیش برای دیدن نمایشگاه یک عکاس آمریکایی قدم به یک گالری گذاشتم. دیوارها با عکس-های رنگی بزرگ از چینش گل پوشیده شده بود. در کل ۱۳ قطعه عکس بود. هر کدام از عکس ها در قاب چوبی قرار داشت، و عنوانی طولانی درکنار هر کدام جاگرفته بود. یکی از آنها اینگونه شروع می شد: « توافق تأسیس شرکت بین المللی مالی بازرگانی اسلامی. کاخ البیان،کویت ، ۳۰ می ۲۰۰۶٫» دیگری با این عنوان : « چهارچوب پیمان همکاری های اقتصادی. کیتو، اکوادور، ۳۰ ژانویه ۲۰۱۲ .» این عنوان ها بودند که چینش ها را خوانا کرده بودند، می توان گفت که گل ها بیشتر از دکوراتیو بودن محض، با معنای تاریخی عجین شده اند.
من این نمایشگاه جدید را ( که عنوان جذاب « تشریفات اداری و اراده سرمایه» را دارا بود ) در اواخر اکتبر دیدم و تصمیم گرفتم مطلبی راجع به آن بنویسم. زمانی که من در اوایل نوامبر به ایالات متحده برگشتم، در کمپین انتخابات ریاست جمهوری گرفتار شدم و پریشان تر از آن بودم که چیزی بنویسم؛ تصور کردم که میتوانم در ۹ نوامبر آن را بنویسم. شوک آن صبح روز انتخابات فقط برای من تنها نبود. من در تخت خواب در غم و اندوه و سردرگمی دراز کشیدم. صرفاً غم انگیز نبودم، از خط خارج شده بودم. همه کارهایم ناگهان بی معنی به نظر رسید.برایم سخت بود چیزی که در نظرم می گذرد را به زبان آورم، تا اواخر ۱۰ نوامبر که به آرامی زبانم باز شد. بازگشت توانایی نوشتن احساساتی مثل مخالفت، احیای بینش، حتی در بدترین زمان، هیچ چیز بیهوده ایی در کاری که ما به عنوان هنرمند یا منقتد می کنیم وجود ندارد.
بنابراین دوباره به عکس های تارین سیمون نگاه کردم. برای مثال ترتیب قرارگرفتن عکس شاخه کوچک گل رز و لیسانتوس را درنظر بگیرید. گل ها بر روی میز سبز فسفری انباشته شده و دیوار پشت آن ها به رنگ سرد کتان مانند است. عنوان اش اینگونه شروع می شود : « توافق پرداخت مطالبات جامع فی ما بین لیبی و ایالات متحده. »
چه چیز چینش گل ها می تواند دعاوی بین دو کشور را حل و فصل کند؟ « تشریفات اداری و اراده سرمایه » در مطبوعات و عکس های رسمی که از اعلامیه های سازش، تفاهم نامه ها، معاهدات، ابلاغات، قراردادها و دیگر لحظات رسمی از توافق تشکیل می شوند سرچشمه می گیرد. سیمون متوجه حضور همیشگی نمایش گل ها در این موقعیت گردید. برای تمرکز مجدد روی قدرت این نشانه ها، او یک رویکرد غیر مستقیم در پیش گرفت: یک بازسازی از چینش گل ها. گل ها در اصل یک عنصر تزئینی بودند، یک بازتاب از اهمیّت مناسبت.آنها احیا شدند و دیگر دکوراسیون صرف نیستند. افراد رفته اند. اسنادی وجود ندارد. چینش های مجزّا به مانند اسراری که می توانند فقط با کمک عنوانشان تجزیه و تحلیل شوند.
عنوان شاخه گل رز و لیسیانتوس با زبان رسمی دقیقی ادامه می یابد: « دستیار ویژه ایالت متحده در امور خاور نزدیک دیوید ولچ و رئیس امور آمریکا در وزارت خارجه لیبی احمد الفتوری توافقی در رابطه با تسویه تمامی دادخواهی های واریز نشده برای جبران خسارت مطالبه شده بوسیله شهروندان خود را امضا کرد.» متن ادامه می یابد، ارائه جزئیات بیشتر در رابطه با مطالبه های بمب گذاری دیسکوی برلین در سال ۱۹۸۶، بمباران طرابلس و بنغازی بوسیله نیروهای آمریکایی در همان سال و سال ۱۹۸۸ بمب گذاری در هواپیمای پان آمریکن ۱۰۳ بر فراز لاکربی، اسکاتلند. عکس معصوم به نظر می رسد(چه چیزی بی ضررتر از گل هاست؟)، امّا عنوان عکس گردبادی از اقدامات و دست آوردهای ناشی از تصمیمات و پیامد های سیاسی آنها است.
تنشی مشابه، عامل به جلو راندن پروژه های قبلی سیمون بود. « فهرست آمریکایی از مسائل مخفی و ناشناخته» (۲۰۰۷) درباره سایت مخفی در ایالات متحده بود، از تأسیسات هسته ای تا امکان هدررفت هسته ایی، تا اتاق شور هیئت منصفه برای تجزیه و تحلیل. برای پروژه «قاچاق» (۲۰۱۰)، سیمون یک هفته کاری را فرودگاه جان اف کندی گذراند، هزاران عکس از اقلام توقیف شده بوسیله مقامات گمرک گرفت، از حیوانات مرده و میوه های عجیب و غریب تا نمایش داروهای تقلبی و کالاهای لوکس. در پیچیده ترین پروژه او، « مرد زنده ایی که مرده تشخیص داده شد و دیگر فصل های آن XVIII – I » (۲۰۰۸- ۲۰۱۱) ، او از پرتره ها و عنوان ها برای جستجوی تشابهات در چندین کشور مختلف استفاده نمود. در هر «فصل» ، داستان حول یک شخص ساخته شده، شخصی که بقیه با او تشابه دارند. پروژه در زمان مشابهی سیستماتیک شده که اشاره به عدم امکان تخمین تجارب انسانی دارد. جزئیات بیشتری توسط سیمون تولید شده است. بیشتر ناظران از اینکه چه مقدار جزئیات بیشتری روی هم انباشته شده آگاهند.
روزنامه نگاران عکسی به ما می دهند که توسط خودشان کار شده، یا این طور به نظر می رسد. در عکسی که بوسیله سیمون کار شده موضوع متفاوت است: بررسی می کند ،یا قصد بررسی دارد، ادعا در عنوان آن ساخته می شود و ترجیحاً از راههای دیگر صورت می پذیرد. عکس به یک مدرک تقلیل یافته است. عکس آنجا قرار گرفته تا به چیزی شهادت بدهد که آن چیز یک عکس نیست. چیزی که قبل از ساخته شدنش واقع شده است. اما مسئله به این سادگی نیست، زیرا این «مدرک» خودش به دقت ساخته شده و با شکوه ارائه شده است. هنر سیمون دو وجهی است، ما را با روایت و تکنیک خود در برمی گیرد. اگر «مرد زنده ایی که مرده شناسایی شد» در رابطه با ماهیت سرنوشت شخصی بود، « کاغذبازی و اراده سرمایه » از مجموعه ایی متفاوت از ابزارها برای تفکر در مورد سرنوشت سیاسی استفاده می کند. مردان قدرتمند ( معمولاً مردان هستند) برای امضاء تعدادی برگه با یکدیگر ملاقات می کنند. از آن پس، جهان یک شکل نخواهد بود. و بازهم تعداد کمی از کسانی که زندگیشان با هر آنچه که امضاء می شود دگرگون شده می توانند به طور کامل شرایط زندگیشان را در تاثیر آن رویداد ترسیم نمایند. هر آنچه که می دانند ( بیشتر ما می دانیم ) نیروهای قدرتمندی در دنیا وجود دارند که واقعیات های روز به روز ما را شکل می دهند. پروژه سیمون نورهای پراکنده آن نیروها را برای پاک کردن نقاط توجه به ارمغان می آورد.
چینش دیگری را در نظر بگیرید. در کنار مجموعه شاخه های گل میخک، نفس کودک،گل گندم و گل مینای چشم گاوی یک عنوان است: « معامله سری قطعات یدکی » دفتر بیضی شکل کاخ سفید، واشنگتن دی سی، ایالات متحده، ۱۶ می ۱۹۷۵٫» این یکی به خصوص مبهم است بنابراین من پاراگراف بعدی را خواندم. « رئیس جمهور ایالات متحده جراد آر فورد ، وزیر امور خارجه هنری کیسینجرو شاه ایران، محمدرضا پهلوی، جلسه محرمانه ای برای ارائه حمایت مادی به ترکیه از طریق اختصاص منابع ایران مورد بحث واقع شده است.» پاراگراف بزرگ تر توضیح می دهد که چگونه فورد و شاه دست به دست هم دادند تا کنگره ترکیه را تحریم تسلیحاتی کند. پروژه سیمون نقاشی اشیاء بی جان نقاش هلندی قرن ۱۷ را در توجه به جزئیات و عدم امکان نمایش دسته گل تداعی کرده است: گل هایی که در فصل های مختلف شکوفه می دهند، یا آنهایی که هرگز نمی توان در یک زمین یکسان پیدا کرد. و درست مانند نقاشی های باروک، ساخت مجموعه «کاغذبازی و اراده سرمایه» با گردش جهانی اموال و پول میّسر است.
توضیح عکس فوق
گفته می شود خدا در جزئیات است. یا فقط بعضی اوقات شیطان در جزئیات است. شاید باید بیخیال علوم دینی بشویم و به طور ساده بگوئیم که آنچه انسان است در جزئیات است.ترکیه، ایران،کیسینجر، فورد : همه آنها به نظر خیلی دور می آیند. اما ما به تاریخ برنمی گردیم بخاطر اینکه تاریخ بطور قابل شرح مناسب است و ما به هنر فقط به خاطراینکه تاریخی و زیبا است نگاه نمی کنیم. کار های تارین سیمون ارتباط و ماندگاری و زیبایی را رقم می زنند. اما در این لحظه، تسلی بیشتر در فکر کردن در مورد جزئیات این کار نهفته است که در ظرافت خشک و بی روح آن جاسازی شده و گواهی صافی از بزرگراه ها و جاده های تاریخ می باشد.
در صبح روزهای پس از انتخابات در نوامبر وقتی من ناتوان وغریبه از خودم در تختم دراز کشیدم، هرآنچه اتفاق افتاد نشان از این بود نبودکه وضع نامناسب فعلی نامستحق به نظر می رسید. اما چیزی که شفاف بود این بود که «وضع نامناسب فعلی» به طور دقیق محکوم جزئیات بود. این پاک سازی دقیق تاریخی می تواند اتاق انتظاری برای ناامیدی باشد. البته، شفاف سازی و دخالت مستقیم با سیاست های بد باید بخشی از واکنش در سال های آینده باشد. راهپیمایی مهم خواهد بود، و ممکن است نیاز به سردادن شعارهایی باشد. اما هیچ الزام کمتری نسبت به تعهد ما به جزئیات، به ظرافت و به تمام اشکال انباشته از صبر و شکیبایی که نه صرفاً تزئینی، بلکه تضمین کننده زندگی های ماست نخواهد داشت.
بخش های قبلی را اینجا بخوانید:
[/one_half_last]