تلخیص سایت تندیس محدثه شادمهر | کتاب هنر مسیحی | مریم عذرا
انتشارات افق | نویسنده: بت ویلیامسن |مترجم: هادی ربیعی
قسمت قبلی این پرونده را اینجا بخوانید:
تجسد، یعنی جسمیت یافتن عیسی مسیح، یکی از معتقدات اساسی مسیحیت است که بر سرشت دوگانهی مسیح (الهی و زمینی) تأکید میورزد. این تفکر بر زاده شدن مسیح از انسانی واقعی، یعنی مادر دلالت دارد.
و بر این اساس ما شاهد تصاویر زیادی از حضرت مریم هستیم که ایشان ارزش خود را به واسطهی مادر عیسی بودن بهدست آوردهاند.
زایش عذرایی در اسطورهشناسی کلاسیک نشان از الوهیت دارد و یا جایگاهی قهرمانانه. در تاریخ جایگاه یوسف در مقام همسر مریم، همواره کمرنگ بوده است که در تصاویر خلق شده به چشم میخورد.
بازنمایی از مادر مسیح بهگونهای که ردای آبی مرسوم خویش را به تن کرده و بر تخت نشسته درحالی که کودک خود را در آغوش گرفته یکی از موضوعات اصلی و مسلم هنر مسیحی است.
نقاشی مریم و کودک متعلق به قرن سیزدهم ایتالیا و منسوب به نقاش اومبریایی «کلاریس مستر» است که امروزه در گالری ملی لندن قرار دارد. آنطور که تصور میرود این نقاشی در شکل اصلی خود نقاشی سه لته، با جناحها یا لوحهای کرکرهای بوده که به دو طرف قاببست اصلی ضمیمه میشده است.
نحوهی نمایش مریم عذرا در این تصویر بر آن دسته از شمایلهای بیزانسی استوار است که طی قرن سیزدهم به ایتالیا آورده شدند. کودک صورت خود را با حالتی حاکی از لطافت و محبت که یادآور شمایل بیزانسی به نام اِلوسا است، بهصورت مادرش میفشارد.
در این نقاشی هم روسری و هم چارقد سفید وجود دارد، که به این معناست که این قاببست یکی از نخستین آثار ایتالیایی در پاسخ به نوع خاص شمایل بیزانسی است. این گونه تصویرسازی از مریم و کودکش در قرن چهاردهم و تا قرن پانزدهم ادامه یافت.
برای دانستن بیشتر درباره مریم عذرا میبایست به کتاب مقدس رجوع کرد که جنبههای زیادی از هنر مسیحی را در اختیار ما قرار داده است و به این نکته پی برد که چرا کتاب مقدس در مورد مریم سکوت کرده است. بیشتر جزئیات درباره ایشان در عهد جدید و از بخشهایی از انجیل متی و انجیل لوقا آمده که دربارهی طفولیت مسیح است.
انجیل متی به نیاکان مسیح میپردازد و داستان ولادت او را از اینجا آغاز میکند که یوسف آگاه میشود نامزدش مریم «از روحالقدس باردار شده است» (متی،۱۸:۱). متی، به دیدار با مجوسان که انسانهای فرزانهای از شرق بودند (۲: ۱۳-۱۸) و بازگشت خانوادهی مقدس به ناصره (۲: ۱۹-۲۳) اشاره میکند. تا فصل سوم انجیل متی، غیر از چند اشارهی کاملاً گذرا مثل این مورد که مردم عیسی مسیح را به عنوان پسر زنی به نام مریم میشناختند، مریم از داستان ناپدید میشود.
بیشتر جزئیات دربارهی زندگی مریم در متونی غیر از کتاب مقدس آمده است، از جمله در انجیلهای مجعول یعقوب (احتمالاً قرن دوم) و متی مجعول ( که بعدها از بسط و گسترش کتاب یعقوب در قرون وسطی شکل گرفت) و افسانههای زرین.
رایجترین روایت تصویر شده از مریم، بشارت است، یعنی زمانی که فرشتهای بهنام جبرئیل بر مریم نازل شد و به او گفت خداوند او را برگزیده تا مادر عیسی باشد (لوقا،۱: ۲۶-۳۸). لحظهای که تجسد مسیح بالفعل در آن رخ داد و به تعبیر انجیل یوحنا، «کلمه، جسم شد» (یوحنا،۱۴:۱) از قرن چهارم میلادی، بازنمودهایی از بشارت ایجاد شد و این واقعه به طور مستمر در هنر مسیحی مورد بازنمایی قرار گرفت.
نمادهایی که بیشتر نقاشان در تصویرسازیهای خود از آنها بهره جستهاند شامل فرشتگانی میشود که اغلب بهصورت مردان جوانی با چوبدستی در دست، در صحنه حاضر میشدند که بعد از قرون وسطی به شاخه گل سوسن تغییر یافت که نمادی از پاکدامنی مریم عذرا بهشمار میرفت. در قسمتی از انجیل لوقا آمده است: «فرشته وارد شد و به او گفت شادمان باش.» (لوقا، ۱: ۲۸). که بر این اساس، بسیاری از نقاشان بر این باور بودند که این اتفاق در فضایی داخلی یا نیمه داخلی، مثل رواق یا ایوان ستوندار باز اتفاق افتاده است.
در اغلب نقاشیها، مریم پشت نیمکت دعا نشسته و گاهی نیز در حال دوزندگی است که به تربیت وی در معبد اورشلیم اشاره دارد. برای مثال، میتوان به نقاشی سه لتهی مِرود در موزهی متروپولیتن نیویورک اشاره کرد.
در نمونههای دیگر، مریم یکی از انگشتان خود را در میان صفحات کتاب قرار داده و به این صورت، صفحهای را که مطالعه میکرد، مشخص کرده است.
یا آنکه کتاب باز است و آن را به گوشهای گذاشته است.
شیوهی استفاده از کتاب نیز میتواند نشانگر لحظهی خاصی در بشارت باشد، که نقاشان به شیوههای متفاوتی این لحظه را به تصویر کشیدهاند و گاهی حتی از روی عمد نوشتههای کتاب را به گونهای منقوش کردهاند که مخاطبان نیز بتوانند آنها را بخوانند.
در این تصویر گویا فرشته تازه رسیده و زبان به سخن گشوده یا تازه میخواهد حرف بزند و نخستین کلمات سلام و خوشامدگویی را ادا کند.
و یا کمی بعد از روایت نزول فرشته، لحظهای که شاید مریم از فرشته پرسشی نموده است.
شاید هم لحظهای که تسلیم تقدیر خود شده و وحی را پذیرفته است، در نقاشی فرا آنجلیکو اینگونه به تصویر کشیده شده است.
برخی از هنرمندان از قرون وسطی تا دوران مدرن، بهطور قابل توجهی اضطراب لحظات اولیهی این روایت را دستمایه کار خود قرار دادند. مانند اثر دانته گیبری به نام دوشیزگی مریم عذرا.
بازنمایی از تصویر بشارت، در نسخههای خطی نیز به چشم میخورد که بهعنوان یکی از پرفروشترین کتب قرون وسطای متأخر توصیف شدهاند که شکل و محتوای آنها از نیایشهای روزانه اقتباس شده است. برخی از این نسخهها با تزیینات فراوان و قیمت گزافی منتشر شدند.
در کتب اوقات، هر وقت خاص به صحنهی روایت متفاوتی اختصاص داده میشود، به نحوی که خواندن کل مناجاتنامه، فرصت مغتنمی را برای اندیشیدن به مجموعهای از وقایع مرتبط فراهم میکند.
سرآغاز یکی از کتب اوقات متعلق به اوایل قرن چهاردهم است که در کارگاه ژان پوسل، مینیاتوریست مشهور، در پاریس برای ملکهی فرانسه، ژان دِورُو تهیه شده، نشان میدهد که سلسه تصویرپردازیهای مربوط به مریم و مسیح چطور با یکدیگر ترکیب میشدند.
یکی از مضامین دیگر مورد بحث در مورد مریم عذرا، نطفهی معصوم است. تصویری خاص که بر یکی از جنبههای مریم متمرکز شده و به هیچ عنوان برگرفته از کتاب مقدس نیست. آغاز این تفکر برآمده از کلیسای شرقی است که به سوی غرب گسترش یافت. مبنای این مفهوم بر این اندیشه استوار است که مسیح همواره عاری از گناه بوده است، حتی در دوران نطفگی و هنگام تولد.
بنا بر آموزههای مسیحیت، به دلیل گناهی که در ذات آمیزش جنسی وجود دارد، نطفهی همهی انسانها با گناه بسته میشود. و این گناه تنها پس از تولد و به واسطهی غسل تعمید پاک میشود. بر سر این موضوع که آیا مریم نیز همچون مسیح از نطفهای معصوم بهوجود آمده یا خیر، مباحثات بسیاری انجام گرفت. و نهایتاً در سال ۱۸۵۴ میلادی، بهعنوان عقیدهی جزمی اعلام و از آن پس مورد بحث واقع نشد.
در این بین هنرمندان تصاویری خلق کردند، مبنی بر پرهیزگاری والدین مریم و پاکدامنی وی.
از جمله ولاسکس که در این تصویر مریم مقدس را به سان دختری جوان به تصویر کشیده که روی ماه ایستاده و حلقهای از ستاره دورتادور سرش دارد. و برگرفته از قسمتی از کتاب مکاشفه است: «و در آنجا آیتی عظیم در آسمان پدیدار شد: بانویی که خورشید او را دربرگرفته و ماه زیر پاهایش بود.» فوارههای موجود در زیر پایش اشارهای است بر پاکدامنی مریم مقدس. این نمادها از متن غزلهای سلیمان که در عهد عتیق قرار دارند نشأت گرفتهاند.
از دیگر نقاشانی که عذرای برآمده از نطفهی معصوم را به تصویر کشیدند میتوان به فرانسیسکو پاچکو، پدر زن و استاد ولاسکس و نقاش اسپانیایی فرانسیسکو دِ سورباران و نقاش غیراسپانیایی، پیتر بل روبنس اشاره کرد.
تصویر عذرای برآمده از نطفهی معصوم، به ویژه از اواسط قرن هفدهم به دلیل حمایت کلیسا از پرستش بانوی گوئادلوپ در امریکای جنوبی شایع شد. که طبق افسانهی بانوی گوئادلوپ، مریم عذرا در سال ۱۵۳۱، در کوههای نزدیک تپیاک در شمال غربی مکزیکوسیتی بر یک تازه مسیحی ظاهر شد. و شاهدان این ماجرا بر این اتفاقاند که چگونه تصویر عذرای برآمده از نطفهی معصوم بهطور معجزهآسایی بر ردای خوئان دیئگو نقش بسته است. این تصویر امروزه در بازیلیکای گوئادلوپ در مکزیکوسیتی نگهداری میشود و از اهمیت زیادی برخوردار است.
این تصویر به تصویری فوقالعاده مردم پسند در امریکای جنوبی و در جوامع کاتولیک اسپانیایی و لاتینی امریکایی تبار ایالت متحده و خارج از آن تبدیل شد.
امروزه این تصاویر در زمرهی پرشمارترین نمونههای تکثیر شدهی تصویرپردازی مسیحی معاصر در امریکای شمالی و جنوبی به شمار میروند.