نمایشگاه جامعی از آثار سونگ دونگ در زادگاهش
شانگهای، چین: از ۲۱ ژانویه موزهی هنر راکباند نمایشگاهی از آثار هنرمند پیشرو چینی، سونگ دونگ برگزار نموده است. این نمایشگاه با عنوان «من حکم الهی را نمیدانم» اولین نمایش بزرگ سونگ در سرزمین اصلی چین در هشت سال گذشته است.
نمایشگاه شامل برخی از مشهورترین کارهای هنرمند، که نقشی اساسی در تثبیت حرفهی او داشتهاند، در کنار تعدادی از آثار به ندرت دیده شده است. کل ساختمان موزه از بیرون و درون برای این نمایشگاه تغییر داده شده است، که به شکل جسورانهای بیانگر آفرینش هنری سونگ تا به امروز است و همزمان نگاه تازهای به شرایط فعلی کنکاشهای خلاقهی او میاندازد. این نمایشگاه جامع، تاملی بر زندگی و کار دونگ است، که کارهای گذشتهی او را یکپارچه میکند، و آن را با حس سرزندگیِ از نو یافتهای میآکند، در حالی که آثار جدیدش را نیز از بافت غنیتر تحول هنر او ملهم میسازد.
عنوان نمایشگاه اشاره مناسبی به جملات قصار کونفوسیوس در گلچین ادبی او دارد؛ «در پانزده سالگی، مصممانه دنبال یادگیری بودم. در سی سالگی، استوار ایستاده بودم. در چهل سالگی، هیچ شکی نداشتم. در پنجاه سالگی، حکم الهی را میدانستم. در شصت سالگی، گوشم عضوی مطیع برای پذیرش حقیقت بود. در هفتاد سالگی، میتوانستم تمنیات دلم را دنبال کنم، بدون زیر پا گذاشتن آنچه حق بود.» اما مسیری که سونگ با الهام از فرآیند زندگی حکیم چینی ترسیم میکند به شکل طنزآمیزی معکوس است؛ «در ده سالگی نگران نبودم. در بیست سالگی محدودیتی نداشتم. در سی سالگی، سر و سامان نگرفته بودم. در چهل سالگی سر در گم بودم. و در پنجاه سالگی، حکم الهی را نمیدانستم.»
اشاره به کونفوسیوس، دلشمغولی سونگ نسبت به سنتهای چین و حکمت به میراث برده شدهی مردم عادی را برجسته میسازد، در حالی که شوخطبعیاش بیشتر مرهون غلبهی مضامین ذن و تائوییستی در کارش است. طی دوران فعالیتش، اشیا پیش پاافتادهی زندگی روزمره مواد اصلی آفریدههای دگرگون شونده و پرجزییات او را تشکیل دادهاند. اگرچه نمایشگاه جدید سونگ هم از این قاعده مستثنی نیست، اما به وضوح حال و هوای کلاسیکی در سازماندهی آن وجود دارد. در استمرار سنت ادبی چین، نمایشگاه به هفت «باب» یا فصل تقسیم شده است که یک نشان و نماد چینی بازنمود و تجسم هر فصل است و در کنار هم مصرعی از یک شعر را میسازند؛ Jing(آینه)، Ying(سایه)، Yan(واژه)، Jue (مکاشفه)، Li (تجربه)، Wo (خویشتن)، Ming (روشنگری). هر طبقه از موزه مختص فصلی از نمایشگاه است، و فضای خارجی هم به فصل هفتم اختصاص دارد که طی آن چراغهای ال ای دی محیط نمای ساختمان را در بر گرفتهاند. این تصادفی نیست که آنچه در ابتدا به بازدیدکنندگان خوش آمد میگوید، در واقع فصل پایانی هم هست. میشود گفت این پارادوکس به شکل زیرکانهای جانمایهی نمایشگاه به عنوان تمامیتی خودنگر را به صورت موجزی در خود گنجانده است. به محض ورود به ساختمان بازدیدکنندگان با یکی از جدیدترین کارهای سونگ روبرو میشوند؛
«تالار آینه»، یک چیدمان آینهای خیرهکننده متشکل از قابهای پنجرهی بازیافت شده و قطعات آینهی متعدد. در میان تالار اثر دیگری هم با عنوان «استفاده از بی مصرف: برادر بزرگ جا بطریای» نمایش داده شده است. این کار که ترکیبی از ظروف مایعات خانگی است، دوربینهای مداربسته را تداعی میکند و تالار آینه را به زندان خانگی عجیبی تبدیل مینماید. در اتاق بعدی «خوردن شهر» در معرض دید قرار گرفته است؛ یک ابرشهر بیسکوییتی به دقت ساخته شده که خورد آن برای بازدیدکنندگان آزاد است. طبقهی دوم منتخبی از کارهای ویدئویی از ۱۹۹۲ را در امتداد دیوارها نمایش میدهد. کار مرکزی چشمگیر این طبقه، «تصویر پشتی» بازنمایی فیزیکی نورهای متحرکی است که روی یک صفحهی نمایش تابانده شدهاند. اما به جای نور واقعی، هنرمند از رشتههای ریسمان برای تقلید جلوهی نور تابانده شده استفاده کرده است.
این کار یادآور تجربیات کودکی سونگ هنگام تماشای فیلمهای انقلابی روی پردههای نمایش در فضای باز است. کار بلندپروازانهی جدید و نقطهی ثقل نمایشگاه، «در پنجاه سالگی، حکم الهی را نمیدانستم» هم در طبقهی ششم قابل بازدید است. این کار ۵۰ عروسک گِلی را نمایش میدهد که در سراسر کف گالری چیده شدهاند. دیوارها هم با عکسهای سونگ به همراه عروسک محبوب کودکیش پوشانده شده است، که قصهی شخصی کشف هویت و کنکاش خویشتن را ثبت میکند.
www.rockbundartmuseum.org
انجام بزرگترین سفارش پیتر بلیک تا به امروز
لندن، انگلیس: سِر پیتر بلیک، یکی از چهرههای پیشگام جهان هنر که اغلب از او به عنوان «پدرخواندهی پاپآرت بریتانیایی» نام برده میشود، یک کار کلاژ سفارشی برای گروه هتلهای Mandarin Oriental به انجام رسانده است. از این اثر برای پوشاندن نمای شعبهی لندن هتل در طول دورهی نوسازی گستردهی آن استفاده شده است. این کلاژ عظیم با عنوان «هواداران ما» برای فراهم کردن یک سرگرمی چشمنواز در منطقهی نایتسبریج آفریده شده است. «هوادارن ما»، بزرگترین کاری که تاکنون بلیک خلق کرده، کلاژی از ۱۰۰ چهرهی برجسته است؛ از مورگان فریمن و هلن میرن تا جوانا لاملی و جنی پکم. همه آنها مهمانهای همیشگی شعبهی لندن هتل و دیگر شعب آن در سراسر جهان هستند. سر پیتر بلیک میگوید: «برخی از کارهای اولیهی من کلاژهایی از جمعیت انبوه مردم بودند؛ این کار هم حال و هوای جلد آلبوم ۱۹۶۷ گروه بیتلز، Sergeant Pepper’s Lonely Hearts Club Band را دارد.» بلیک مسئولیت طراحی جلد این آلبوم مشهور و تاریخساز بیتلها را بر عهده داشت. کلاژ به قالب خاص و متمایز کار بلیک تبدیل شده است که او در طول زمان مکررا به آن باز میگردد. وی در ادامه میافزاید: «این کار بسیار با شیوهی متداول کار من متفاوت است. یک کار کلاژ بسیار وقتگیر و پرزحمت است، اما این بار بیشتر موضوع چیدمان فیگورها بود و این که کاری کنی در کنار هم تاثیر خوبی داشته باشند_مطمئن شوی که هیچکدام از آنها شانهاش بریده یا پاهایش حذف نشده باشد_ که همین قسمت استادانهی کار است. این پروژهی فوق العادهای برای کار کردن بود. امیدوارم رهگذران سعی کنند افراد مشهوری که میشناسند را در آن پیدا کنند.» این کار تکاندهنده، که به صورت قابل مشاهدهای در نمای جلویی ساختمان هتل به نمایش گذاشته شده، یک لذت بصری است. جیل کلوگ، از مسئولین هتل هم میگوید: «هتل Mandarin Oriental Hyde Park بخشی از ساختار زندگی در لندن است و این پروژهی نوسازی هیجانانگیز، طراحی شده تا تاییدی بر جایگاه آن به عنوان یکی از هتلهای مجلل مطرح جهان باشد. شاهکار سر پیتر بلیک نه تنها ادای احترامی به شهر است، بلکه گسترهی جهانی این گروه هتلهای زنجیرهای را به شکل کاملا بدیعی میستاید.»
www.artdaily.org
نمایش نقاشیهای یوناس بورگرت
بولونیا، ایتالیا: نخستین نمایشگاه یوناس بورگرت در ایتالیا، در موزهی هنر مدرن بولونیا برگزار شده است. این نمایشگاه فضای وسیع موزه را با حدود ۴۰ نقاشی اغلب بزرگ از این نقاش آلمانی که در دههی گذشته کار شدهاند، اشغال میکند. به همراه نمایشگاه کاتالوگی مشتمل بر نقدها و تصاویر همهی کارها منتشر شده است. بورگرت، استاد نقاشیهای فیگوراتیو تخیلی، با هر ضربهی قلم صحنههای به دقت ساخته شدهای خلق میکند که با جزییات در هم پیچیده انباشته شدهاند. کارهای او تصورش از نمایشی، که همان هستی انسان است را به تصویر میکشد، و نیاز غریزی برای انسانها تا به زندگیشان معنا، جهت و هدف ببخشند را مورد بررسی قرار میدهد. این کنکاش، قلمروهای خرد، تخیل و تمنیات جسمانی را شامل میشود، و به آفرینش مناظر بزرگی میانجامد که انباشته از فیگورهای خیالی با تناسبات متفاوت هستند؛ میمونها و گورخرها، اسکلتها و دلقکها، زنان آمازون و کودکان. این نمایشهای تصویری پویا حس قدرتمند تشویش را در بیننده ایجاد میکنند؛ سوژههای به تصویر کشیده شده نقاب بر چهره و لباس مبدل بر تن دارند، دیوارها و کف زمین شکافته میشود تا تلی از بدنها یا مایعات را نشان دهد، در حالی که تیرگی غیرقابل توضیحی همه جا حضور دارد. شاقول یا خط تراز عمودی، نمادی از تعادل درونی و نقشمایهای است که مکررا در نقاشیهای بورگرت ظاهر میشود. سنجش بیاختیار واقعیت زندگی و جهان واقع ما، تقریبا وسواس ذهنی هنرمند است. او میخواهد پرسشهای هستیشناسانه را با نقاشیهایش مورد مداقه قرار دهد و هیچ ترسی از رفتن به گوشههای تاریک برای کنکاش عواطف، وسواسها و پلیدیهای ما ندارد. بیننده با جهانی پر هرج و مرج روبروست که سردرگمی و تشویش حوادث اخیر را بازتاب میدهد و آنها را بدون ریشهیابی رها میکند. یوناس بورگرت (متولد ۱۹۶۹، برلین) در شهر زادگاهش زندگی و کار میکند. او در دانشگاه هنرهای برلین تحصیل کرده و در آلمان، انگلیس و امریکا نمایشگاه داشته است.
www.mambo-bologna.org
صرف نظر کریستو از اجرای یک پروژه به دلیل انتخاب ترامپ
لس انجلس، امریکا: هنرمند مطرح جهانی، کریستو پروژهی جنجالیاش برای آویزان کردن قطعات پارچهی نقرهای روی حدود شش مایل (۹٫۵ کیلیومتر) از رودخانهی آرکانزاس در کلورادو را متوقف کرده است. وی در توضیح دلیل تصمیمش پای صاحب خانهی جدید کاخ سفید را به میان میکشد. هنرمند ۸۱ سالهی متولد بلغارستان طی یک بیانیهی آنلاین اعلام کرده است: «پس از پیگیری پروژهی “روی رودخانه” به مدت بیست سال، و درگیر شدن با فرآیند چانهزنیهای قانونی به مدت پنج سال، دیگر نمیخواهم منتظر نتیجهی کار باشم.» نیویورک تایمز مینویسد کریستو پروژهی «روی رودخانه» را متوقف کرده است چون زمین محل اجرای آن که متعلق به دولت فدرال است، اکنون رییس جدیدی دارد؛ یعنی رییس جمهور دونالد ترامپ. کریستو، که در ۱۹۷۳ شهروند امریکا شد، به نیویورک تایمز میگوید: «من از یک کشور کمونیست میآیم. من از پول خودم و کار خودم و طرحهای خودم استفاده میکنم برای اینکه دوست دارم کاملا آزاد باشم. و اینجا اکنون، دولت فدرال صاحب خانهی ماست. آنها صاحب زمینند. من نمیتوانم پروژهای را اجرا کنم که این صاحب خانه از آن منتفع میشود.» در مقابل درخواست روزنامه برای توضیح بیشتر، وی تنها پاسخ میدهد که تصمیمش خود به قدر کافی گویاست، و همانند بسیاری از مردم او هرگز فکرش را هم نمیکرد که ترامپ انتخاب شود. کریستو میگوید که میخواهد اکنون توجهاش را روی تنها اینستالیشن دائمیاش با عنوان «مصطبه» در امارات متحده عربی متمرکز کند. ایدهی پروژهی «روی رودخانه» در ۱۹۹۲ با همراهی همسر فقید هنرمند، ژان کلود، شکل گرفت. این پروژه گرفتار جدلهای قانونی شده و واکنشهای متفاوتی را از سوی گروههای حامی محیطزیست و دولتی برانگیخته است. مخالفان نگرانیهایی را در مورد تاثیرات زیستمحیطی پروژه که انتظار میرفت انجامش دو سال و نیم زمان ببرد، ابراز کردهاند. طی این پروژه قرار بود حدود شش مایل صفحات نقرهای براق به صورت موقت در هشت ناحیهی مجزا در امتداد مسیر ۴۲ مایلی رود آرکانزاس آویزان شود.
www.artdaily.org