نقدی بر نمایشگاه عکس پگاه قدیرى و حمید مهدوى در نگارخانه عمارت روبرو با عنوان سکوت
سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر
تنهایی دردمند انسان
دیگر نوشته های این نویسنده را اینجا بخوانید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- رد پای اینستاگرام | نقدی بر نمایشگاه زهرا قراخانی
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- نقدی بر نمایشگاه « دچار آبی بیکران» | رضا کیانیان
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- نگاهی به عکاسی مینیمال به بهانه نمایشگاه گروهی عکس«مینیمال»
[/one_half_last]
انسان در تکاپوی زیستن خود، همواره چالشی عظیم با جهان داشتهاست. گاه آن را خصمی بزرگ دیده و گاه خود را برتر از آن دانسته است و این در حالی است که جهان به راه خود میرود و برای هیچ کس و هیچ چیز توقف نمیکند.
در نمایشگاه حمید مهدوی و پگاه قدیری اما زمان ایستادهاست، جهان متوقف شده و آن دو سعی کردهاند این «سکوت» پاشیده شده بر آن را هضم کنند و به تصویر درآورند. سکوتی که برخاسته از تنهایی است. سکوتی که انسان را با جهان بیگانه کردهاست و در آن همچون شبهی سرگردان تنها ردی از او برجای میماند.
نمایشگاه سکوت با نمایش تصاویری در بستر عکس بر دیوار، یک چمدان و یک ویدئو به استقبال مخاطب میآیند. چمدانی که حاوی قسمتهای مختلف همان، رفتن و ترک کردنیاست که در تصاویر اتفاق افتاده و در هر یک از تصاویر بخشی از آن چمدان در نمای بازِ منظرهای برفی، در دل یک ویرانه برجای ماندهاست. خاطراتی که در عمق ویرانهها جا ماندهاند. آثار این نمایشگاه بر هراس و جدایی دلالت دارند، جدایی منجر به سکوت که بین انسان، طبیعت و جهان روی دادهاست. و هراسی که در چرخهای بیپایان هم موجِب و هم موجَب ویرانی و نیستیاست و انسان دربرابر آن ناتوان به نظر میرسد. مصداق آن ویدئویی است که در آن مردی به سختی و سینهخیز خود را بر روی زمین میکشد.
در مورد آثار این نمایشگاه همچنین باید به این نکته توجه کرد که دو نگاه زنانه و مردانهی پگاه قدیری و حمید مهدوی،هرچند در ظاهر فضای یکسانی را در آثار خود به وجود آوردهاند، اما با اندکی دقت معلوم میگردد که هرچند جهانشان به هم نزدیک اما زاویه دید آندو نسبت به این جهان یکسر با یکدیگر متفاوت است. در جهان قدیری انسان به شدت حضور دارد، تصاویر او اغلب در ویرانههایی دست ساخته انسان گرفته شده و ردی از او جایی در گوشهای پنهان است. این امر به عبور و گذشتن و جا ماندن اشاره دارد و واجد نوعی احساس نوستالژی میباشد که آثار او را از آثار مهدوی متمایز میگرداند. از سوی دیگر در آثار مهدوی بیشترِ بار نیستی و عدم، بر دوش طبیعت و زوال غمانگیز آن افتادهاست. زوالی که زندگی درون آن که با حضور یافتن حیوانات زنده، مانند سگ، پرنده، گاو و شتر نشان داده شدهاست که نسبت به این نیستی بیاعتنا هستند و گویی ربطی به دنیای آنان ندارد و مهابت و سکون آن با آنان یکی شده و جزئی از آنان است. همان طور که در آن زندگی میکنند و میمیرند، مانند اسکلت حیوانی که روی زمین افتادهاست.
آثار این نمایشگاه به شیوه فوتومونتاژ کار شدهاند و از ترکیب چندین عکس به وجود آمدهاند. عکسهایی که با ظرافت و زدودن یا افزدون جزئیاتی به یک منظره به ظاهر ساده، فضایی بیانگر و تاثیرگذار ایجاد کردهاست. مانند قراردادن ماه بر بستری خشک که چاله آبی در آن قرار دارد و به مثابه قرینه فرمی ماه در تصویر بر وضعیت رازآلوده برکهی به جای مانده از یک دریاچه دلالت میکند که دستهای از پرندگان مهاجر آن را ترک کردهاند. تصویری که مرثیه آب را میخواند و آبادانی که در فقدان آن پرواز میکند و میرود. همچنین آثار به جا مانده از تمدنهای ناشناختهی باستانی که در گوشه و کنار صحرایی سر خود را از خاک بیرون آوردهاند و گویی به کلی فراموش شدهاند.
اشارات ضمنی متعددی در آثار وجود دارند، مانند زن یا مادر زمین، انسان به عنوان کسی که فراموش میکند و حیوان به عنوان حیاتی که بیصدا و در سکوت نظاره میکند. از این میان تنها حیوانات هستند که به طور کامل دیده میشوند و از باقی آنان تنها ردی یا تکهای از متعلقات یا برساختههایشان به جا ماندهاست و این عدم حضور نشان دهنده ترک کردن و فراموش شدن است. رابطه از بین رفته انسان و طبیعت، که همان طور که در بیانیه آمده «از حرکت ایستاده و حجم سنگین نیستی را بر آنچه هست گسترده.» و این ناکجای بدون زمان در زیر بار آن خم شده و برفی که بر آن نشسته پیش درآمد سرماییاست که بر روح این فضا حاکم خواهد شد.
آثار این نمایشگاه در قطع ۳۰*۴۵ سانتی متر و بر روی کاغذ فاین آرت پرینت شده و در قابهایی از چوب پهن و بدون پاسپارتو ارائه شدهاند، انتخاب نوع کاغذ باعث حذف درخشندگی تصاویر در مقایسه با کاغذ عکاسی است و به آن بافتی پنهان میدهد و رنگمایه خاکستری آثار را تشدید میکند که بر ارزش بصری آثار میافزاید، همچنین انتخاب قابها که از یک ماده طبیعی ساخته شده و عدم وجود فضای منفی در اطراف اثر شاید با مضمون نمایشگاه رابطهای مستقیم داشته باشد، اما در مجموع تزئینی شده و تمرکز را از روی تصویر درون قاب خارج میکند.
در مجموع میتوان گفت نمایشگاه سکوت، در به تصویر کشیدن نبودن،تنهایی و رها شدن میان نیستی بیپایان موفق عمل کرده است. در این نمایشگاه رابطه چندگانهای که بین انسان و جهان وجود دارد به چالش کشیده شده و مورد نقد قرار گرفتهاست. از طرفی هنرمندان از تمام امکانات موجود برای بیان مقصود خود بهره بردهاند و در کنار ارائه مرتب، توان خود را برای انتقال دیدگاهشان به مخاطب به کار بستهاند و در این امر نیز موفق عمل کردهاند.
[/one_half_last]