آرون کری Aaron Curry پرونده هنر فردا
نوشته: جینز استهوف
سایت تندیس ترجمه زهرا قیاسی
درک هنر معاصر نیازمند مطالعهای وسیع است، کسب دانش تاریخی و شناختی دقیق از جهان امروز. کتاب هنر فردا از جمله کتاب هایی است که در کنار نمونه هایی از آثار هنرمندان نوظهور متونی راهگشا برای رمزگشایی و درک آثار آنها و جریانهای هنریشان ارائه میدهد و در نهایت دورنمایی از آینده هنر جهان به دست میدهد. در این پرونده متون این کتاب را به همراه آثار هنرمندان آن ترجمه و در اختیار شما قرار خواهم داد. امیدوارم که این مختصر دریچهای باشد برای کنجکاوی بیشتر و شناخت بهتر جهان هنر معاصر.
The Art of Tomorrow
Editors:Laura Hoptman, Yilmaz Dziewior, Uta Grosenick
آرون کری در کولاژها، نقاشیها و طراحیها و مهمتر از همه مجسمههای غول پیکرش صحنهای میسازد برای اختلال در کدهای استتیکی و آمیختن ارجاعهای [گوناگون] به استانداردهای تاریخ هنر، از هنر پاپ گرفته تا سرچشمههای دور و مهجور، و آنها را با سبک و سیاق جدید طراحی میکند. کری راهش را از دل آوانگاردهای قرن بیستم باز میکند ، فرمهایی را میگیرد که کالدر، پیکاسو، آرپ، مور و ناگوچی خلق کرده بودند – اینها هنرمندانی بودند که از ظاهر بدوی گرایی نمونه برداشتند و آن را به چیزهایی تبدیل کردند که در زمانهشان زبان تصویری جدیدی بین انتزاع و شکلنمایی بود. اقتباسی که کری از این منابع میکند بازی کنایهداری میسازد که دربارهی امر مجعول، کژفهمیشده یا اقتدار وسواسگونهای است که برای بیان هنری تصور میشود.
او از حال و هوای سطحی که حول و حوش آثار بومیان استرالیا وجود دارد استفاده کرده و آنها را دوباره صحنهپردازی میکند، و با قطعاتی از فرهنگ پاپ امروزی همراهشان میسازد؛ به این صورت، هیبرید بودن آنها را برمیگیرد، ویژگیای که همیشه آستانههای جدیدی را تعریف میکند. تصاویر بازیهای کامپیوتری، کمیک استریپ، فولکلور آمریکا، مد و گرافیتی در کارش به هم بافته شدهاند. کری به قول خودش از هنرمندان خاصی الهام گرفته است، همچون وسترمن، ایوان آلبرایت، کارل ویرسم و مهمتر از همه استادش ریچارد هاوکینز.
بازآمیزی زباله و فرمهای سنتی در کار کری فقط به منظور بازیابی استتیک نیست، کار او ترجمهای نو از فراهمی نامحدود سبکهاست، پروژهایی که موضوع تأمل آن استفادهی ناجور از متریالهاست. مثلاً «چهره مقتدر»[۱] فیگور انتزاعی غول پیکری به سبک پیکاسو یا دوبوفه است، مونتاژ معمولی و نمایشی با قطعات چوب که به رنگ سفید زیرسازی شده و بعد با الگوی راهراههای درهم خیلی زمخت و غلیظ پوشانده شده است.
درونش هم پل هواییای قرار دارد: این نوع طراحی سطح ــهدف نظامی آن گمراه کردن ناظران کشتی و دیگر تجهیزات نظامی بودــ فاصلهی زیادی با واژگان فرمی کوبیسم یا ورتیس ندارد. در آثار دیگر مثل ohnedaruth and Danny skullface sky boat (2009) کری باز هم مفاهیم سطح و فضا را به هم اتصال میدهد، چون از عناصر چوبی و آلومنیومی ساخته شدهاند و بسته به نقطهی دید مخاطب به صورت سطح یا حجم دیده میشوند، برای همین دیدنِ کارها نیاز به چابکیِ قدرت دید دارد و فاصلهی متفاوتی برای بیینده ایجاد میکند.
[۱] face face socialite
شماره قبل از پرونده هنر ردا را اینجا ببینید: