آثار توبی زیگلر | اشارهای به آثار هنری ماتیس
دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۵۹ ترجمه سجاد عمادی
نمایشگاه توبی زیگلر در New Art Centre
سالزبری، انگلیس: دومین نمایشگاه توبی زیگلر در New Art Centre استمرار مطالعات او در مورد راههای جذب و انتشار همزمان روایات و سرگذشتها از سوی اشیا است. نقشمایههای تاریخ هنری که زیگلر برای کار برمیگزیند، پیشینهی پیچیدهی چند لایهی خود را دارند، اما همچنین از منظر شخصی برای هنرمند واجد معنا و اهمیت هستند. مجسمهها، نقاشی و چاپهای سیلک اسکرین جدید این نمایشگاه همگی آشکارا به آثار هِنری ماتیس اشاره دارند. برای زیگلر، ماتیس شخصیت پیچیدهای است. زمانی که زیگلر در کودکی نقاشی را کشف میکرد، به سمت ماتیس کشیده شد، اگرچه ماهیت شاد و تزیینی کار وی برایش عجیب بود؛ با عنایت به این موضوع که آثار ماتیس بر زمینهی تجربهی دو جنگ جهانی خلق شده بودند. عنوان این نمایشگاه، «برده»، از یکی از مجسمههای نمایش داده شده وام گرفته شده است؛ مجسمهی ایستادهای در مقیاس طبیعی که با حالت اغراقآمیزی روی یک پا تکیه کرده و از آلومینیوم قالبگیری شده است. این اثر، از مجسمهی برنزی «مادلین ۱» (۱۹۰۱) ماتیس الهام گرفته شده، و هر دو مجسمه هم برگرفته از «بردهی محتضر» میکلانژ هستند. محور تجربیات هنری زیگلر گفتگو میان نگرشهای دیجیتال و دستی در تولید اشکال و تصاویر است. این گروه جدید مجسمهها که ماحصل بیش از سه سال آزمون و خطا هستند، منطق چاپگرهای سه بعدی را به عنوان الگوی خود پذیرفتهاند، اما دیگر فرایندهای پیچیده هم در ساخت آنها به کار رفته است. اشکال اولیهی مجسمهها با استفاده از نرمافزارهای مدلسازی سه بعدی خلق میگردند. سپس این مدلهای مجازی با فواصل منظم برش داده میشوند و الگوهای حاصل از برشها روی صفحات مقوایی چاپ میگردند. با استفاده از این الگوها، زیگلر مارپیچهایی از جنس گِل رس تهیه میکند تا فرم مجسمهها را لایه به لایه بسازد. او در واقع در این مرحله، کار یک چاپگر سه بعدی را با دست تقلید میکند. زیگلر همواره نسبت به سرعت متفاوت فرآیند خلق آثار نقاشی و مجسمهسازی دلمشغولی داشته است. در هر دو رسانه، کار پرزحمتی که به آرامی در طول هفتهها ساخته شده، ناگهان با حرکات فیزیکی و شهودیتر، در کسری از ثانیه در هم میگسلد و دگرگون میشود. در مجسمههای حاضر در نمایشگاه هم اشکال مارپیچ گِلی، بریده شده، تغییر شکل میدهند و جلوه و نقوش نامنظمی را در میان لایههای منظم پدید میآورند. زیگلر از این مدلها اسکن سه بعدی تهیه، و اندازهی آنها را بزرگتر، و با چاپگر سه بعدی چاپ میکند. هنرمند همچنین در این مرحله هم دوباره پیش از سخت شدن پلاستیک مایع داغ مورد استفاده در چاپگر، تغییراتی در مجسمه ایجاد مینماید. این کار همانند شکافهایی است که در اشکال گِلی اولیه ایجاد شده بود. دست آخر همهی این دگرگونیها در یک مجسمهی آلومینیومی نمود مییابد که از همان مدل ساخته شده با چاپگر، قالبگیری شده است. در نقاشی حاضر در نمایشگاه، موضوع از دست رفتن بخشی از اطلاعات یک اثر در فرآیند تغییر قالب ارائهی آن به شکل دیجیتال مورد توجه قرار گرفته است. تصاویر به دست آمده از جستجوی نقاشی «برهنهی لمیده بزرگ» از ماتیس در گوگل، منبع نقاشی زیگلر هستند. نتیجهی جستجو، شبکهای از تصاویر کوچک بیکیفیت از نقاشی ماتیس در قالبهای رنگی متنوع است. نقوش چهارخانهی پسزمینهی نقاشی ماتیس، در حالت نمایش چهارخانهی صفحهی نتایج جستجوی تصاویرِ گوگل، و شبکهی چهارخانهای پیکسلهایی که یک عکس jpegs را میسازد، تکرار میشود. زیگلر طی چند هفته با دقت کار ماتیس را روی یک پانل آلومینیومی کپی میکند. وی سپس با سنگ سنباده بخش زیادی از تصویر را پاک مینماید تا آلومینیوم زیر آن دیده شود؛ در این فرآیند او در عرض چند دقیقه نتیجهی هفتهها کار را از میان میبرد و تصویر جدیدی میآفریند. چهار نقشبرجستهی ماتیس که پیکر یک زن از پشت را، به ترتیب از تصویری واقعگرایانه تا انتزاعی، نشان میدهد، منبع الهام چهار کار چاپی جدید زیگلر هستند. کار ماتیس چیزی میان تصویر و مجسمه است. زیگلر در ابتدا نقش برجستهی ماتیس را به تصویری دو بعدی تقلیل میدهد، اما با چاپشان روی پتوهایی از جنس فویل آلومینیومی پر چین و چروک، آنها را مجددا به چیزی حدفاصل میان اثری دو بعدی و سه بعدی باز میگرداند. توبی زیگلر، متولد ۱۹۷۲، در لندن متولد شده و در همین شهر زندگی و کار میکند. وی در Central St Martin’s تحصیل کرده است.
http://sculpture.uk.com
برپایی نمایشگاه نقاشیهای جف سانهاوس
نیویورک، امریکا: گالری تیلتون نمایشگاهی از کارهای جدید جف سانهاوس با عنوان «تقلیل پنهان» برگزار نموده است. این چهارمین نمایشگاه هنرمند در این گالری است. سوژهی سانهاوس، مرد امریکایی افریقایی تبار در فرهنگ غربی است. در «تقلیل پنهان»، او تمرکزش بر پیکره را ادامه میدهد؛ به طور خاص، پرترهی مردان افریقایی/امریکایی، که از تصاویر رسانهها در کنار تاریخ دیرینهی چهرهنگاری الهام میگیرد و از زبان بصری ویژهای استفاده میکند که طی سالیان متمادی آن را پرورانده و شکل داده است. این شخصیتهای کار او که در طول سالها تکرار و اصلاح شدهاند، مشخصهی آثار وی و متعلق به او هستند. پیکرههای سانهاوس از روبرو نمایش داده میشوند، و از نمای نزدیک نقاشی شدهاند تا درست بر سطح بوم پدیدار شوند و ضمنا گاهی هم عناصری روی آنها کلاژ شده تا به درون فضای بیننده گسترش یابند. سانهاوس همزمان فیگورهایش را تقلیل میدهد تا بر عناصر شکلی اصلیشان تمرکز کند، و سطح، رنگ و عناصر طراحی را به نحوی میسازد تا به بیشترین تاثیر دست یابد. پیکرههای او اگرچه اغلب با رنگهای گرم و زنده اجرا شدهاند، اما هچنان سرد و مبهم باقی میمانند. نقاشیها همزمان زیبا و برانگیزاننده هستند. دایرهی واژگان نقاشیهای متمایز سانهاوس شامل استفاده از بریدههای کلاژ شدهی تصاویر مجلات، چوب کبریتهای به دقت چیده شده، اسفنج سیمی و فلزات لحیم کاری شده میشود که بر زمینهی تخیلات نقاشانهی به دقت اجرا شده، قرار گرفتهاند. نقوش دلقکوار مخصوص هنرمند که به چهرهی سوژههایش افزوده میشود، به سرعت بیننده را از این موضوع آگاه میکند که اگرچه این تصاویر به صورت واقعگرایانه نقاشی شدهاند، اما نمادین هستند؛ و سایهها، نظیر سایههایی که بوسیلهی لبهی یک کلاه پهن ایجاد شدهاند و اغلب بیشتر چهره را میپوشانند، رازآلودگی و بیتفاوتی جنسی خاصی را به صورتها میافزایند. با برداشت از تصاویر به وضوح خشن و جنسی متداول در فرهنگ ما، سانهاوس با به منتهای درجه رساندن نمادگرایی پیکرهها، از پوچی و دورویی ذاتی موهومات و عقاید نادرستی که حول و حوش مردان افریقایی/امریکایی وجود دارد، پرده بر میدارد. جف سانهاوس در سال ۱۹۶۸ در نیویورک متولد شده است. وی لیسانسش را از مدرسهی هنرهای بصری نیویورک و فوق لیسانس را از کالج هانتر دریافت کرده است. او در بروکلین نیویورک زندگی و کار میکند.
www.jacktiltongallery.comعکسهای رو اتریج در گالری گاگوسیان
سن فرانسیسکو، امریکا: گالری گاگوسیان نمایشگاه «معصومیت ۲» را از عکسها و مجسمههای جدید رو اِتریج برگزار نموده است. در عکسهای اتریج از امر واقعی برای القا کردن یا در هم گسیختن امر آرمانی استفاده میشود. او بواسطهی عکسهای تجاری محصولات، مدلهای صنعت مُد و آگهیها، در کنار لحظات خودمانی از زندگی روزمرهی خودش، خط ظریف میان امور عمومی و شخصی را نشان میدهد، و همزمان ژانرهای تاریخ هنری را با فرهنگ تصویری امروز در هم میآمیزد. »معصومیت ۲» متشکل از مجموعهی جدیدی از عکسهای بزرگ چندلایه است که روی فلز برنج چاپ شدهاند. نوردهی و لایههای شفاف چندگانه، روی سطح براق فلز در هم آمیخته میشوند، و جلوههای شبه کیمیاگرانه بوجود میآورند، گویی جزییات از خود نور ساخته شدهاند. بدین گونه اتریج به خودِ فوت و فن عکاسی میپردازد، و قابلیت این رسانه برای زنده و مجسم کردن گذر زمان را افزایش میدهد. هفت عکس روی فلز، تصاویری از مدل مُد، لوییز پارکر، را نمایش میدهند؛ برخی از آنها هم شخصیتهای برنامهی تلویزیونی لونی تونز، اشیای سایهنما، و دیوارهای آجری را در خود جای دادهاند. اگرچه پارکر در طول دوران فعالیت اتریج در کارش حضور داشته، اما این آثار جدید اولین عکسهایی هستند که توسط خود اتریج از پارکر گرفته شدهاند. اتریج بواسطهی بایگانی شخصیاش، از زمان گذشته، به عنوان مادهی اولیهی خلق اثر هنری استفاده میکند تا پرترههای ترکیبی و حتی هیولاوار خلق نماید. عکسهای کوچکتر روی فلز در نمایشگاه، دربرگیرندهی مجموعهای از سلف پرترههای هنرمند در سنین و شکل و ظاهر متفاوت هستند. در یکی از آنها، او به عنوان یک کودک شش ساله، به درختی در پارک تکیه داده است، و در کار دیگر، به عنوان یک بزرگسال، برهنه در مقابل یک آینهی بلند ایستاده است. این دو کار، به همراه «جمجه بر برنج»(که یک ماکت پلاستیکی از جمجه انسان را تصویر میکند) مطابق با سه مرحلهی حیات انسان هستند؛ مضمونی رایج در نقاشی رنسانسی که اغلب به شکل معصومیت کودکی، پختگی بزرگسالی و مرگ نمایانده میشود. مجسمههای اتریج همچنین حاکی از این امر هستند که چگونه اشیای ظاهرا معمولی، بسته به نوع ارائهشان، میتوانند به نمادهای مرموز و نشانههای زیستنامهای تبدیل شوند. رو اتریج در سال ۱۹۶۹ در میامی به دنیا آمده است و در نیویورک زندگی و کار میکند.
www.gagosian.com
مروری بر کارنامهی هنری هانس آیکلبوم
لاهه، هلند: پاییز امسال، موزهی عکاسی لاهه در نمایشگاه بزرگی به مرور کارنامهی هانس آیکِلبوم پرداخته است. طی ۴۰ سال گذشته آثار این هنرمند کنکاش مستمر ساختار هویت و تفاسیر ما از آن بوده است. مشهورترین کار او مجموعه عکسی است که در آن، مردم ناآگاه از حضور عکاس در خیابانهای شهرهای بزرگ جهان در حال قدم زدن هستند. این نمایشگاه با عنوان «شخصیتها» آثاری از اوایل کار هنرمند در دههی ۱۹۷۰ تا جدیدترین عکسهای خیابانی او _از جمله مردم در حال خرید در لاهه_ را در بر میگیرد. برای بیش از ۲۵ سال هانس آیکلبوم(متولد ۱۹۴۹) از جمعیت بیقراری که در مراکز شهرها تردد میکنند، عکاسی کرده است. او با نگه داشتن دوربین در ارتفاع سینه، به دنبال مشترکات و تشابهات در ظاهر و رفتار عابران پیاده است. در عکسهای گرفته شده، ابتدا نظر شما به شباهتها جلب میشود؛ ژاکتهای کلاهدار با شلوار جینهای آبی، دامنهای کوتاه با ساقهای مشکی، تی شرتهای رولینگ استون، و پیراهنهای چهارخانهی آستین کوتاه. تنها پس از مدتی به تدریج شما متوجه میشوی که هر فرد برای پیدا کردن یک ترکیب متمایز یا راههای دیگری برای ایجاد تغییر در مُد کنونی، چه مقدار تلاش کرده است. این مجموعه، که تا کنون مشتمل بر شش هزار عکس میشود، نشان میدهد که به چه میزان ارضای نیاز و اشتیاقمان به فردیت در چهارچوب جامعهی مصرفگرا سخت است. در دههی ۱۹۷۰، زمانی که آیکلبوم جوان به تازگی فعالیت هنریاش را آغاز نموده بود، کاسنپچوال آرت هنوز در دوران اوجش به سر میبرد. عکاسی، رسانهی مهمی در این تحولات بود. آیکلبوم به شدت تحت تاثیر کانسپچوال آرت قرار گرفت. نخستین نمایش آثار او در نمایشگاه Sonsbeek در کنار هنرمندان کانسپچوالی نظیر کارل آندره، روبرت اسمیتسون و اِد روشا بود. آیکلبوم در کارهای اولیه، خودش سوژهی کارهایش بود. در مجموعهی «با خانوادهام»(۱۹۷۳) او از مادرانی با دو فرزند درخواست میکرد تا برای عکس گرفتن در کنار او روی یک مبل بنشینند. نتیجهی کار مجموعهای از عکسهای خانوادگی بود که هر کدام به تنهایی درست و بی اشکال به نظر میرسیدند، اما وقتی در کنار هم دیده میشدند این پرسش را مطرح مینمودند که چگونه به راحتی پدر میتواند در یک خانواده جایگزین شود. هانس آیکِلبوم در سال ۱۹۴۹ در آرنهم به دنیا آمده است و در امستردام زندگی و کار میکند. او بیش از پنجاه کتاب منتشر کرده و نامزد کسب جوایز متعددی بوده است.
www.fotomuseumdenhaag.nlشماره قبل دنیاگردی را در لینک زیر مشاهده کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
مجسمههای کیت ادمیر دستیار متیو بارنی در گالری پتزل
مجسمههای کیت ادمیر دستیار متیو بارنی در گالری پتزل دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۵۸ برگردان سجاد عمادی نمایش مجسمههای کیت ادمیر در گالری پتزل نیویورک، امریکا: گالری پتزل از برپایی نمایشگاه مروری بر مجسمههای کیت ادمیر با عنوان «مادر قالب» خبر داده است. در نمایشگاه منتخبی از کارهای ۲۶ سال گذشتهی هنرمند نظیر «دختری را ملاقات کردم که بلوز میخواند»(۱۹۹۱) و «بواسطه تصویرها»(۲۰۱۷)، ارائه شدهاند. «مادر قالب» ششمین نمایشگاه انفرادی ادمیر در این گالری است و همزمان با آن مجلدی […]