هنر معاصر ژاپن در قدیمیترین کلیسای برلین
چیهارو شیوتا از بینال ونیز تا برلین
سایت تندیس ترجمه محمد عبقری
انجیل در گردبادی عنکبوتی در قدیمیترین کلیسای برلین به پرواز درآمده: چیهارو شیوتا توضیح میدهد
اینجا قدیمیترین کلیسای برلین یعنی سنت نیکولا کیرچ است و کسی که در غروب یکی از روزهای سپتامبر آخرین تغییرات را در نصب کار هنری اش اعمال میکند چیهارو شیوتاست. او کلیسا را با الیافی سیاه رنگ جوری کنارهم تافته است که تونلی را به آسمان نشان میدهد. هزاران صفحه از انجیل که به زبانهای متفاوت انتخاب و جدا شده در این گردباد سیاه گیرکرده است، گویی که در باد میرقصد.
نصب این کار هنری به عنوان کلمات گمشده، به مناسبت ۵۰۰ مین سال اصلاحات پروتستانهاست که در سراسر آلمان و در روز ۳۱ ام اکتبر برگزار میشود. این کار فصل جدیدی را در این ساختمان رغم زد، کاری که توسط موسسه Stadmuseum مدیریت شده و گویی با مرکز هنرهای معاصر زندگی جدیدی یافته است.
شیوتا که اصلیتی ژاپنی دارد چیدمان فنری شکلی را در مقیاس بسیار بزرگ در بینال ونیز و درغرفه ژاپن در سال ۲۰۱۵ به نمایش عموم گذاشت. این کار با عنوان کلیدی در دست و مشتمل بر بیش از ۵۰۰۰ کلید فلزی پیچیده شده در شبکهای از نخهای تابیده شده (که امضای شیوتا نیز میباشد) را در غرفهشان اجرا کردند که تا سقف نمایشگاه را پوشانده بود.
در سری «اصل داستان» ستونی که به بررسی و کشف داستانهای پشت پرده کارهای هنری میپردازد این بار با سراغ شیوتا آمدهایم که ما را به سالن بزرگ کلیسای سنت نیکولای میبرد.
درمورد صفحات جدا شده انجیل در کارت برایمان بگویید.
من میخواستم تا ارتباطی بین این کار و تاریخ مسیحیت در ژاپن برقرار کنم. در قرن ۱۶ میلادی مسیحیان پرتقالی تحت عنوان مسیونری به ژاپن آمدند، اما مسیحیت تا مدتی بعد از آن ممنوع شد. ژاپنیهای مسیحی دینشان را مخفی میکردند. از آنجا که شما نمیتوانستید انجیل منتشر کنید و یا حتی داشته باشید، مسیحیت به صورت نقل قول گسترش یافت. بسیار در شگفتم که چگونه این نقلهای سنتی داستانها را پخش میکرد، از فردی به فرد دیگر و با بازگویی منتقل میشد. گذرگاه انتقال این داستانها از طریق کلیسا تعیین میشد و آن راهی نبود الا مهاجرت، من فکر میکنم این مهاجرت فکری از طریق بیان داستان انجام میشد.
مذهب برای شما چه معنایی دارد؟
من مذهبی نیستم. پدر و مادرم بودایی هستند. مذاهب به هم متصلاند و باهم ارتباط برقرار میکنند، و نه تنها مسیحیت. این شبکهی نخهای درهم نشان دهنده رابطه انسانهاست، بعضیها درهم بافته شدهاند، بعضی از هم بریده و دوباره به هم وصل شدهاند، درحالی که مسیرهای متفاوتی را میروند. رنگ سیاهی که برای این کار انتخاب کردهام نشانه چیزی جهان شمول مثل آسمان شب است.
چطور شد که برای اینکار دعوت شدید؟
موزه Nikolaikirche از من خواست تا به مناسب ۵۰۰ سال اصلاحات کاری را ترتیب دهم. من هم قبول کردم، چنین ایدهای به سرم زد و آنها هم خوششان آمد.
چقدر طول کشید تا چنین کاری را درست کردید؟
دو هفته کامل با ۱۵ نفر از کسانی که مدتهاست با من کار میکنند و با بافتن به این شکل آشنا هستند. معمولاً یک رشته داریم که به سقف متصل میکنیم تا فرم و ساختار کار بدست آید، اما برای همچین جای بزرگ و متفاوتی رشته ما کافی نبود. همه جا را با قلم زدن و تراش دادن انجام دادیم. من نمیتوانم همه را کنترل کنم، بنابراین به کسانی که با من کار میکنند اعتماد میکنم.
آیا از تکنیک خاصی در بافتن و تنیدن استفاده میکنید؟
خیر. هرکسی میتواند این کار را انجام دهد.
چطور طراحی شبکه نخها را با فضای موجود منطبق میکنید؟ چه مقدار از طرح اصلی در کار نهایی خود را نشان میدهد؟
قبل از اینکه شروع به کارکنیم باید فضا و مکانی را که قرار است با نخها پوشانده شود ببینم. احساس میکنم که روح و جسمم در یک بعد خاص به پرواز در میآید. بعداز این کار شروع به طراحی میکنم و طرحم را به موزه نشان میدهم. اما معمولاً با چیزی که در نهایت ساخته میشود متفاوت است.
یک ماه دیگر که نمایش کار تمام شد چه بر سر این اثر میآید؟
کار من همیشه اینجوری میماند. بعد از این که نمایش تمام شد، تکه تکه شده و دیگر به شکل فیزیکیاش وجود نخواهد داشت. تنها در خاطره مردم میماند. تنها چند کار دائمی در موزهها و کلکسیون شخصی به جا مانده است.
دیگر اخبار هنر معاصر جهان را اینجا دنبال کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
موزه لوور ابوظبی پروژه متهورانه و جنجال برانگیز
موزه لوور ابوظبی | شگفتیهای هنری در سواحل خلیج فارس ابوظبی می رود که به مهمترین مقصد دوست داران هنر در خاورمیانه تبدیل شود سایت تندیس: همزمان با آغاز نهمین دوره آرت ابوظبی در شهر ابوظبی امارات، از پروژه متهورانه و جنجال برانگیز دیگری نیز رونمایی میشود؛ موزه لوور ابوظبی. امارت ابوظبی از مهمترین دولتشهرهای کشور امارات متحده عربی، از حدود ده سال پیش با سرعتی سرسام آور در تلاش است تا خود را به یکی از جذابترین مقاصد گردشگری […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
آرت ابوظبی همزمان با لوور ابوظبی
آرت ابوظبی همزمان با لوور ابوظبی هنر مدرن و معاصر در آرت ابوظبی سایت تندیس به قلم مریم روشن فکر آرت ابوظبی که همه ساله در ماه نوامبر برگزار میگردد، امسال نیز از ۸-۱۲ نوامبر با حضور گالریها و بنیادهای هنری و برنامههای متعدد آموزشی و نشستها برگزار خواهد شد. این در حالیست که همزبان با این رویداد مهم در ابوظبی امروز آرک دیلی یک روز قبل از گشایش موزه لوور ابوظبی، تصاویری از آخرین مراحل آمادهسازی این موزه را منتشر […]