نقدی به نمایشگاه انفرادی آثار سیاوش طلایی در گالری «اُ»
فردیت مجعول
سایت تندیس به قلم سحر افتخارزاده
به سختی میتوان عنوان نمایشگاه نقاشی را برای اولین انفرادی سیاوش طلایی پذیرفت. این آثار بیشتر وامدار مجسمهسازی هستند. شیوه حجم پردازی فیگورها و قرارگیری یک آبجکت مرکزی در فضای خالی بوم، آثار را تبدیل به مجسمههایی معلق کرده. این سردیسهای بزرگ طلا اندود که شخصیتهایی ترکیبی را به نمایش میگذارند، اکثرا با عنوان سلف پرتره ارایه شدهاند. طلایی در قالب این سلف پرترهها هویت خود را در ترکیبی تاریخی-جغرافیایی جستجو میکند.
پالت تک رنگ، سکون و سردی مجسمهوار صورتها، رنگ گذاری مکانیکی آثار که با دقتی در حد نرم افزار مدلسازی انجام شده، تابلوها را در فاصلهای دور از مخاطب نگه میدارد. همچون تمثال خدایانی که باید در طاقچه بماند و امکان نزدیک شدن بنده را از او سلب کند. تنها در معدودی آثار حرکت و تکرار و رنگ گذاری کم وسواستر طلایی کمی کارکتر را زنده کرده که بنظر میرسد این آثار سیاه و سفید متعلق به مجموعه دیگری باشد. اما سردیسها با آن چشمهای خالی از نگاه، خود را در لایهای رازآلود پنهان میدارند و تصوری از ارجاعات پیچیده معنایی را در ذهن مخاطب ایجاد میکنند.
عاری کردن صورتها از هرگونه بیانگری، اجرای فوق العاده مهندسی شده و خالی از ذره ای رومانتیسیسم یادآور تقسیم بندی صلب و جزمی هنر از منظر هگل است. بر این اساس آثار طلایی در دسته هنر نمادین قرار میگیرند اما بواقع طلایی تنها از سنت تصویری کلاسیک بهره میبرد چراکه بواسطه برساختن تصاویر ترکیبی از پایبندی به اصول نمادپردازی کلاسیک سر باز میزند. کارکترهای التقاطی طلایی بیشتر شبیه مدلسازی برای یک بازی کامپیوتری یا داستان تخیلی هستند تا آنکه تصویری از کمالگرایی کلاسیک ارایه دهند.
اجرای تکنولوژی محور و خاصیت ترکیبی بودن فیگورها تمهیدی است که طلایی برای معاصریت بخشیدن به آثارش بکار میبندد. فرم کلی آثار پایبند به قواعد کلاسیک است اما رنگ گذاری اگرچه بسیار قانونمند است از قواعد تفکیک سطوح دیجیتال پیروی میکند. گویی در این آثار فرم و مضمون کلاسیک در قالبی بدلی بازسازی شده تا آن شکوه کمال مطلق را به پرسش بگیرد. تصویر نهایی ایده آلیسمی جعلی را نمایندگی میکند که هیچ زمینه توجیهی ندارد، همچون بدلکاری که چند صحنه کوتاه به جای قهرمان اصلی بازی میکند. اما از سوی دیگر نگاه کمالگرا و بیرونایستای هنرمند که در ویژگیهای فرمی و بصری آثار خودنمایی میکند، این معاصریت را کمرنگ کرده. آثار جایی میان اصل و بدل معلق ماندهاند، و میتوان گفت در این ترکیب، اجزا خاصیت خود را از دست داده و در فرم مرکزی ذوب شدهاند، همانگونه که فردیت خالق آثار در نشانههای عام فیگورها از بین رفته است.
نقد نمایشگاههای قبل به قلم سحر افتخارزاده را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
علیرضا رشیدی، برق اغواگرِ چیزی به نام «هنر»
علیرضا رشیدی، برق اغواگرِ چیزی به نام «هنر» نقدی بر نمایش انفرادی آثار علیرضا رشیدی با عنوان زی(Live) در گالری ثالث سایت تندیس: به قلم سحر افتخارزاده جمجمه که موتیف اصلی آثار علیرضا رشیدی محسوب میشود، المان مرکزی ژانر «یادآوری مرگ» است، اما بنظر میرسد این هنرمند بیش از آن که به این آموزه وابسته باشد در مقابل آن میایستد؛ آموزه مسیحی Memento Mori در مقابل مضمون شادخواری و بزرگداشت زندگی از دوره پیشا مسیحی قرار میگیرد که در عبارت […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
میر محمد فتاحی، تو خود نیز به یادآر!
میر محمد فتاحی، تو خود نیز به یادآر! نقدی به «یاد-آوری»؛ نمایش انفرادی آثار میر محمد فتاحی در گالری زیرزمین دستان سایت تندیس: به قلم سحر افتخارزاده Memento Mori (به یادآر که تو نیز خواهی مرد!) از موضوعاتی است که هنرمندان بسیاری در آثار خود به آن پرداختهاند. یادآوری مرگ محدود به دوره و فرهنگ مشخصی نمیشود اما با این عنوان خاص در تاریخ هنر مشخصا ریشهای مسیحی دارد و با گسترش مسیحیت و اعتقاد به زندگی پس از مرگ […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
زهردانها و جام و حوری یحیی گمار و همین و بس
نگاهی به نمایشگاه نقاشی یحیی گمار در گالری ثالث زهردانها و جام و حوری و همین و بس سایت تندیس به قلم سحر افتخار زاده اولین چیزی که در این نمایشگاه جلب توجه میکند، نبودن متنی بعنوان استیتمنت(گزاره) هنرمند است. گمار در پاسخ به چرایی این کمبود میگوید؛ “آنجا که کلام از گفتن چیزی قاصر است، ما به سراغ تصویر میرویم و از طریق آن ارتباط برقرار میکنیم، پس تصویر خودبسنده است و اگر پیامی برای انتقال در آن باشد […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
مهدی نعمتی، کشتن تجارت منه
مهدی نعمتی، کشتن تجارت منه نقدی بر نمایشگاه مار آقای نعمتی در گالری دلگشا سایت تندیس: به قلم سحر افتخارزاده Down with reality[۱] مهدی نعمتی در گزارهای که برای اولین نمایشگاه انفرادی خود نوشته، در قالب گریز از مدرسه، خود را در ضدیت با هر نوع نظام از پیش موجود و تعیین شده معرفی میکند و سلاح خود را در این ضدیت مداوم، نقاشی میداند. آن نوعی از نقاشی که یکسر دنیای شخصی هنرمند را تولید و باز تولید میکند […]