در نگاه اول فضای گرافیکی عکسها جلوه میکرد و در ادامه حضور نگاهی که میخواست سنت را با این فضای گرافیکی تلفیق کند. بیاقرار به گمانم ابراهیم حقیقی جریانی تازه را در مسیر کارهایش رقم زده و به نظر میرسد او در این تجربه و نگاهی از این جنس هنوز در آغاز راه است. راهی که نتیجهاش ترکیبی خاص از سنت ایرانی و نگاه گرافیکی مدرن است. ترکیبی خاص که با نگاه پیر گرافیک ایران، ابراهیم حقیقی آمیخته شده است.
ابراهیم حقیقی در بین مهمانان بیشماری که دارد به مهربانی میپذیردمان و گفتگو را با او از همان سوال ذهنیم آغاز میکنم که در نخستین نگاهم به پوستر نمایشگاه شکل گرفت و تا پایان دیدارم از عکسها در ذهنم بود.
– جناب آقای حقیقی به نظر میرسد تقابلی در کارهایتان وجود دارد. تقابلی بین یک فضای سنتی و بدون پرسپکتیو در مینیاتورهای ایرانی و در مقابل یک فضای مدرن و گرافیکی. میخواهم بدانم هنگام خلق آثار در ذهن شما کدام یک مطرح شده است؟
– «البته هر دو مورد در ذهن من بود. (به کار شماره یک/کلوت اشاره میکند) همه چیز از اینجا شروع شد. شش سال پیش بود که بعد از مدتها تصمیمگرفته بودم بروم کلوت. البته قبل از آن هم چند بار رفته بودم و طبق معمول از مناظر عکاسی کرده بودم. درست مثل همه ما که دوربین داریم. عکسها در نور غروب زیباتر از کار در میآیند و بهتر میشوند. اگر هوا ابر باشد عکس جدابتر میشود. اینگونه است که همه ما ترکیب بندیهایی پیدا میکنیم و بعضی عکسهایمان بهتر میشود و بعضی هم چیزی خوبی در نمیآیند. من در این بین خواستم به اتفاق همیشگی چیزی اضافه کنم و با خودم آینه بردم البته در آغاز به شکل مکعبهای ۵۰ در ۵۰، ولی در ادامه دیدم که تک آینهها اتفاق دیگری ایجاد میکنند. اینکه آسمان بیاید زمین و زمین برود آسمان. این شد که سال بعد به تلفیق آب و خاک و آسمان و ترکیب عناصر طبیعت توجه کردم.»
ابراهیم حقیقی اشاره میکندکه چطور در ادامه مسیرش علاقه به عکاسی از بناهای ایرانی و معماری سنتی او را به اتفاق دیگری رهنون شد که همانا تلفیق فرمهای مثلث، مستطیل، دایره و بیضی در شکلهای رنگی و آینهها در معماری سنتی ایران باشد.
ابراهیم حقیقی درباره نحوه ترکیب عناصر گرافیکی و نگاه سنتی میگوید: «رنگها را بنابر موقعیت فضا انتخاب کردم. بهطور مثال گاهی زرد و بنفش به فضا میخورد و گاهی به تناسب فضا فیروزهای هم انتخاب کردهام. اما قرمز هم جاهایی انتخاب شده که کنتراست داشته باشد و تلاش کردم به ترکیب تازهتری در حوزه گرافیک برسم.»
او درباره آینه معتقد است که آمدن و تکثیر در معماری سنتی ما ریشه طولانی دارد. او میگوید: «این تکثیر در آینههای کار شده در بناها، در حوض، در مقرنسها و حتا در کاشی هست. اصلا مفهوم کثرت و ساختن این کثرت و آمدن رنگهای بسیار پرجرات در معماری ما و در هنر سنتی ما واقع شده است. همین رنگهای متنوع و قوی در معماری ما بودند.»
ابراهیم حقیقی پس از ۵۰ سال عکاسی نمایشگاهی با رویکری متفاوت ایجاد کرد و به گفته خودش به دنبال اتفاقی برای بیان مفهومی بود و هنوز نمیداند این اتفاق تازه چه تاویلپذیری، چه تفسیری و چه بازتابی داشته باشد. او روند آینهسازی و پیشرفت آن و حتا صدور این فن را به دیگر کشورهای جهان در گذشته اشاره میکند و ایرانیان را شیشهگرانی ماهر میداند و این مهارت در هنر را همچون تبدیل مس به طلا میداند.
ابراهیم حقیقی اشاره میکند که پس از توجه به معنا فرم را هم دیده است و عکسها را از تعداد بسیاری انتخاب کرده. او میگوید که در عکسهای خود به همه بازتابها و جزییات توجه داشته است.
ابراهیم حقیقی این نمایشگاه خود را به خصوص برای مخاطب ایرانی و نگاه سنتی او تدارک دیده است.
گفتگوی بسیار مفیدی بود و نظرم را راجع به کارهای آقای حقیقی عوض کرد. مخصوصا آن بخش ترکیب عناصر طبیعت در مجموعه عکس های کویر …