یوشا بشیر در اعتماد ۲

حیدر زاهدی؛ تندیس: یوشا بشیر متولد ۱۳۶۸ در شهر مانیلای فیلیپین است. او هم‌اکنون ساکن تهران است و در تهران کار می‌کند. او دانش‌آموخته «هنرهای تجسمی» از دانشگاه تربیت معلم تهران است و از زمان فراغتش از تحصیل تا کنون ۳ نمایشگاه انفرادی داشته و در ۱۵ نمایشگاه گروهی شرکت کرده است. در نمایشگاه اخیر او در «گالری اعتماد ۲» با نام «فرای من» پیکره‌های زن و مرد در گروه‌های دوتایی چیده شده‌اند و سرهایی اساطیری را بر پیکر خود حمل می‌کنند.

بشیر

نمایشگاه یوشا بشیر با پیکره‌ای آغاز می‌شود که ترکیبی از فایبرگلاس و اسکلت مجسمه است. این مجسمه با حالتی اعتراضی در مقابل میزی ایستاده که تمام مجسمه‌های نمایشگاه در فرم کوچک برنزی بر آن قرارگرفته‌اند. در واقع گوبا پیکره‌ای ناقص و دارای کاستی به همه آثار نمایشگاه می‌تازد. از بشیر درباره این چیدمان که در حکم معرف نمایشگاه نیز هست می‌پرسم و او می‌گوید: «آخرین کار این مجموعه «سلف پرتره‌ای» از خودم است که در مقابل چیدمانی از پیکره‌های کوچکی قرار گرفته است که در ابعاد طبیعی نیز در نمایشگاه هستند. این در واقع اعتراضی به کل مجموعه حاضر و در راستای تخریب ساختار موجود در کارهای پیشین‌ام و بدست آوردن ساختاری جدید است. گویی که این اثر شروعی برای این رویکرد جدید و همچنین پایانی برای مجموعه پیشین‌ام است. بخش‌هایی از اثر حذف شده و به جای آن اسکلتی فلزی بوجود آمده که هم‌زمان دیالوگی با فضای بیرونی و درونی خود برقرار می‌کند.»

بشیر

وقتی به کاستی‌های نماد معرف و در عین حال «سلف پرتره» سازنده نگاه می‌کنم، می‌بینم که دست و پای چپ و مغز او را در برگرفته است. گویی سازنده این کاستی‌ها را در خود احساس می‌کند و همین موجب شورش به آثارش شده است. این نماد معرف نمایشگاه یوشا بشیر لایه معنایی تازه‌ای را در نمایشگاه رقم می‌زند.

پس از ورود در نمایشگاه چند دسته‌ دوتایی از پیکره‌ها را می‌بینیم که به گفته هنرمند در حال گفتگو و «دیالوگ» با هم هستند. دست کم سه پیکره انسانی از این بین سری اسطوره‌ای بر خود دارند که شامل: «نارکیسوس» یونانی، «آنوبیس» مصری و «گانِش» مصری می‌شوند که به ترتیب نماد خودشیفتگی در داستانی یونانی، ایزد مرگ و تدفین در مصر باستان و خدای هوش و عقل ونابود کننده تمام بدی‌ها در هند هستند.

بشیر

به گفته بشیر این اسطوره‌ها در ذهن ناخودآگاه او جریان دارند و او آگاهانه و پس از مطالعه آن‌ها را در این بین قرار نداده است اما معنای ماهوی این اسطوره‌ها در «دیالوگ‌» های آن‌ها جاری است. او این نشانه‌ها را نشات گرفته از فضای استعلایی و حتا موسیقایی خویش می‌داند.

درست در میانه‌ کارهای بشیر انسانی فضایی یا به قول خودش «انسانی بسیار آگاه» قرار دارد که قلبی در دست گرفته و در زمینه پشت سرش چندین قلب بر دیوار نصب شده‌اند که باز به اسطوره‌های مصری می‌تواند مرتبط‌ باشد.

یوشا بشیر هنرمندی جوان است که در حال پیاده کردن ایده‌‌ها، خلاقیت و احساس خود در آثارش است و در سال‌های شروع فعالیت‌اش بسیار پرکار می‌نماید. در عین حال تقابل رسانه‌‌ی او که مجسمه‌سازی است و طبیعتی جسمی دارد با فضای متافیزیکی و ماورایی ذهن او موجب چالش در کارهایش شده است و البته نقطه تعادل او در این بین که در آینده شکل می‌گیرد، می‌تواند دیدنی باشد.

[foogallery id=”7337″]