پروندهی کیوریتینگ، هنربانی و باقی ماجرا…
قسمت چهارم: اِچ.یو.او و جهانِ هنرِ معاصر
مجله هنرهای تجسمی آوام: به قلم سارا اوسطی
فرهنگ کیوریتینگ[۱] در غرب به سدهها پیش بازمیگردد و مفهوم “کیوریتور آثار هنری” تقریبا از قرن هجدهم میلادی، زمانی که افرادی از آثارِ برجای مانده از گذشته حفاظت و نگهداری میکردند، مطرح شد. این نقش تا میانههای قرن بیستم نیز ادامه پیدا کرد. کیوریتورها در آن زمان از گنجینههای موزهها فهرستی تهیه و تنظیم کرده و به مراقبت از آنها میپرداختند. اما رفته رفته تعریف “کیوریتور آثار هنری” در طی زمان تغییر کرد و امروز مفهومی بسیار گسترده را شامل میشود، اما چیزی که همواره در طول دورانها ثابت بوده آن است که وظیفهی اصلیِ کیوریتور کمک به تفهیم و بالندگیِ اثر هنری است.
هانس اولریش اوبریست[۲] متولد سال ۱۹۶۸ در زوریخ سوئیس و اکنون ساکن بریتانیا است. او مدیریت هنری گالری سرپنتین[۳] در هاید پارک[۴] لندن را که زمانی چایخانهای انگلیسی بوده و امروزه یکی از مراکز مهم هنرهای معاصر محسوب میشود بر عهده دارد، گالریای که هنرمندان بسیاری را به جهان هنر معرفی کرده است.
اوبریست در سن ۲۳ سالگی اولین نمایشگاه خود را در آشپزخانهی منزلش تحت تاثیر نمایشگاه هرالد زیمان[۵] ترتیب داد. زیمان در سال ۱۹۷۴، نمایشگاه کوچکی در آپارتمانش در شهر برن دربارهی پدربزرگش که آرایشگر بود راه انداخته بود. اوبریست نیز اولین نمایشگاهش را با عنوان «کیچن[۶]»، با این رویکرد که هنر در دوران پر رنگ و لعابش در اواخر دههی ۱۹۸۰ آنقدر توی چشم میزد که ایدهی رویدادی خودمانیتر جذابتر به نظر میرسد، برگزار کرد.
اِچ.یو.او (هانس اولریش اوبریست) از سال ۲۰۰۶ تاکنون بهعنوان یکی از مطرحترین چهرههای هنریِ سال به انتخاب نشریهی آرتریویو[۷] شناخته شده و سال ۲۰۰۹ رتبهی نخست را کسب کرده است. اوبریست جهت برگزاری نمایشگاههایش، از شیوهای منحصر به فرد و متفاوت بهره میجوید. اوبریست معتقد است که جهانِ امروز برای ارائهی آثار هنری به روشهای جدیدتری نیاز دارد و روالِ پیشپین دیگر کارکرد خود را از دست داده است. او در نمایشگاههایش هرگز تابلوها را از دیواری سفید نمیآویزد، چرا که معتقد است باید امروز از شیوههای بیانیِ جدیدتری مانند: ماراتنهای هنری، پرفورمنس، مصاحبه، بازی و دیگر اشکال ناپایدار هنر استفاده کرد و مخاطب تنها بروشور و خاطرهی نمایشگاه را با خود به خانه خواهد برد نه صرفا خودِ اثر هنری را. او به دنبالِ آثاری میگردد که در لحظه، واکنشی را ایجاد نمایند یا لحظهی بعد را پیشبینی نکنند. از نظر او هنرمندها مهمترین آدمهای روی زمین هستند.
هانس اولریش اوبریست در مصاحبهای با مجلهی «The Art Newspaper» میگوید که ما در عصر بحرانهای مهم جهانی زندگی میکنیم و با پدیدهی انقراض روبهرو هستیم. انقراض فقط به معنای از دست دادن گونههای زیستی نیست. انقراض به معنای از بین رفتن پدیدههای فرهنگی نیز هست. کاری که اوبریست انجام می دهد مبارزه با انقراض فرهنگی است. مبارزهای از طریق برپا کردن نمایشگاه و مبارزه با آنچه شاید بتوان آن را فراموشی نامید.
اوبریست معتقد است که فرهنگ معاصر از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته و تنها محدود به هنرهای تجسمی نمیشود و به پدیدهای یکپارچه و مرتبط میان مکانها و رشتههای متفاوت بدل گشته. رشتههایی از قبیل: تکنولوژی، ادبیات، مردم شناسی، نقد اجتماعی و فلسفه که میبایست دانش را در این حوزهها بالا برد و از این ابزارها برای باور هنر و ایدههای جدید استفاده کرد.
اوبریست کیوریتوری است که چیزی در حدود دوهزار و چهارصد ساعت مصاحبه با افراد برجسته و هنرمند را در کارنامهی خود ثبت کرده است. وی برای نخستین بار گفتگو را به عنوان شکلی از هنر مطرح کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت. او تاکنون با افراد مشهوری چون: آیویوی[۸]، جان بالدساری[۹]، بولتانسکی[۱۰]، زاها حدید[۱۱] و… مصاحبه کرده است.
رم کولهاس[۱۲]، معمار هلندی در مورد اوبریست میگوید: معمولا افراد مبتلا به پرحرفی، نمیتوانند دیگران را تحریک به برقراری ارتباط کنند اما در مورد اوبریست قضیه متفاوت است، او با نوعی تعجیل، دیگران را ترغیب به صحبت کردن مینماید. سوالات او معمولا شخصی نیستند و وقتی خودش مصاحبهشونده است، گارد میگیرد و کمتر به بیان نیمههای تاریک وجودش میپردازد.
اوبریست در سال ۲۰۱۳ کتابی با نام «مانند ابرها بیندیش[۱۳]» را به چاپ رساند که گردآمدهی یادداشتها و طراحیهای خطخطیاش بود و به ما نشان میداد او حتی هنگامی که آگاهانه کار نمیکند، باز هم دارد کار میکند. طراحی این کتاب را هنرمند و ناشر، پل چان[۱۴] انجام داده و طرح روی جلد، تصویرهای دیجیتالی خطخطی سر اوبریست است که باز یادآور حضور او در همه جا و همه وقت است.
امروز، کیوریتو بودن دیگر به معنای فداکاری و از خود گذشتگی و مهمتر شمردن اثر هنری بر علاقههای شخصی نیست، بلکه به معنی همکاری، گفتگو و نوآوریِ پیوسته است. بنابراین از کیوریتورهای جوان انتظار میرود تا با برگزاری نمایشگاه حرفی نو و گفتمانهایی تازه را مطرح نمایند.
پینوشت:
[۱] curating
[۲] Hans-Ulrich Obrist
[۳] Serpentine Galleries
[۴] Hyde Park
[۵] Harald Szeemann
[۶] kitchen
[۷] ArtReview
[۸] Ai Weiwei
[۹] John Anthony Baldessari
[۱۰] Christian Boltanski
[۱۱] Zaha Hadid
[۱۲] Rem Koolhaas
[۱۳] Think like clouds
[۱۴] Paul Chan
منابع:
کتاب الفبای هنر امروز – نشر نظر – ترجمهی افرا صفا
کتاب کیوریتور باوری – نشر نظر – ترجمهی افرا صفا
کتاب شیوههای هنرگردانی – نشر حرفه هنرمند – ترجمهی کتایون یوسفی
وبسایت نیویورکر
قسمتهای قبلی این پرونده را اینجا بخوانید:
قسمت بعدی این پرونده را اینجا بخوانید:
قسمت پایانی: سایمون کَستتس، کیوریتور جوان از تجربیاتش در این زمینه میگوید
مطالب مرتبط:
پروندهی درسهایی برای هنربانان
پروندههای دیگر به همین قلم را اینجا دنبال کنید:
پرونده هنرمند؛ تخریبگر یا سازنده؟
قسمت سوم: چه کسی خرابکارتر است؟
قسمت چهارم: کاغذ پارههای میلیون دلاری
پرونده آثار هنری تاثیرگذار:
ده اثر هنری تاثیرگذار بر هنر معاصر | بخش اول