دنبال کردن پوست، اندامها، تاولها، تومورها | پروندهی چالش فضا در چیدمان
انریکه اولیویرا | Henrique Oliveira
معرفی هنرمندان چیدمان
مجلهی هنرهای تجسمی آوام: ترجمهی دینا صنیعی
او در سال ۱۹۷۳ در اورینهاوس برزیل متولد شد. در سال ۲۰۰۴ موفق به دریافت کارشناسی نقاشی و در ۲۰۰۷ کارشناسی ارشد شعرهای بصری از دانشگاه سائو پائولو، برزیل شد.
انریکه اولیویرا [۱]بیشتر بخاطر چیدمانهای وسیع و سایتهای معمارانهی خاص که به صورت چند وجهی و گسترده با مقیاس بزرگ میسازد، شناخته شده است. مانند بایتوگوگو[۲] در قصر توکیوی پاریس و تاپامس [۳] در گالری هنر دانشگاه رایس.
اخیراً، فرودگاه هیوستون به اولیویرا سفارش نقاشی عبوری بزرگی را برای نمایش دائمی در ترمینال بینالمللی تازه افتتاح شده داد، که در معرض نمایش دائمی قرار گیرد.
اولیویرا فعالیت هنری خود را به عنوان یک نقاش انتزاعی آغاز کرد و رشد کارهای او از آموزشهای کلاسیک بر میآید. نقاشیهای او به ظاهر آشفته است و رنگها و قلمکشیها برجسته یا بزرگنمایانه است که این هم بازتابی از علاقهی مستمر وی به اصل و نسب انتزاع است.
اولیویرا فرمهای خود را در ابتدا به عنوان «هنر زمینی[۴]» شروع کرد و به نمایش گذاشت و همچنان سبک خود را ادامه داد، اخیراً اثری مشابه کارهای ابتدایی خود در دانشگاه پنسیلوانیا در فیلادلفیا ساخته است.
در تعدادی از دوسالانهها در شهرهایی مانند سائوپائولو برزیل و همچنین نیواورلئان، لوئیزیانا و جمهوری دموکراتیک کنگو شرکت داشته است.
کارهای او را میتوان در مجموعههای دائمی، موسسات و موزههای متعددی از جمله موزهی هنرهای زیبای ویرجینیا، موزه افرو برزیل و گالری هنری کوئینزلند در بریزبن استرالیا یافت.
او را همچنین میتوان به عنوان برندهی سال جایزه معتبر یورو ۲۰۰۹ شناخت، وی در تحقیقات هنری اسمیتسونیان نیز در سال ۲۰۱۰ برگزیده شد.
اولیویرا همچنین برای بورس تحقیقی فونتین هد[۵] و اقامت در استودیو مرتبط فونتن هد در میامی، فلوریدا انتخاب شد.
در سال ۲۰۱۱ ، او برای نمایشگاه انفرادی خود در موزه هنرهای معاصر بولدر، کلرادو، یک جایگاه مخصوص بزرگ به طول بیست و نه فوت ایجاد کرد. در سال ۲۰۱۳ نمایشگاه خیره کننده بایتوگوگو[۶] او در موزه قصر توکیو[۷] در پاریس نمایش داده شد که با تحسین منتقدین روبرو شد.
او درمورد آثارش میگوید: “من معتقدم که پیام و یا مفهوم هرگز به خودی خود هنر نیست، اما در عوض، فقدان پیام ویژگیای است که باعث میشود برخی از خلاقیتها برای من بسیار جالب و قابل تعمل باشند. گسترش دادن آثار من ممکن است یک تجربهی فضایی، یک احساس زیبایی شناختی، توسعهی زبان و… را برای مخاطب ایجاد نماید. ولی، هرگونه تلاش برای یافتن پیام ناکام میماند. من معتقدم که هر آنچه انجام میدهیم، نتیجهی زندگی ما، فرهنگ ما، زبان ما و تبادلاتی است که ما در طول زندگی با دیگران انجام دادهایم.”
من کارهایم را تصویری و ارگانیک مینامم. اگرچه همیشه از یک طرح شروع میکنم، اما هنگام اشغال فضاهای بزرگ، کار به شکلی بسیار آزادتر انجام میشود. در آثار ارگانیک، که مبتنی بر منابع روشنتر مانند پوست، تاولها، اندامها یا تومورها است، من تمایل دارم طرحی را دنبال کنم که کمی در راه تغییر کند.
مصنوعی بودن کارها و نقاشیهای من مربوط به مواد و رنگهایی است که استفاده میکنم، اما آنها حقیقت خود را دارند و سعی نمیکنند چیزی باشند که نیستند، آنچه در آنجا میبینید، نقاشی روی یک سطح است؛ سازههای چوب من از نظر ماده طبیعی هستند، اما از نظر حسی که به بیننده منتقل میکنند مصنوعی هستند. احساس چیزی که در واقع اتفاق نمیافتد!”
پینوشت:
[۱] Henrique Oliveira
[۲] Baitogogo
[۳] Tapumes
[۴] Land art
[۵] Fountainhead
[۶] Baitogogo
[۷] Palais de Tokyo
قسمتهای قبل از پرونده چالش فضا در چیدمان را اینجا ببینید:
چالش فضا در چیدمان (تام ساچس) | قسمت اول
چالش فضا در چیدمان (کورنلیا پارکر) | قسمت دوم
چالش فضا در چیدمان (آنتونی گورملی) | قسمت سوم
چالش فضا در چیدمان (سارا سز) | قسمت چهارم
چالش فضا در چیدمان (اولافور الیاسون) | قسمت پنجم
چالش فضا در چیدمان (جودی پاف) | قسمت ششم
چالش فضا در چیدمان (دوهوسو) | قسمت هفتم
چالش فضا در چیدمان (بروس نومَن) | قسمت هشتم
چالش فضا در چیدمان (ناندر انستنبرگر) | قسمت نهم
چالش فضا در چیدمان (آنت مسجر) | قسمت دهم
چالش فضا در چیدمان (کریستو و ژان کلود) | قسمت یازدهم
چالش فضا در چیدمان (ریچارد سرا) | قسمت دوازدهم
چالش فضا در چیدمان (ریچل وایترید) | قسمت سیزدهم