گفتوگو با هنرمندان سیستان و بلوچستان
نمایشگاه بدون مرکز “پروژۀ شمارۀ ۲ | زاهدان” در گالری «اِو»
مجله هنرهای تجسمی آوام: مرضیه حیدرپور
چندی پیش، نگارخانۀ «اِو» میزبان آثار جمعی از هنرمندان سیستان و بلوچستان با عنوان بدون مرکز «پروژۀ شمارۀ ۲ | زاهدان» بود. آثار نقاشی علی راشکی، محمد سمیعی، حامد حاجی حسینزاده، عباس بزرگمهر (ارگی) و حامد نورایی در ۲۱ شهریور به نمایش درآمد. دربارۀ عنوان نمایشگاه «بدون مرکز» میتوان چنین گفت: «اِو» گالری تازه تأسیسی است که برای اولینبار بهصورت تخصصی برای هنرمندان شهرستانی بستری را فراهم میکند که بتوانند در شرایط حرفهایتر، آثارشان را به نمایش بگذارند. این گالری پروژههای نمایشگاهی خود را با عنوان «بدون مرکز» باهدف معرفی هنرمندان غیرمتمرکز در پایتخت شروع کرده و اولویت را به هنرمندان شهرستانی داده است که با توجه به شرایط محیطی و دور از هر نوع جریانی مشغول به خلق اثر هستند. این فرصت جدیدی است که آنها بتوانند آثارشان را در تهران به نمایش بگذارند و دیده شوند.
با توجه به عدم وجود گالریهای هنری فعال در زاهدان اکثر هنرمندان صرفاً به خلق آثار خود بدون بازخوردی در حوزۀ نقد یا عرضه و فروش میپردازند. گفتنی است این، دومین نمایشگاه هنرمندان شهرستانی در این گالری است.
با ورود به گالری ابتدا آثار علی راشکی را دیدم. او که کارشناس ارشد تصویرسازی از دانشگاه تهران و عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر زاهدان است، در روستایی هممرز با کشور افغانستان به نام جزینگ و در خانوادۀ کشاورز به دنیا آمده است. حائز اهمیت است که راشکی باوجود معلولیت جسمی، فعالیت هنریاش را با تمرکز ادامه داده و موفق به برگزاری نمایشگاههای نقاشی در کرمان، تهران و کشور آلمان شده است.
علی راشکی از سال ۷۴ مطالعات طراحی را شروع کرده و غالب آثارش در این نمایشگاه شامل تصاویری است که ریشه در قوم و اقلیم جغرافیایی او دارد و راشکی آن را با فیگورهای مردان و زنانی که با فقر دستوپنجه نرم میکنند، گاوهای سیستانیِ در حال انقراض و شرایط سخت محیط زندگیاش نشان میدهد. وی با بهرهگیری از هنر آکادمیک و تلفیق آن با اِلمانهای بومی، نقشهای زیبا، هنرمندانه و تأثیرگذار به تصویر کشیده است.
محمد سمیعی استاد دانشکده هنر و معماری یکی دیگر از هنرمندان فعال زاهدانی شرکتکننده در نمایشگاه است. مدرک خوشنویسی ممتاز را زیر نظر اساتید خوشنویسی همچون استاد عباس عارف و استاد صفاکیش و احمد بوستانی اخذ کرد. درزمینهٔ خوشنویسی دارای چندین مقام بینالمللی از مقامهای اول، دوم، سوم و چندین مقام کشوری است. در حیطه طراحی بهواسطه دورههایی که با استاد حمیدرضا آویشی داشتند وارد عرصه هنرهای معاصر طراحی و نقاشی شدند. بهصورت جدی طراحی را با اساتیدی ازجمله استاد مهرداد ختایی و استاد علی راشکی ادامه داد و یک سری مطالعات انتزاعی و آبستره داشته و نتیجه آن مجموعهایی شد که در نمایشگاه تعدادی از آن آثار به نمایش درآمد.
محمد سمیعی در مورد آثارش در نمایشگاه میگوید: این مجموعه حاصل مطالعاتی است که روی بدن انسان با معنایی که کارکرد خودش را ازدستداده و مشخصات و دادههای آناتومی بهسختی درونشان پیدا میشود، هستند. ولی تلاش برای ارائه یک فرمی بوده که حس انداموارگی را داشته باشد و در فضاهای سیاه و فضاهای تنهایی خودم که همان تنهایی انسانها است را برساند. کمکم مجموعهها به پرترهها تبدیل شدند که خود پرترهها از یک مجموعه کلیتر که تعدادشان چهل عدد به تعداد چهل عارف از کتاب تذکرهالاولیا است اجرا شده است که هرکدام از این پرترهها یکی از این عرفا هستند و بهصورت سرهایی جدا از بدن بهنمایش درآمده است.
این دومین نمایشگاه گروهی ایشان در سال ۱۳۹۹ است. در نمایشگاه قبلی آثارش در کنار اساتیدی همچون استاد ضیاءِالدینی و فانوسکی، و آقایان پرستار و مشکسار قرار داشت؛ و در نمایشگاه «بدون مرکز» هم آثارش در کنار هنرمندان و اساتیدی همچون راشکی و درگی که اساتید خودشان در دانشگاه زاهدان بودند، قرار گرفت.
حامد حاجی حسینزاده کارشناسیارشد تهیهکنندگی، کارشناسی باستانشناسی و دیپلم گرافیک از هنرمندان جوان و فعال زاهدان است که در این نمایشگاه آثاری از وی به نمایش گذاشته شد. شروع فعالیت هنریاش را از سال ۸۱ بهصورت جدی از دوره هنرستان آغاز کرده و با آشنا شدن با اساتید خوبی همچون آقای آیدین خانکشیپور که در آن بازۀ زمانی در زاهدان دانشجو بودند تأثیر زیادی در آیندۀ هنری وی گذاشت. فعالیتهای هنری حاجی حسینزاده با ورود به دانشگاه در سال ۸۵ شکل جدیتری به خود گرفت. با صداوسیما درزمینهٔ تولید فیلم و انیمیشن همکاری داشته که نتیجه این همکاری تا به امروز تولید هشت سریال انیمیشن و حدود ۱۵ انیمیشن کوتاه است که از تلویزیون پخش شد که در سمتها و عناوین مختلفی ازجمله کارگردانی، انیماتور و طراح همکاری داشته است و در حال حاضر بهعنوان کارگردان تلویزیون بهصورت رسمی با تلویزیون همکاری میکند. چندین نمایشگاه گروهی و انفرادی در حوزه هنری و اداره ارشاد در کارنامه هنری خود دارد. از سال ۹۲ و ۹۳ با دانشگاهها همکاری کرده و سابقه تدریس در دانشکده هنر زاهدان و دانشگاه پیام نور و دانشگاه شریعتی تهران را در سوابق خود دارد.
حاجی حسینزاده در این نمایشگاه ۶ اثر بهنمایش گذاشت. او در این آثار اتفاقاتی را که در تاریخ در جریان بوده را به تصویر میکشد. او بهخاطر تحصیلاتش در رشته تاریخ هنر در باستانشناسی، مطالعات دقیقی در حیطه تاریخ کشورهای مختلف ازجمله: یونان، مصر، بینالنهرین، ایران، هند، خاوردور و بسیاری از کشورهای دیگر داشته است. او همیشه یکچیز برایش سؤال بوده که چطور غالب حکام و پادشاهانی که در جامعه حکومت کردند ذهنیت جالب و درستی در تاریخ از آنها به یادگار نمانده و در خاطرات تاریخ از آنها به نیکی یاد نشده است و غالب این پادشاهان یا به بدترین شکل ممکن به قتل میرسیدند و یا از جامعه خودشان متواری میشدند؟ تصاویری که خلق کرده است ناشی از این تفکر و در پی درگیری ذهنی که به این موضوع داشته، این آثار پدید آمدند. این آثار درواقع پادشاهانی را به تصویر میکشند که تصویر آنها توأمان با درد و رنج، با خونوخونریزی، با زوال تفکر و پوسیدگی و درواقع آن تاریخی است که از خودشان به یادگار گذاشتهاند.
و دلیل خود را از انتخاب این موضوع میگوید: دلیل اینکه من بهعنوان سوژه اصلی نقاشی و طراحیها سکه را انتخاب کردم این است که همیشه قدرت و ثروت دو موردی هستند که توأمان با یکدیگر هستند؛ که درجایی که قدرت داشته باشیم ثروت را میبینیم و درجایی که ثروت را داشته باشیم باز قدرت پدید خواهد آمد. نهایتاً در هر قدرتی و در هر بهاصطلاح سیستم پادشاهی که شما سراغ داشته باشید اولین چیزی که تحت قدرت به آن سیستم درمیآید واحد پولی آن جامعه است؛ و هر پادشاهی که به قدرت میرسد اولین چیزی که انجام میدهد تغییر واحد پولی و تصویری که روی واحد پولی گذاشتهشده است میباشد. برخلاف همیشه که روی تمام سکهها پادشاهان لبخند رضایتی بر لب دارند در این آثار پادشاهان در حال درد کشیدن هستند و سعی کردهام که بهنوعی این تفکری که سالها همراه من بوده را در این آثار به تصویر بکشم.
عباس بزرگمهر (ارگی) عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر زاهدان یکی دیگر از هنرمندان این نمایشگاه بود به تماشای آثارش پرداختم. بزرگمهر بر روی طبیعت و دشتهای سیستان متمرکز است و مطالعات جالبی در حوزه طیف رنگی آن منطقه داشته تا جایی که میتوان گفت پالت رنگ او آثارش را منحصربهفرد کرده است.
در وهله نخست آثار او نگاهی طبیعتگرایانه و تصویری کلاسیک از یک منظره آشنای کویری را در ذهن بیننده متبادر میکند و او را به مکاشفه در طبیعت ترغیب کرده تا ادراک خویش از آن را ارتقا بخشد ولی بهتدریج تأمل و درنگی برای یک ملاحظه انسانی را نیز تداعی میکند. یک معنویت فراموششده که با غفلت ما نسبت به طبیعت آغازشده و اکنون ابعاد دیگر زندگیمان را در برمیگیرد. نقاشیها باوجوداینکه به شکل بصری طبیعت را نشان میدهند، اما در لایههای پنهان خود اشاره به بصیرتی دورمانده که همانا چشمپوشی از لطف و جمال طبیعت است را القا میکند. در آثار او آنجایی که لحظۀ طلوع را در پس انبوه فامهای قهوهای بازنمایی میکند، میتوان نوعی امید به آینده را احساس کرد.
حامد نورایی کارشناسی ارشد ارتباط تصویری، دارای دیپلم افتخار و مقام برتر چند دوره جشنواره بینالمللی جوانان در بخش حجم، هنرمند جوان و فعال درزمینهٔ هنر دیگر شرکتکننده در نمایشگاه است. در حال حاضر به تدریس در دانشگاه مشغول است.۲۷ نمایشگاه گروهی و نمایشگاهی انفرادی که با موضوع عکس در سال ۹۳ در تهران گالری مهروا و مجموعه «۲ و ۳۰ دقیقهی بامداد» در طراحان آزاد در سال ۹۵ را در کارنامه هنری خود دارد.
از اساتید تأثیرگذار در دوران هنریاش میتوان از جاوید رمضانی، غلامرضا حسینی، حمیدرضا آویشی و همچنین از آیدین خانکشیپور هم بهعنوان یک دوست و همراه و شخصی که خیلی چیزها را تا امروز از ایشان آموخته است را نام برد.
نورایی ۸ اثر که تکنیکشان مونوپرینت و نقاشی است را در نمایشگاه هنرمندان سیستان و بلوچستان ارائه کرده است که الهام گرفته از آثار قبلیاش است که با فلز کار شده بودند و در این نمایشگاه از متریال سبکتری استفاده کرده است، ایشان در رابطه با آثارش میگوید: در زمان اجرای آثار جدید، تلاش کردهام که بافت فلز در این آثار از بین نرود و اینکه آن بافت را بهوسیله رنگ به نمایش بگذارم. من تکنیک را بر اساس موضوع و ایده عوض میکنم؛ و گهگاه شده که من از دوربین عکاسی برای اجرای اثر استفاده کنم.
ایشان مجموعه جدیدی در حال اجرا دارد که قرار است بهزودی در قالب یک نمایشگاه انفرادی به نمایش دربیاید.
گفتگوهای قبلی را اینجا دنبال کنید.
«ایراناهایر» مروری بر آثاری از هنرمندان تأثیرگذار ایرانی ارمنی
فیروزه اخلاقی | هویت خویش را در اسطورهها جستجو میکنم
از تصادف پشت فوارهها تا پلکان اودسا | گفتگو با محمد پیریایی