فرانک استلا چالش نقاشی و مجسمهسازی | قسمت دوم
به بهانه نمایش مجموعه«ستارگان» در موزهی هنرهای معاصر آلدریچ
برگرفته از متن: جیسون فاراگو
مجله هنرهای تجسمی آوام: معصومه شیخی
در دههی ۱۹۹۰، فرانک استلا به کمک نرمافزارهای طراحی کامپیوتری که مهندسان معماری برای طراحی ساختمان استفاده میکنند شروع به نقاشی در سه بعد کرد. استلا یکبار دیگر در این نقاشی/مجسمههای ترکیبی چیدمان ستارهای را به کار برد که در میان آنها نقاشی دیواری ۳.۵ متری «نیسوس و دژانیزا» (۲۰۱۷) با ستارهای ۱۲ پر با شبکههای آلومینیومی رنگارنگ حضور دارد که در پوششی عظیم از جنس فایبرگلاس قرار دادهشده است. این نقش برجستههای جدیدتر محدودیتهای روشهای نوین ساخت مانند اسکن سهبعدی و نمونهسازی اولیه و سریع پلاستیکی را زیر پا گذاشتند؛ اما همچنان مانند هنری با بحران هویت به نظر میرسند که میتوان آنها را ستود اما دوست داشتنشان دشوار است و نقش برجستههای کوچکترش با ستارهها و فنرهای اسلینکی نصبشده روی صفحات استیل به نظر عجیب و مسخره میآیند.
استلا در ابتدای دههی ۲۰۱۰ دریافت که مسیر روبهجلو این است که از روی دیوار پایین بیاید و با استفاده از کامپیوتر بهعنوان یک ابزار نقاشانه ستارههای مستقل تولید کند. ستارهها اغلب تکرنگ هستند، سیاه یا بژ یا به رنگ طبیعی فلز و گوشههایشان به شکل سطوح محکم، خطوط دوکوار یا مدارهای تور سیمی درمیآیند. ستارهها در گالری نورانیای از نمونههای اولیهی مقیاس کوچک به هم برخورد کرده و در هم میآمیزند که فرمهای ستارهایشان بهصورت اتودهای چاپ سهبعدی ظاهر میشود.
«ستارهی ۱۲ پر فیبر کربنی فربه» باابهت ۶.۵ متر ارتفاع دارد و به شکل حیرتانگیزی در گالری کوچکی جا شده است و ۱۲ گوشهی ستاره مانند بالنهایی بزرگ باد شدهاند. پرداخت سیاه و براق آن بهاندازهی ماشینهای مسابقهی محبوب این هنرمند صیقلی است، هرچند پرداخت و رنگ هرگز بخش مهمی از هنر استلا نبودهاند؛ ستارهی آلومینیومی کوچکتری بیرون قرار دارد که گوشههای لحیم شده و اتصالات زنگزدهاش را پنهان نمیکند. برخلاف اشیای فتیش جف کونز یا حجمهای معوج آنیش کاپور، ستارههای استلا بهعنوان تلاشهایی در سبک و شکل، اقناعکنندهتر هستند که آنچه یک رسانه میتواند انجام دهد را آزموده و بزرگ کردهاند.
ستارهها که فرمهای بهدستآمده از روند هندسی مشخصی دارند بیشباهت به راهراههای قائمالزاویهی نقاشیهای استلا نیستند. با حجمی ساده آغاز میکنید – اغلب یک دوازده ضلعی یا حجمی با دوازده وجه پنجضلعی – و بعد گوشههای ستارهها را با بیرون کشیدن هر لبه شکل میدهید. ستارهی ۱۲ پر بهدستآمده (به نام دوازده ضلعی ساده) را میتوان روی نایلون یا ترموپلاستیک چاپ کرد، با استیل یا آلومینیوم قالبریزی کرد و با ابعاد نیم متر یا ۶ متر ارائه کرد. این کار بر اساس قوانین است اما انعطافپذیر نیز است. زیر «ستارهی شکستهی جاسپر» که گوشههای آن نیمی جامد و نیمی تور سیمی هستند، بههیچوجه تکبر موجود در مجسمههای عظیم را احساس نکردم. ستاره متقارن است و احساسی دوستانه دارد و اثر هنرمندی است که همچنان به اندیشههای نو داشتن پایبند است.
در آخر، موضوع عجیب نام این ستارهها است. استلا احتمالاً نامأنوسترین نامها را در دنیای هنر معاصر انتخاب میکند؛ نقاشیهای آبسترهاش را از روی پرندگان برزیلی، انسانشناسی بالیایی، سوناتهای اسکارلاتی و مارشهای نظامی نازیها نامگذاری میکند؛ اما ستارهها، به طرز عجیبی غیرشاعرانهترین نامها را در میان آثارش دارند. مجسمهی کوچکی متشکل از دوستاره ثابتشده روی یک خرپا «ستارهها روی خرپای ۱» نام دارد. ستارهای ساختهشده از لولههای فلزی متعامد «ستاره با لولهی مربعی» نام دارد. آن صورت فلکی زیبا از چوب ساج «ستارهی چوبی فرانک» است. اینطور به نظر میرسد که این آثار اخیر دیگر نیازی به شاعرانگی ندارند: تنها نام او و استلای دیگری که با هنر به هم پیوند خوردهاند.
منبع: نیویورک تایمز
بخش قبلی را اینجا بخوانید: