شگفت‌زدگی بودجه هنر سال 1401 | چرا هنرمندان مانند معلمان، سازمان و قدرت چانه زنی ندارند؟!

 بودجه هنر سال ۱۴۰۱ همه را شگفت زده کرد، سهم ۶دهم درصدی به ۴دهم درصد تنزل یافت آن هم در روزهایی که سفره هنرمندان هیچ وقت این قدر کوچک و خالی نبوده است.

به نقل از ایران آرت: حسین هاشم پور : بودجه هنر سال ۱۴۰۱ همه را شگفت زده کرد، سهم ۶دهم درصدی به ۴دهم درصد تنزل یافت آن هم در روزهایی که سفره هنرمندان هیچ وقت این قدر کوچک و خالی نبوده است.

بودجه هنر سال 1401

یکم:

در تمامی دولت هایی که به سن ما قد می دهد، دیده ایم رئیس جمهور برای وزیر ارشاد دولتش اعتباری قائل نبود، مانند وزیر درجه دو به آن می نگریست و هر زمان فشاری از جانبی آمد با تغییر وزیر ، محدود کردن فضای هنر و تحدید هنرمندان سعی کرد خود را از تنش های این عرصه مصون نگاه دارد.

کافی ست در ذهن تان مرور کنید ببینید رئیس جمهورهای اخیر همین شیوه را پیش گرفتند و حاضر نشدند خود را برای هنر و هنرمند هزینه کنند؛ از این روست که جامعه هنری حق دارد با همین عینک به دولت سیزدهم بنگرد.

دوم:

نوزدهم آبان ۱۴۰۰ زیر تیتر :” اشتباه استراتژیک وزیر ارشاد درباره بودجه ” نوشتم در روزهایی که وزیر نفت و دیگر وزارتخانه های متمول دولت از بی پولی می نالند و علنی اعلام می کنند بودجه برای توسعه زیر ساخت ها تامین نشود فلان چیز و بهمان چیز گران تر و گران ترین می شود، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در تلویزیون اعلام کرد: ” از نظر من مشکل حوزه فرهنگ، بودجه نیست… معتقدم با بودجه کم هم می‌توان خروجی خوب داشت… “

در پاسخ به ایشان نوشتم: ” چرا پولی که در فوتبال هزینه می شود در هنر خرج نمی شود؟ چرا کل بودجه تئاتر کشور به اندازه دستمزد پنج شش بازیکن فوتبال است؟ وضع باقی هنرها هم به همین ترتیب است؛ جامعه هنری حق دارد بپرسد این همه تبعیض چرا؟… ایشان گفته های هنرمندان در دو سال اخیر را رصد کند: یکی سازش را فروخته ، آن یکی نقشش شده راننده تاکسی اینترنتی و دیگری توان خرید یک بوم و چند تیوپ رنگ ندارد تا نقاشی بکشد؛ هنرمندان هیچ زمانی این چنین به خاک سیاه ننشسته اند … در مهلکه فقر عمومی ، آنچه قبل از همه از سبد خانوار ایرانی حذف می شود فرهنگ و هنر است. سال ۹۹ برای اهل هنر خاطره خوش نداشت، کرونا ته مانده تلاش های فردی را ناکام گذاشت و پوسته ظاهری شیک و براق هنر را کنار زد تا روشن شود ۸۰ درصد هنرمندان چه قدر فقیرند … حالا نور به سهم خجالت آور ۶ دهم درصدی فرهنگ و هنر ایران از بودجه نفتی سالانه کشور تابیده شده و روشن شده دولت ها در تمام این سال ها، آهک پای درخت هنر ریخته اند؛ عدد اختلاس ها را با بودجه های دولت ها در موسیقی، تجسمی، سینما، نمایش ،ادبیات ، کتاب … مقایسه کنید برای ناامیدی کفایت می کند … واقعن تصور می کردم استراتژی آقای اسماعیلی تاکید و اصرار به تصحیح فرایند بودجه نویسی و فقر زدایی از این عرصه باشد … “

اما بودجه ۱۴۰۱ که به مجلس رفت روشن شد چرا وزیر ارشاد از بودجه اندک دفاع می کرد زیرا می دانست شش دهم شده چهار دهم درصد!

سوم:

دل وزیر ارشاد به اختصاص ۲ درصد بودجه دستگاه‌های اجرایی و شرکت‌های دولتی به هزینه در راه هنر خوش است؛ گنجاندن این بند در بودجه ۱۴۰۱ تحسین برانگیز است و چنانکه مجلس تصویب کند قانون مترقی و پیشرویی پس از چند سال وقفه دوباره روی میز دولت قرار می گیرد اما تجربه می گوید چون دستگاه های اجرایی مکلف نشده اند و مختار به هزینه این ۲درصد هستند ، این پول دست نخورده می ماند و به خزانه برگشت می خورد. آن هم در سالی که هنوز کسی از درآمدهای دولت و میزان فروش نفت اطمینانی ندارد.

به نظر می رسد نسخه هزاران بار پیشنهاد شده فعال سازی بخش خصوصی راه برون رفت موثرتر و مطمئن تری بود؛ ایجاد مشوق های معنوی و مالی برای بخش خصوصی در صورت هزینه کرد در هنر ، همان نسخه ای که در ورزش شفا داده است ، بیش از قانون ۲درصد می توانست مفید باشد.

چهارم:

گمان می کنم هنرمندان از منظر شمار و شماره بیشتر از معلمان نباشند، کمتر نیستند اما اگر همت، صراحت و صد البته سازمان دهی و تشکل آنها را داشتند شاید به یک درصد از کل بودجه مملکت دست می یافتند نه اینکه باز سهم شان آب برود و همچنان نادیده گرفته شوند !!

آری، اهالی فرهنگ و هنر کوتاه ترین دیوار ایران اند، دیواری که موظف است نقش دیوار مهربانی را ایفا کند ،خوشبخت و شاد به نظر برسد و شبانه روزی امید بپراکند، برای صاحبان تصمیم و قدرت هم مهم نیست این دیوار دیگر جان ندارد چون نای و نان ندارد!

در همین زمینه اینجا بیشتر بخوانید:

اقتصاد و بازار هنر

نویسنده