دو یادداشت بر آثار سحر آبآراسته در گالری باغ موزهی قصر
بررسی و تحلیل یک اثر بر پایههایی بنا شده که وجوه مختلفی را داراست و میبایست مورد تامل واقع شود. اولین مورد مهم عبور و فیلتر شدن دریافتهای حسی- ادراکی هنرمنداز فضا، زمان و مکان است و از آن خود کردن این دگردیسی. اگر بخواهیم بر کارهای یک نقاش در حال رشد و گذار تأملی کنیم ناچاریم از قطعیت و حضور تحقق یافتهی شیوهها و سبکها پرهیز کرده و بیشتر از هر چیز به آنالیز کنش ابزاری و چالش نقاش با عناصر بپردازیم.
ساقههای اکسپرسیونیسم
- حمید هادی نژاد
در کارهای سحر آبآراسته آنچه قبل از هر چیز به چشم میآید لایههای گوناگون آموزشهای تکنیکی و سعی او در به بار نشاندن یک کنش و عمل اکسپرسیو است که در ظرفیتهای مداد و ابزار ظهور کرده است. ضربههای متنوع و پرش تاب قلم و شیفتگی او به یک فعالیت اکسپرسیو از ژانر نقاشانی چون کوکوشکا، این امر را بازگو میکند که نقاش فعالیت نسبتاً چالشپذیر امر طراحی و استفادهی متنوع از عناصر را پیشه کرده است. آنچه حائز اهمیت است این است که ادامهی مستمر و هوشمندانه یک ژانر نباید در تقابل با آموزههاو نگاه جستجوگرانه باشد، بلکه گوش دادن به فعالیتهای درونی و بسترهای محکم و قابلتأمل، به زیست بصری و نظام ساختاری و جهتهای رفتاری قوام میدهد.
سحر آبآراسته با فعالیتی که در لایهی اولیهی اکسپرسیو دارد کولهبار مسیری را بسته است که در ادامه خود میتواند با تأمل و پرهیز از هرگونه اعمال «رفتار محور» طراحی را در ساختار و بافتار ذهن خود بنا سازد.
رفتار و ساختار در صورت تنیده شدن از پوسته عبور کرده و در لایههای زیرین نهادینه و در نهایت به امر مهم جهانبینی تبدیل میشود.
سحری آراسته به دانائی و تعمید شده در آب زلال ادراک را آرزومندیم.
کارنمای “چهرهها ” در گالری باغ موزهی قصر
- جاوید رمضانی
چهره نگاری یکی از گونههای مهم نقاشی در طول تاریخ نقاشی جهان است که نیاز به پژوهش و مطالعهی در آن همیشه احساس میشود. چهرهی انسان علاوه بر دارا بودن انسجامی زیبا در فرم و رنگ و تنوع بسیار زیاد در حالات منعکس کنندهی عواطف و مفاهیم عمیق معنا شناختی روان انسان است. بیان عواطف و شخصیت و خلقیات فردی، را که بسیار گذرا می باشد بطور نسبی میتوان ثبت نمود. پرتره نگاران بزرگ جهان در تکاپوی هنری خود سعی در ثبت اندیشههای عمیق، زیبا شناختی و اجتماعی داشتهاند.
پرترههای سحر آبآراسته در قالب و شیوه بیان احساس شکل گرفتهاند. غنای بستر طراحی همراه با فضایی جادویی، تحرک خاصی به آثار هنرمند بخشیدهاند به واقع دریافت فضا با ضربههای رنگی قلم رها شده از قید فرم واقعگرا درکلیتی روایی تجربه بیننده را شکل دادهاند. یازده تابلوی رنگ روغن و اکلریک بر روی بوم مجموعه ی کارنمای هنرمند در این نمایش میباشند.
چهرهپردازیها به شکل طبیعی بخش بزرگی از نقاشی دنیا را به خود اختصاص دادهاند. چه قبل از عکاسی و چه بعد از آن با این حال پرترهای که سیمای یک انسان را به همهی ابعادش به نمایش درآورد در دنیا زیاد نیست و از این روست که نقاشی پرتره یکی از مشکلترین بخشهای نقاشی در جهان میباشد. تصویر انسان از بیشترین پیچیدگی در میان تصاویر هستی برخوردار میباشد. آب آراسته نقاشی است که درجستجوی منطق فنی نقاش خود را درگیر مشکلترین شکل از هنر تصویرگری کردهاست. دخل و تصرف نقاش در تصویر واقعگرایانه یک انسان حاکی از دریافت وسیع فنی و احساسی از وسعت روانی صورت انسانی است .
آنچه سوژه های نقاشی را در مقابل تصویر خود مبهوت میکند، تطابق تصویر ذهنی خود در مقابل آنچه صورتگر ترسیم کرده میباشد و این جایگاه حیرت برانگیز بر اساس ادغام بیشمار حالات روحی و عاطفی آنان است که بر روی هم قرار گرفته و از پس پروسهی ساده سازی فرمها، راز درونی آنان را برملا میکند. پرتره نوازنده کمانچه در ترکیب هارمونی رنگهای سبز و خاکستری خلسه رویایی هنرمند را نشانه گرفته است که از فضای مکعب گونه و محاسبه گرانه پشت خود فاصله گرفته است. لکه رنگهایی درشت و غنی در تناقض با حالت سوژه گویای تلاش اوست برای رسیدن به دنیای تهی از مادیت موسیقیایی. نقاشها تلاشی برای فرم بخشیدن به موسیقی ندارد بلکه پوسته سخت واقعیت زیستی اکنون نوازنده را به نمایش میگذارد. واقعیتی که مخاطب را مبهوت برجسته شدن ذات سوژه نموده استفاده از خطوط سخت و وحشی همراه با لکه های نورانی رنگ هارمونیک و استفاده از استحکام طراحی اولیه اثر همگی ابزارهای موفقیت هنرمند است.
قدرت سامان بخشی رنگها در سطوح متعدد و استفاده به جا از خطوط رنگ سیاه در عین آزادی و بی قیدی ظاهری مخاطب را درگیر نوعی سرگشتگی زیبایی شناسانه میکند که با منطق عقلی و مستقیم قابل تجربه نیست. هنر بیانگر همیشه امکان پالوده کردن وحشت انسان را در مواجه با زیست خشن و پرهیاهوی دنیای امروز داشته است.
نمایشگاه نقاشیهای سحرآب آراسته نمود نیاز هنر معاصر جامعهی ما برای درک رازآلودگی درون صورتهایی است که هر روز در مواجه ی با آنان روند زندگی را تشکیل میدهیم.
[/one_half_last]