نقدی بر نمایشگاه نیاز باباتبار در گالری دلگشا با عنوان آبرون
«آیرونی»
سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی
آیرونی شگردی از بیان است که در ادبیات نمودی روایی، نقاشی و داستانی دارد. و با مفهومی متفاوت، مطایبهآمیز، متضاد و مخالف با ظاهر کلام بیان میشود، به عبارتی آیرونی که از واژه لاتین یونانی Eironeia گرفته شده نوعی صنعت ادبی است. در یونان این تکنیک به معنای ریا و برخلاف واقع نشان دادن است؛ آنچنان که به مفهومی واقعی و ظاهراً صریح معنایی متفاوت میبخشد که دارای سویهای دوگانه است؛ و از سویی معنایی مثبت دارد، ولی در رابطه با عمل و موقعیت واقعی درست نیست. بهطور مثال آنگاه که حافظ میگوید:
چون به هنگام وفا هیچ ثباتیت نبود میکنم شکر که بر جور دوامی داری
این مدح شبیه به ذم در ادبیات و گفتار، بهخصوص طنز، دارای کاربردهای متفاوتی است. این مقدمه از بحر آن گفته شد تا بتوانیم آثار به نمایش درآمدهی نیاز باباتبار، هنرمند نقاش، را توصیف و تشریح کنیم.
این نمایشگاه تحت عنوان «آبرون» ارایه گردیده است؛ و هنرمند در بیانیه خود چنین آورده است:
آبرون، گل همیشه بهار. رودها در اولین روز بهار جاریترند
سنگها در اولین روز بهار صافترند.
درختها در اولین روز بهار باانگیزهترند.
اما طبیعت خجسته، باشکوهتر از همهی اینهاست؛ همیشگی و نامیراست؛ آرام تسخیر میکند و تو را فرا میخواند تا همچون معشوقهای زیر درخت تاکش بنشینی و به یاد بازماندگان وطن آوازی سر دهی.
با نگاهی به آثار نمایشگاه که در ابعاد کوچک و با رفتاری حاکی از پیروی از سنت نگارگری (البته تنها در اندازه) میتوان دریافت که سویهای روایی دارد. حضور پسرک بر بالای درخت پرشکوفه و یا زوجی در میان دشت، دختری روی سنگ و یا ماشینی بدون سرنشین در ساحل را میتوان در رابطهی انسان و طبیعت بازنگری کرد. اما این نامگذاری، سوژهی نمایشگاه، تکنیک و نوع برخورد با عناصر تصویری و در انتها بیانیه همگی حاکی از تمسک هنرمند به صنعت ادبی آیرونی است. هنرمند با نگاهی مطایبهآمیز نحوهی زیست انسان امروز و برخورد آن را مورد استهزا قرار داده است. این برخورد از همهی جنبهها قابل بررسی است؛ بهخصوص نگاهی که نقاش به مفهوم هنر و جایگاه معاصر آن دارد.
باباتبار متولد دههی شصت است و کارشناسی ارشد هنر را از دانشگاه آزاد اسلامی گرفته است. وی به طور کلاسیک نقاشی آموخته، ولی با این حال در تابلوهایی که انسان در آنها حضور ندارد و تنها طبیعت ارایه شدهاست، عامدانه سعی در برهم زدن روابط نقاشی و نظام طراحی مألوف دارد.
طبیعت بهعنوان ماده کار اصلی نقاشان برای بازنمایی و فهم اصول بصری همیشه مطرح بوده و در طی سالهای اولیه سدهی بیستم، برخورد بین نقاشان انتزاعی و هنرمندان واقعگرا انرژی پیشرانه هنر معاصر را تأمین کرده است. باباتبار با کوچک کشیدن و بدکشیدن طبیعت واقعگرا، در میانهی این دو جریان میایستد و سعی دارد تا راهی متفاوت برای نقاشی خود رقم بزند. او هنرمندی است که در سالهای گذشته کمتر دیده شده است. برای اولین بار در نمایشگاهی گروهی تحت عنوان «فرای مسیر» در سال ۱۳۹۰ به نام باباتبار برمیخوریم، وجه مشترک هنرمندان جوانی که در این کارنما حضور پیدا کردند عرف گریزی است؛ گریز از ایسمهای هنری و ساختن جریانی تازه، این جریان تازه دارای مختصاتی است که چندان هم ناآشنا نیست. فضایی که سعی در احیاء نوعی نگاه مدرنیستی دارد؛ که منشأ گرفته از خوانش نظریههای ادبی و تطبیق آن واگویهها با لحنی رادیکال در ارایه تصویر و همچنین برخورد با آموزههای آکادمیک نقاشان متداول است.
اتکای باباتبار به مفاهیم و نظریات ادبی، وارونهنمایی را حاصل کرده است؛ که بیشتر در رفتار و گویش نمایش او دیده میشود تا در نقاشیهایش.
در کتاب جمهوری افلاطون، مردم سقراط را متهم به آیرونیا میکنند. او کسی است که از مسئولیت شهروندی شانه خالی کرده، آنچنان که هنرمند نقاش سعی در رفع اتهام والانشینی و خاص گویی هنرمندان مدرنیسم دارد. تلاش برای ارایه نقوشی که هم بیانگر طبیعت هستند و هم ناقض آنچه تاکنون منظرهنگاری در تاریخ هنر نامیده شده است.
در این بیانیه، مخاطب از آنچه عدم وضوح تجربه زیباییشناسانه میتوان نامید در رنج است؛ رنجی که از منظر هنرمندان این نوع تفکر و رویکرد هنری، طبیعی بهنظر میرسد. باباتبار دغدغهی خود را طبیعت معرفی میکند و بیننده را در تمسخری حاکی از ناتوانی درک مردم از فهم هنر او قرار میدهد. اما از سویی، میتوان تلاش او را برای گسترش معنای نقاشی آن هم با نگاهی انتقادی اجتماعی ارج نهاد، ساخت منشوری چندوجهی که امکان فهم هرکس از موضوع به تناسب دریافت خود را فراهم کند، امر مهمی است که در این مجموعه حاصل نمیگردد. روابط و موقعیتهای خلق شده در این مجموعه بسیار شخصی است و شائبهی نوعی عکسهای یادگاری خانوادگی را بهعنوان نقطهی عزیمت نقاش تشدید میکند.
زیرکی و رازآلودگی باباتبار نوعی فقدان و انهدام انسانها را در طبیعت به چالش میکشد. اشاراتی انتقادی که بیشتر از آنکه حوزهی اجتماعی را متأثر کند واکنشی به جریان هنر در فضای اکنون است.
نقد نمایشگاه قبل به قلم جاوید رمضانی را اینجا بخوانید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
کاتارسیس | نقدی بر نمایشگاه علی ذاکری در گالری هما
کاتارسیس | نقدی بر نمایشگاه علی ذاکری در گالری هما حذف شدگان یا سری فرزندان خدا سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی کاتارسیس برداشت افلاطون از هنر دارای وجوهی دوگانه است، اما آنچه بیشتر مطرح میگردد گمان مذموم بودن افعالی است که تابع احساسات قرار دارند تا عقلانیت. این حکم تا آنجا پیش میرود که شاعران از جامعهی آرمانی وی طرد میگردند. دلیل این قضاوت در تقلیدی بودن هنر از حقیقت وجودی پدیدههاست و دیگر آنکه مخاطبان خود را در […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
واریانس نقاشیهای سامان فرهنگی در گالری دید
نمایشگاه نقاشی واریانس سامان فرهنگی در گالری دید سایت تندیس به قلم جاوید رمضانی ابداعات و ارزشهای جسورانه در هنر مدرن به شکل وسیعی ظهور کرده و پذیرفته شده است. اینکه هنرمندان به ظاهر طبیعت اکتفا نکنند حاصل جریانهای متفاوتی است؛ که عمدهی آن، توجه انسان به چگونگی روند آنچه در ذهن رخ میدهد است بخصوص در این برههی تاریخی… حکم قدیمی که نقاشان هرآنچه را که میبینند باید بکشند، در خود دارای تناقضی است. نقاشان هرچه بیشتر در طبیعت […]