تنش و تقلا در آثار میرچئا سوچیو | زمانی برای مقابله به مثل

تنش و تقلا در آثار میرچئا سوچیو | زمانی برای مقابله به مثل
مجله تندیس شماره ۳۶۳ برگردان: علیرضا بهارلو


همه ما امیدها و رویاهای خودمان را داریم، و البته هراس‌های هرروزه و تنش‌هایی به بلندای یک عمر. همه ما درباره دنیایی که در آن زیستن را تجربه می‌کنیم کنجکاویم، اما از طرفی هم مرعوب آن هستیم و گاه حتی زمین‌گیر دلواپسی‌ها و بی‌قراری‌هایی که ما را از تحقق توانایی‌های درونی‌مان باز می‌دارند. هم به‌لحاظ منطقه‌ای و هم جهانی احساس رعب و پوشیدگی می‌کنیم و اغلب خود را در دام افراطی‌گری، بنیادگرایی، ملی‌گرایی و اقسام مختلف خشونت می‌یابیم. میرچئا سوچیو۱، در کسوت هنرمند، تمایل دارد آن وحشت‌ها را از درون هر یک از ما بیرون آورد و به نمایش بگذارد. در واقع می‌خواهد آنها را پس براند. به همین دلیل است که هنرش را می‌توان با پیامی دراماتیک و آزاردهنده اشتباه گرفت. اما این طور نیست. سوچیو تنها نیاز دارد که افکار و اندیشه‌هایش را بلند فریاد بزند. وی مشتاق است بیننده را با پیرامون خود مواجه سازد – در حالی که نسبت به شکنندگی افراد، بسیار آگاه است. او از هنرش برای دفاع از خود استفاده می‌کند.میرچئا سوچیومیرچئا سوچیو با مواد و مصالح مختلفی مثل اکریلیک و رنگ روغن کار می‌کند و در اغلب اوقات آنها را با تکنیک‌های مونوپرینت (تکچاپ) در هم ادغام می‌سازد. آثار این هنرمند تا مدت‌ها بر پایه تصاویری بودند که وی در روزنامه‌ها، مجلات و سایر رسانه‌ها پیدا می‌کرد. مضامین و مفاهیم آثار او عمدتا سویه‌های سیاسی- اجتماعی و روان‌شناختی دارد؛ مثل تنبیه و تبعید که اغلب با پیکرهایی تنها و منزوی توأم می‎‌شوند. سوچیو علاقه‌ای خاص به بازنمایی راه و روشی دارد که فرد طی آن رویه، رفتار جمعی را حین تظاهر خویش، اقتباس کرده و در نتیجه هویتش را از دست می‌دهد. به تازگی عناصری مانند اسباب و اثاثیه، پرده و اشیای پوشیده‌شده و اشخاصی که در تقلا با چیزهایی سنگین مثل بادکنک‌های بزرگ هستند، در آثار جدید این هنرمند مجال ظهور یافته‌اند.میرچئا سوچیواز نظر میرچئا سوچیو، خودِ فرایند به اندازه تصویرِ نهایی اهمیت دارد. وی بیشتر به کارهای مجموعه‌ای (دنباله‌دار) راغب است تا از این طریق بتواند موضوع و تصویرپردازی را به اتمام رساند و آثارش را به چیزی تبدیل کند که بیننده حین تماشای موضوع یا عنوانی خاص، چشم‌اندازهای متفاوتی از آن به دست آورد. سوچیو به تازگی کار عکاسی از خودش را آغاز کرده تا بتواند واقعیات و ابزارهای بصری مختلف را در یک اثر جمع کند. سطح هر اثر، با وجود فرایند پیچیده و لایه‌لایه تولید، از کیفیتی واحد و منسجم برخوردار است. این هنرمند رومانیایی در واقع آثاری را در رؤیاهای خود مجسم می‌کند که تعریف و تعیین‌شان در زمان و مکان امری است دشوار. سطوحی که او با استفاده از فرایند گام‌به‌گامِ خلق و ویرانی و بازسازی ایجاد می‌کند، به نظر می‌رسند دچار آسیب شده‌اند و از این رو حسی از تجسم تاریخی سخت و شدید را به مخاطب القا می‌کنند. نقاشی در حقیقت رسانه پُربار و سنگینی است که میرچئا سوچیو قصد تکریم آن را دارد. این مسأله از گفتگویی با گذشته و البته آینده حکایت می‌کند، زیرا وی در جایگاه هنرمند، با جابجاکردن مرزها و امکانات و احتمالات، و با کاویدن موقعیت خود در جهانی آکنده از رسانه‌های نو، حوزه‌های جدیدی را در نقاشی می‌پوید.میرچئا سوچیویکی از طراحی‌های بزرگِ دیواریِ میرچئا سوچیو، «غبار تا غبار»۲ (۲۰۱۴) نام دارد که مدتی در «بینال گوآنگجو» (کره جنوبی) در معرض دید قرار داشت. این اثر متشکل از پنجاه طراحی است که با استفاده از زغال و مونوپرینت تهیه شده است. در پی این رویداد، اولین نمایشگاه انفرادی هنرمند در «گالری زِنو اِکس»۳ (۲۰۱۵) و بعدتر یک نمایشگاه انفرادی دیگر در «موزه ملی هنر معاصرِ» بخارست نیز به صحنه برده شد.میرچئا سوچیوآثار سوچیو – در نگاهی کلی – حاصل فرایندی ظریف، خلاقانه و لایه‌لایه است که نقاشی سنّتی را با مونوپرینت در هم می‌آمیزد. مونوپرینت تکنیکی است برای انتقال عکس روی بوم. در اینجا فرایند کار نیز حائز اهمیت است و از طرفی نتایج به دست آمده هم در نوع خود جالب‌توجه و حیرت‌انگیزند. این آثار معمولا بازنمودهای سیاه و سفیدی است که در آنها ساختارهای مشبکِ اکریلیک با عبور از سطح تصویر، شیوه و روش کار هنرمند را یادآور شده و حالتی سست و شکننده به کل تصویر می‌دهند.میرچئا سوچیومجموعه «پالت رنگ»۴ – که ظاهرا در ادامه اثری از فرانسیسکو گویا به نام «خوابزدگی خِرد، هیولا را فعال می‌کند»۵ ترسیم شده – به جستجو در رابطه میان انتزاع و بازنمایی می‌پردازد. در اینجا هنرمند، تصاویری شبیه‌سازی‌شده، تصویر شخصیت‌هایی تحت تأثیر خلسه و جذبه دینی، و همچنین هیستریِ ناشی نظریه‌های قدرتِ ازخودبیگانگی را کاوش می‌کند. برخی از این شخصیت‌ها، زیر بار واقعیت، روح خود را گم کرده و به ورای سرحد عقل و منطق رسیده‌اند.میرچئا سوچیو

پی‌نوشت:

۱٫Mircea Suciu 2.Dust to Dust 3.Zeno X Gallery 4.Color Palette 5.The Sleep of Reason Produces Monsters

منابع:

www.zeno-x.com

www.artencounters.ro

www.widewalls.ch

شماره قبل را اینجا بخوانید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
هنر و اینستاگرام

مرز میان هنر و اینستاگرام کجاست؟

کارخانه‌های سلفی: پیدایش موزه اینستاگرام

مجله تندیس شماره ۳۶۲ برگردان: علیرضا بهارلو

۰ comments