تاثیر پلاستیک بر هنر و زندگی در نمایشگاه موزه هنر پالمر

تاثیر پلاستیک بر هنر و زندگی در نمایشگاه موزه هنر پالمر

دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۶۹ | برگردان سجاد عمادی


هنر و زندگی

تاثیر پلاستیک بر هنر و زندگی در نمایشگاه موزه هنر پالمر

یونیورسیتی پارک، امریکا: ۶۰ اثر که تاریخچه پیچیده پلاستیک را مورد مطالعه قرار می‌دهند ‌ـ‌ از طراحی‌ و عکس‌ تا چیدمان‌های ویدئویی و مجسمه‌هایی که از مواد پلاستیکی زائد ساخته شده‌اند ‌ـ‌ در نمایشگاه «گرفتاری‌های پلاستیکی: بوم‌شناسی، زیبایی‌شناسی، مواد» در موزه هنر پالمر درمعرض دید قرار گرفته‌اند. این نمایشگاه آثاری از ۳۰ هنرمند نوظهور و هنرمندانی در میانه مسیر هنری‌شان از سراسر جهان را شامل می‌شود. کارهای آن‌ها استلزامات زیست‌محیطی، زیبایی‌شناسانه و فن‌آورانه پلاستیک را موردبررسی قرار می‌دهد و اینکه چگونه این ماده عملا در همه جوانب زندگی ما نفوذ کرده است. مدیر موزه هنر پالمر می‌گوید: «این نمایشگاه مسائلی که دغدغه همه ماست را موردتوجه قرار می‌دهد و همه مخاطبین ‌ـ‌ پیش‌دبستانی‌ها، دانشجویان و مورخان هنر، به‌طور یکسان ‌ـ‌ نمایشگاه را با درک جدیدی از ماده‌ای که هر روز از آن استفاده می‌کنیم، یعنی پلاستیک، ترک می‌کنند.» نمایشگاه در سه بخش متفاوت، جدولی زمانی از رابطه ما با پلاستیک در گذشته، حال و آینده را ترسیم می‌کند. بخش اول با عنوان «بایگانی» این موضوع را موردتوجه قرار می‌دهد که چگونه اشیاء پلاستیکی به شکل ناخواسته از اواسط قرن بیستم به ثبت تاریخچه زندگی روزمره ما پرداخته‌اند. «حال درگیر» مسیر‌هایی را نمایش می‌دهد که در آن‌ها پلاستیک به‌واسطه نظام‌های جهانی مردم، گیاهان و حیوانات را در نقاط جغرافیایی متفاوت به‌هم پیوند می‌دهد. کارهای هنری این بخش بر پیامدهای دسترسی به پلاستیک روی شبکه‌های بوم‌شناختی و تجارب هنری کنونی متمرکز هستند. نمایشگاه با بخشی مختص به «آینده فرضی» به‌پایان می‌رسد. این بخش این پرسش را مطرح می‌کند که چه دنیاهای ناشناخته‌ای از حضور فراگیر پلاستیک درحال به‌وجود آمدن هستند؛ ازجمله اشکال زیستی و زمین‌شناسی. جویس رابینسون، کیوریتور نمایشگاه می‌گوید: «بخشی از شور و هیجان پیرامون این نمایشگاه ناشی از این حقیقت است که پلاستیک همه‌جا حاضر است. آن‌هایی که ممکن است مرعوب نمایشگاه‌های هنر معاصر باشند به‌سرعت متوجه می‌شوند که به‌واسطه رایج‌بودن پلاستیک، جلب این نمایشگاه شده‌اند؛ [ماده‌ای] که درحقیقت دنیایی که [اکنون] در آن زندگی می‌کنیم را امکان‌پذیر می‌سازد.»

http://palmermuseum.psu.edu./

 

بزرگداشت و مروری بر عکس‌های مایکل وولف در موزه هنر لاهه

عکس‌های مایکل وولف در موزه هنر لاهه

لاهه، هلند: پیکره‌ای پشت یک پنجره مِه‌گرفته صورتش را برمی‌گرداند و چشمانش را می‌بندد تا از لنز عکاس بگریزد. مسافر مترو تحت‌فشار شدید دیگر مسافران قادر به حرکت نیست و این درست زمانی است که عکاس، مایکل وولف، از سوی دیگر شیشه دوربینش را رو به او می‌گیرد. در بازه زمانی سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳، وولف بارها و بارها به سکوی مترویی در توکیو مراجعه می‌کرد و در کمین مسافران منتظر می‌ماند. نتیجه آن مجموعه «تراکم توکیو»، شاید مشهورترین مجموعه اوست، که در آن وی مضامین حریم شخصی و چشم‌چرانی را با جزئیات مورد مطالعه قرار می‌دهد. در شهرهای به‌شدت پرجمعیت و متراکم جهان که مایکل وولف در آن‌ها کار می‌کند، این مضامین اجتناب‌ناپذیرند. موزه عکاسی لاهه اکنون نمایشگاه بزرگی از فعالیت هنری وولف را برگزار کرده است، که از سال‌های آغازین کارش به‌عنوان عکاس مستند تا مجموعه‌های نسبتا اخیر، نظیر «معماری تراکم» و «شهر شفاف» را شامل می‌شود. مایکل وولف در سال ۱۹۵۴ در مونیخ متولد شده است. او در امریکا و کانادا رشد یافت اما برای تکمیل تحصیلاتش دوباره به آلمان بازگشت. آنجا، بین سال‌های ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۶ زیر نظر اوتو اشتاینرت آموزش دید؛ استاد برجسته مدرسه Folkwang شهر اسن. وولف فعالیت حرفه‌ای‌اش را به‌عنوان یک عکاس خبری برای مجلات شناخته‌شده‌ای نظیر جئو و استرن آغاز کرد. در سال ۲۰۰۳ وی زمینه کارش را عوض کرد و به یک هنرمند تجسمی مستقل تبدیل شد. با این وجود، کار او همچنان در سنت عکاسی مستندِ درگیر با مسائل اجتماعی ریشه دارد. مضمون اصلی کار وی زندگی مردم ساکن در کلان‌شهرهای همواره‌متغیر جهان امروز است. از ۱۹۹۴، وولف در هنگ‌کنگ زندگی و کار می‌کند. این شهر با جمعیت بیش از هفت میلیونی‌اش، به منبع الهام اصلی او تبدیل شده است. در مجموعه۱۰۰ x 100 (2006) وولف صدها ساکن یک مجتمع مسکونی را تصویر می‌کند. جایی‌که خانه‌های کوچک آن تنها نُه مترمربع وسعت دارند.

مجموعه «خانه‌های حاشیه‌ای هنگ‌کنگ» (۲۰۰۵‌ـ‌۲۰۱۱) عکس‌هایی از چشم‌گیرترین املاک این شهر است که اغلب به‌صورت غیرقانونی تغییر داده و بزرگ‌تر شده‌اند. این خانه‌ها که عموما در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ میلادی ساخته شده‌اند، گونه‌هایی درمعرض نابودی هستند؛ آن‌ها به‌سرعت با ساختما‌ن‌های جدید جایگزین می‌شوند که کوششی برای همگامی با تحولات برق‌آسای شهر است. در «معماری تراکم» (۲۰۰۳‌ـ‌۲۰۱۴) تصاویر شهر با ساختمان‌های متراکم به‌نحوی قاب‌بندی شده‌ است که کوچک‌ترین نمایی از آسمان یا افق در آن‌ها دیده نمی‌شود. درنتیجه، تصاویر تقریبا انتزاعی به‌نظر می‌رسند. «راه‌حل‌های معمولی» (۲۰۰۳ تاکنون) راهکارهای دم‌دستی برای مشکلات روزمره‌ای را نمایش می‌دهد که وولف بیشتر مواقع در کوچه‌های شهر با آن‌ها برخورد می‌کرد؛ سازه‌های موقتی که به شکل غیرمنتظره‌ای از اشیاء و وسایل خانگی استفاده می‌کنند. در «شهر شفاف»، او با همان مضامین حریم شخصی و دیدزنی بازی می‌کند که بعدها در «تراکم توکیو» به آن‌ها بازمی‌گردد. با ورود به شیکاگو، وولف به‌شدت تحت‌تاثیر شفافیت معماری شهر قرار گرفت و مجذوب آن چیزی شد که در داخل ساختمان‌ها اتفاق می‌افتاد نه در خارج آن‌ها. این علاقه، مشوّق او برای خلق مجموعه «جزئیات شهر شفاف» شد (۲۰۰۶). برای این مجموعه، هنرمند هر سانتی‌متر از عکس‌هایی که گرفته بود را به‌دقت بررسی می‌کرد، و به‌دنبال رفتارهای نامعمول افراد، در اتاق‌هایی در ساختمان‌های مرتفع بود که ساکنین‌شان تصور نمی‌کردند کسی بتواند آن‌ها را ببیند. او جزئیات را تاحدی بزرگ می‌کند تا ما بتوانیم تصویر ناواضحی از یک تاجر را ببینیم که در دفتر کارش به یک توپ گلف ضربه می‌زند؛ یا فردی که مأیوسانه صورتش را در دستانش پنهان کرده است.عکس‌های مایکل وولف در موزه هنر لاهه این عکس‌ها که در روزهای ابتدایی بحران اقتصاد جهانی گرفته شده‌اند، مقیاس عظیم ساختمان‌های شیک و خوش‌نما را در تضاد با آسیب‌پذیری انسانی ساکنین آن‌ها نشان می‌دهند. درست همان‌گونه که وولف روی عکس‌های خودش زوم می‌کند، Google Street View ما را قادر می‌سازد که از شهر جاسوسی کنیم. با الهام از این پدیده (که در سال ۲۰۰۷ در اینترنت آغاز‌به‌کار کرد)، وولف در سال ۲۰۰۸، زمانی‌که به‌صورت موقت ساکن پاریس بود، کار روی پروژه‌ای با عنوان مشابه را شروع نمود. هم‌زمان با استفاده از Google Street View برای آشنایی با شهر (که آن‌موقع کمتر تحت سانسور شدید بود) وولف با صحنه‌هایی نظیر پیرزنی که در پیاده‌رو روی زمین افتاده، یک نزاع خیابانی، مردی که در محیط عمومی درحال ادرارکردن است و… مواجه می‌شد. با عکس‌گرفتن از این تصاویر اینترنتی، او مسیرهای جدیدی را می‌کاوید و شکل جایگزینی را برای عکاسی خیابانی توسعه می‌داد. چیدمان تاثیرگذار و بزرگ وولف با عنوان «داستان اسباب‌بازی واقعی» (۲۰۰۴‌ـ‌۲۰۱۸) شرحی بر تولید انبوه صنعتی در چین است. در این کار توده بزرگی از اسباب‌بازی‌های ساخت چین (حدود ۲۰ هزار قطعه درمجموع، که ۴۰ متر مربع از دیوار را می‌پوشاند) عکس‌های او از کارگران کارخانجات اسباب‌بازی را احاطه می‌کند. چهره‌های خجل و گاهی حاکی از تسلیم کارگران، در تقابل واضحی با توده عظیم اسباب‌بازی‌های ارزان قرار می‌گیرند. نمایشگاه حاضر که محصول کار موزه عکاسی لاهه است، تابستان گذشته نخستین‌بار طی جشنواره عکس Rencontres de La Photographie در شهر آرلز به‌نمایش درآمد.

www.fotomuseumdenhaag.nl

نخستین نمایشگاه جکی تسای در موزه هنر مدرن مسکو

مسکو، روسیه: موزه هنر مدرن مسکو، «من را به ماه ببر»، نخستین نمایشگاه انفرادی هنرمند چینی ساکن لندن، جکی تسای، در روسیه را برگزار می‌کند. تسای که بیشتر برای جمجمه‌های گُلداری که برای طراح مُد، الکساندر مک‌کویین، ساخته است شناخته می‌شود، در کارش به‌عنوان یک هنرمند مستقل مشغول پیشبرد گفت‌وگویی میان فرهنگ‌های غربی و شرقی بوده است، با درآمیختن عناصر هنر پاپ با صنایع قدیمی چین. نمایشگاه کارهای تولیدشده تسای در طول چندین‌سال گذشته را ارائه می‌دهد که در قالب تکنیک‌های متنوعی اجرا شده‌اند؛ از نقاشی و چاپ سیلک تا ظروف لاکی حکاکی‌شده. تکنیک‌های سنتی به هنرمند اجازه می‌دهد تا بافت‌های متفاوتی خلق کند و اشیاء ترکیب‌شده را بتراشد. برای مثال، مجموعه‌ای که ابرقهرمان‌های کتاب‌های مصور را در کنار شخصیت‌هایی از اساطیر چینی تصویر می‌کند با تکنیک لاک کنده‌کاری شده، اجرا شده‌اند. این تکنیک شامل به‌کاربردن چندین لایه لاک روی یک پانل چوبی با طرح‌های قلمزنی‌شده است، و پس از خشک‌شدن لایه‌ها، حکاکی‌کردن روی آن‌ها انجام می‌شود. تولید یک کار ممکن است سه تا پنج‌ماه زمان ببرد و گاهی حتی چندین‌سال. در پی استقرار جمهوری خلق چین در سال ۱۹۴۹، این هنر پرزحمت و هزینه‌بر رو به افول نهاد و به گفته تسای «این روزها تنها حدود ۲۰ استادکار با این مهارت در چین باقی مانده‌اند.» تسای می‌کوشد با کارش نسل جوان را به ریشه‌های فرهنگ چین جذب کند. وی هنرش را تلاشی برای پل‌زدن میان فرهنگ‌های شرق و غرب می‌داند. او قهرمان‌هایی نظیر سوپرمن، اسپایدرمن، و کاپیتان امریکا را در چشم‌اندازهای کلاسیک چینی قرار می‌هد تا هم‌زمان آمیختگی و تضاد فرهنگ‌ها را بیان کند. تسای به شکلی تمثیلی شکوفایی اقتصاد چین را به موازات سقوط اقتصاد غرب تصویر می‌کند. نمایشگاه همچنین جمجمه‌های متنوعی را نمایش می‌دهد. آن‌ها که با گل‌ها، پرندگان و پروانه‌ها تزئین شده‌اند، به نماد غلبه زندگی بر مرگ تبدیل می‌شوند. جکی تسای (متولد ۱۹۸۴) پس از فارغ‌التحصیلی از آکادمی هنر چین به لندن رفت تا در زمینه تصویرسازی تحصیل کند. پس از مشهورشدن به‌واسطه طراحی جمجمه‌های گلدار برای مک کویین، او با طراحان انگلیسی، چینی و اروپایی کار کرده است. وی در سال ۲۰۱۱ بِرَند خود را به‌راه انداخت که در آن هنر و مُد را ترکیب می‌کند.

http://www.mmoma.ru

ششمین همکاری بورمانس با دیوید زوییرنر

هنگ‌کنگ، چین: گالری دیوید زوییرنر نمایشگاهی از نقاشی‌های جدید میکل بورِمانس برپا کرده که نمایشگاه افتتاحیه شعبه این گالری در هنگ‌کنگ است. این نخستین نمایشگاه انفرادی هنرمند در این شهر و ششمین همکاری او با دیوید زوییرنر به‌شمار می‌رود. «آتش از خورشید» شامل نقاشی‌های کوچک و بزرگ از کودکان نوپایی است که مشغول کارهای بازیگوشانه اما مرموز هستند، با رنگ‌سایه‌های شوم و نشانه‌هایی حاکی از خشونت. بچه‌ها به‌صورت تنها یا در قالب گروه‌هایی درمقابل یک پرده پس‌زمینه مورداستفاده در استودیوها تصویر شده‌اند که تشخیص زمان و مکان را غیرممکن می‌کند، درحالی‌که تأکیدی بر تصنع و اتمسفر تئاتری است که در تمام کارهای اخیر بورمانس وجود دارد. بچه‌ها که یادآور فرشتگان کودک در نقاشی‌های رنسانسی هستند، به شکل تمثیل‌هایی از وضعیت انسان پدیدار می‌شوند؛ معصومیت ازلی آن‌ها در تضاد با موذی‌گری تلویحی‌شان قرار می‌گیرد. دیگر نقاشی‌های حاضر در نمایشگاه دستگاه‌های مبهمی را تجسم می‌کنند که حضور رازآلودشان، بر بستر نمایش کودکان، دلهره‌آور، و حاکی از وجود عنصر آزمایش علمی است. بورمانس برای رویکرد نوینش نسبت به نقاشی در سطح جهان مقبولیت یافته است. با ترکیب مهارت فنی با سوژه‌هایی که از تفاسیر سرراست طفره می‌روند، نقاشی‌های او با یک پیچیدگی معاصر خاص به مضامین جهانی اشاره دارند. مایکل بِرِیسوِل در نوشتاری درمورد هنرمند در کاتالوگ نمایشگاه می‌گوید که آثار وولف حالت‌های روحی‌ای را تصویر می‌کنند که قرار نیست رمزگشایی شوند: «به‌نظر می‌رسد هنر مایکل بورمانس همواره بر تلاقی معما، ابهام و شاعرانگی نقاشانه استوار است که زیبایی و غرابت را در مواجهه هم قرار می‌دهد، و رمانتیسیسم تاریخی را تحت انقیاد نیروهای کنترل‌کننده مرموزی درمی‌آورد که نه به شکل عریانی زیان‌بارند و نه ضرورتا مطبوع.» میکل بورمانس در سال ۱۹۶۳ در ژراردزبرژن بلژیک متولد شده است و در گنت زندگی و کار می‌کند.

www.davidzwirner.com

دنیاگردی قبل را اینجا دنبال کنید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
دنیاگردی

این هفته در هنر معاصر جهان چه می‌گذرد؟

این هفته در هنر معاصر جهان چه می‌گذرد؟ دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۶۸ برگردان سجاد عمادی گرامیداشت دریاچه‌های بزرگ در آثار الکسیس راکمنگرند رپیدز، امریکا: نمایشگاه چند وجهی هنرمند ساکن نیویورک، الکسیس راکمن، نیروهای شکل دهنده به دریاچه‌های بزرگ(The Great Lakes) در گذشته، اکنون و آینده را مورد مطالعه قرار می‌دهد؛ ناحیه وسیعی که دریاچه‌های بزرگ در آن قرار دارند یکی از نقاط مهم جهان از منظر نمادین و زیست محیطی است. در نمایشگاه راکمن، تحت عنوان «چرخه دریاچه‌های بزرگ» […]

۰ comments