پرترههای لازمان مرتضی پورحسینی پلی میان شیوههای هنری گذشته و امروز
معرفی هنرمند
مرتضی پورحسینی متولد ۱۳۶۴ در اهواز است. او کارشناسی نقاشی را از دانشکده هنر شاهد کسب کرده و عضو پیوسته انجمن هنرمندان نقاش و موسسه هنرهای تجسمی ایران میباشد. برگزاری چهار نمایشگاه انفرادی در ایران و امریکا و شرکت در بیش از ۳۵ نمایشگاه گروهی، سمپوزیوم، بینال و آرت فر در ایران، امارات، لبنان، مالزی، انگلستان، فرانسه، آلمان، روسیه و امریکا در کارنامه او ثبت شده است.
همچنین برنده جایزه ” نفر اول جشنواره هنرهای تجسمی دامون فر ۱۳۸۷ ، سمپوزیوم نقاشی مسکو ۱۳۹۵، برگزیده جایزه اریک هافر ۱۳۹۶میباشد.
۳ اثر از این هنرمند در مجموعه دائمی موزه متروپولیتن نیویورک و ۱ اثر در موزه صلصالی دوبی نیز حضور دارند.
مرتضی پورحسینی با به کارگیری توان چشم گیر تکنیکی، پلی میان شیوههای هنری گذشته و امروز بنا میکند. هنرمند دقت و تمرکز خود را به نمایش میگذارد و با پرداختن واقع گرایانه به جزئیات، به رمز و لغز نهان پشت تصویر اشاره میکند. در مجموعه «میان گاه» هنرمند از ثبت احساسات دوری میکند ولی تنش و لغزندگی در این پرترههای لازمان مشهود است.
به طور اخص دستها که با قرار گرفتن در کنار اشیاء خاص، اضطرابی را که بخشی از سختی و ستبری فرم پرترهها هستند را افشا میکنند. ترکیب جسورانه عناصر تاریخ هنر در نقاشیها، تاکیدی بر محتوا هستند و تردید و تفکر نقادانه را مطرح میکنند. مفهوم روایتی این آثار اشاره به انسان گرائی و عاملیت انسان دارد. بیم و هراس زندگی در این پرترهها به نمایش درآمده و با وجود اینکه هنرمند سوالهائی که در طی قرون متمادی مطرح بوده را به تصویر میکشد ولی از دادن پاسخ شخصی خودداری مینماید.
در مواجهه با واقعتهای جهان نظیر خشونت، مسئله غامض این یا آن، به پیچیدگی زمانی است که هابیل و قابیل در این جهان بودند. اثبات اینکه فرضیه و یا ایدهای صحیح یا غلط است شاید امکان پذیر نباشد. پاسخ به سوال ازلی این که چگونه باید زیست، امروز همانقدر غیرقابل دسترس است که در تمامی این قرنها بوده.
منطق نشان میدهد که هیچ چیزی کاملاً قابل درک نیست ولی احساسات و غریزههای انسانی اغفال کننده هستند. آنچه که مسلم به نظر میرسد این است که انسان محکوم به آزادی ست و بار شک و تردید و یا همان سنگینی انتخاب را به دوش میکشد و در این میان نهایتاً مسئول تمامی انتخابهای خود میباشد.
او با سبک نقاشان قرن ۱۵-۱۶ میلادی کار میکند و میگوید: در آن زمان هم آثاری با فضای مذهبی بسیار دیده میشود و اگر ترکیببندی آثار به این سمت رفته است به این دلیل است که بسیار تحت تاثیر آن فضا بودم و این کمپوزیسیون را انتخاب کردم. چالش بین فاعل بودن مرد و زن برایم مهم بود.