هنر به مثابه چیستان در آثار تونی کرگ و رونمایی از اثر اهدایی او
سایت تندیس به گزارش فاطمه رضایی
اثری از تونی کرگ به موزه هنرهای معاصر اهدا شد و نشست رونمایی از اثر این هنرمند آلمانی برگزار گردید
نمایش هماهنگ فرم و فن در ضیافتی هندسی توصیفی موجز است از اثر اهدایی تونی کرگ که جلوه‌ای متفاوت به بهار موزه هنرهای معاصر خواهد بخشید. جلوه‌ای بازنمایانِ که در تقابل فلسفی میان ماده، فرم و ذهنیت، خود را متجلی می‌سازد. (زارع- ریشه‌ها و سنگ‌ها) در آثار تونی کرک رویگردانی از نمود بیرونی و واقعیت مشهود، بازگشت به نیروهای طبیعی و انگیزشی، کاربرد رنگ‌های خالص، پویندگی کامل سطح تصویری، ارزش‌گذاری برابر و وابستگی متقابل همه عناصر سازنده اثر، هم‌ترازی فرم و بیان، صراحت وسایل تصویری و ادعای اعتبار عام بیان هنری، اشاره به خودآگاهی هنرمند دارد و خبر از خودشناسی و جهان‌نگری پست‌مدرنیسم می‌دهند. کرگ با خلق این مجسمه‌ها مردم جهان پرمخاطره معاصر را به خوانشی نوین از انسان و سمبل‌هایش دعوت می‌کند. بینندگان در برابر مجسمه‌ها و طراحی‌های کرک همان‌قدر سردرگم می‌شوند که در برابر ساخته گزیده‌های دوشان… آنها نمی‌دانند قضیه چیست و قادر نیستند آنچه را می‌بینند به‌نظام شناخته‌شده‌ای ربط دهند. کاملاً به حال خود گذاشته می‌شوند تا به واکنش‌های احساسی و برداشت‌های خودشان بپردازند. آنان تحت تأثیر قرار می‌گیرند و احساسی مبهم و تقریباً ناخواسته در خود می‌یابند. ولی قادر نیستند این احساس را تفسیر کنند.
خود کرک می‌پذیرد که تشخیص منظور او در آثارش چه بسا دشوار باشد، اما چه بسا که ارزشی در دشواری‌های گزاره‌های او وجود دارد. کل آثار او به معانی ناشناخته و مبهم اشاره دارند که فهم آنها مستلزم علم سری خاصی است. بر این اساس او حضور منفی‌ای خلق می‌کند که به کارهایش معنا دهد. در نتیجه بیننده سلب اختیار می‌شود و نقش انتقادی خود را از دست می‌دهد. بیننده به راهنمایی‌ها و مهارت هنرمند وابسته است. یک جنبه اساسی این ایده‌ها در توضیح کرگ در مصاحبه‌هایش روشن می‌شود: هنر با علم تفاوت دارد. علم بر زندگی ما تأثیر می‌گذارد، فرم‌های مواد اطراف ما را تصدیق می‌کند، اما علم چیزی را بدون هنر نمی‌داند. هنر به همه چیز معنا می‌دهد. در واقع هنر، علمی است سحر آمیز که یافته‌ها و شناخت‌هایش را نه از طریق عقلانی و رابطه منطقی مشاهده و تحلیل و تجربه، بلکه از طریق الهام و شهود کسب می‌کند. کرک معتقد است، هنر نباید به واسطه کیفیتِ مهارت و استادی در ساختِ اثر هنری مورد قضاوت قرار گیرد بلکه آن چه در آثار هنری اهمیت دارد تنها کیفیتِ مفهوم یا ایده هنرمند است. با توجه به تعریف یادشده، چگونه می‌توانیم مفاهیم کلیدی در آثار تونی کرک را تعبیر کنیم؟
به قلم همین نویسنده اینجا بخوانید:
