هنر مسیحی در پایان هزارهی دوم آخرین بخش از خلاصه کتاب هنر مسیحی
انتشارات افق | نویسنده: بت ویلیامسن | مترجم: هادی ربیعی
تلخیص سایت تندیس محدثه شادمهر
قسمت های قبلی این پرونده را اینجا بخوانید:
- خلاصه کتاب هنر مسیح | بخش مقدمه
- خلاصه کتاب هنر مسیح | مریم عذرا | قسمت اول
- خلاصه کتاب هنر مسیحی | زندگی زمینی مسیح
در سراسر قرن بیستم و تا قرن بیست و یکم، هنر مسیحی همواره برای جوامع و افراد مسیحی آفریده شده بود و همواره همهی فرقهها با توجه به مقتضیات غالب هنر مسیحی جدید و تجهیزات مورد نیاز کلیسای مسیحی به ساخت، بازسازی و مرمت کلیساهای جامع، کلیساها و نمازخانهها پرداختهاند.در مورد هنر مسیحی امروزین در این چارچوب هنرمندان بزرگ و زیادی همچون اریک گیل، مارک شاگال، هنری ماتیس، جیکب اپستاین، الیزابت فرینک و گریم سادرلند که در قرن بیستم آثار هنری مشهوری را در بریتانیا، اروپا، آمریکای شمالی و فراسوی آنها برای کلیسای مسیحی آفریدهاند، سخنان بسیاری میتوان گفت.در عصر مدرن هنرمندان آثاری را نیز آفریدهاند که همچنان میتوان آنها را هنر مسیحی خواند، زیرا به بسیاری از همان مضامین و مفاهیمی میپردازند که تاکنون دیدیم، اما به هیچ عنوان برای کاربرد به مثابهی بخشی از محیط عبادی مسیحی طراحی نشدهاند. در این خصوص میتوان نقاش بریتانیایی، استنلی اسپنسر را در نظر گرفت که مجموعه تصاویری را در مورد رخدادهای کتاب مقدس، از جمله ولادت مسیح، حمل صلیب بر دوش مسیح و رستاخیز مسیح، در روستای محل زندگیاش نقاشی کرد. هنری بلیک، هنرمند پاپ بریتانیایی، در نقاشی مریم در ساحل ونیز، تصویری از مریم مقدس را که بر نمونهی نخستین قرون وسطایی استوار است، با نوگرایی ساحل ونیز در کالیفرنیا آمیخته است.
بنابراین در عصر مدرن هم استمرار و هم گسترش در آفرینش هنر مسیحی به گستردهترین معنای کلمه وجود دارد. اما بزرگترین تفاوت میان هنر قرن بیستم و قرن بیست و یکم با هنری که پیشتر جریان داشت، همانگونه که در ابتدای کتاب اشاره کردم، این است که تصویرپردازی مسیحی در عصر مدرن به بخشی از دامنهی اصطلاحات کلی فرهنگ تصویری معاصر تبدیل شده و در نتیجه، اکنون میتوان آن را در بافتهایی کاملاً خارج از عبادت و سرسپردگی مسیحی به کار برد و درک کرد.
مریم عذرای مقدس، اثر هنرمند بریتانیایی معاصر، کریس اوفیلی، اثر جنجالی نمایشگاه «احساس» در آکادمی سلطنتی لندن در سال ۱۹۹۷ بود. مشکل این تصویر از نظر مردم و نیز نیز جنبهای از اثر که بیشترین توجه را به خود معطوف کرد، این بود که تکههایی از سرگین فیل روی نقاشی چسبانده شده بود. که از نظر خیلیها این توهین به مادر خدا بود.
اما سرگین فیل جزء بسیاری از آثار اوفیلی به شمار میرفت که بیشتر برگرفته از میراث فرهنگی هنرمند، افریقا، بوده است.در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا در آثاری که چنین ماهیتی دارند، نیتهای هنرمند تعیین کنندهی درستی تفسیر اثر هستند یا خیر؟ آیا ضرورتاً چنین است، یا باید چنین باشد؛ که در بینندهای که از به کار بردن سرگین فیل در تصویری از مریم مقدس آزرده شده با آگاهی از دلالت سرگین فیل نزد هنرمند و آگاهی از علت مناسب بودن این مجاورسازی، بنا به دیدگاه هنرمند، تغییری ایجاد شود؟
با این تفاسیر، جنبهی جالب توجه این اثر و ادراک آن، این است که معنا، حداقل تاحدودی در چشم مخاطب شکل میگیرد. عکسالعمل یک فرد در برابر اثر به عنوان یک کل، ضرورتاً امری ذهنی و مبتنی بر تفسیر شخصی وی از جنبههای فردی اثر و از معنای ترکیب شده و توأمان آنها است. این برداشتها حتی اگر کاملاً با تصور و نیت هنرمند مغایرت داشته باشند، باز هم میتوانند معتبر یا جالب توجه باشند، و این به این معنا نیست که هرچیزی مجاز است، بلکه میتوان چنین اذعان کرد که دیدن و فهمیدن آثار هنری میتواند متغیر و مختلف باشد.
[/one_half_last]