حسین محجوبی در کنکاشی بی وقفه طبیعت را از نو میسراید
گالری چهار
سایت تندیس به قلم سید امیر سقراطی
نمایشگاه تا ۳۱ شهریور ادامه دارد
بازدید روزانه: ۱۱ الی ۲۰
نشانی گالری ۴: شریعتی، نرسیده به پل سید خندان، کوچه اشراقی، پلاک ۴
تلفن: ۸۸۵۱۱۳۹۰
صحبت کردن با بینندۀ بهشت
خانههایی با شیروانی سفالیِ نارنجی، دیوارهای سبزِ خزه بسته، درختانِ استوار و قامت افراشته که به آبیِ آسمان می رسند؛ این تعریفی ابتدایی اما نوستالوژیک برای فردی است که در پهنۀ خُرم و بهشت گونِ گیلان زاده شده. و چه تعریف نزدیکی به سویۀ بیرونیِ نقاشی های استاد حسین محجوبی. اما این جملات، بخش درونیِ آثار این هنرمند را نمینمایاند.دشواریِ نقاشی کردن از طبیعت از آنجا آغاز می شود که هنرمند پیش از شروع مرحلۀ آفرینشِ اثر، مبهوت و متحیر از آفرینشِ طبیعت می شود؛ تا طبیعت را درک نکنی نمی توانی آن را بازآفرینی. شورانگیزی همراه با آرامش و وقار در آثار حسین محجوبی نشان از شیفتگی او نسبت به طبیعت است.
این طبیعتی که هر بار می بینی اش، آن نیست که پیشتر دیدی؛ چگونه میتواند در اثر هنری یک هنرمند همان باشد که پیشتر کشیده است؟ نقاشیهای حسین محجوبی در هر بار دیدن، مسحورت می کنند به سحرِ شورانگیزی و شیدایی. نقاشیهایش را باید بارها دید؛ برای همین است که انگار باید در دوردست به دنبال چیزی بگردی؛ کارها در عمق، لایه هایی از طبیعت را تکرار می کنند و در تکرار درخت و اسب، لایههایی از زندگیِ از دست رفته پیداست؛ همان زیستنی که در هیاهوی زندگی مدرن آن را گم کردهایم.طبیعت همواره مهمترین معلم انسان و مهمترین معلمِ هنرمند بوده است؛ موجودات زندۀ شگفت انگیزی که در بردباری و سکوت جز زیستن، سهمی از جهانِ انسان سودا زده نخواستهاند. با این همه انسان کمتر به دیدن این موجودات اهمیت داده است. اگر چه بخشی از آثار حسین محجوبی در حیطه خیالی نگاری از طبیعت جای می گیرد اما آثارش سهمی از دیدنِ هنرمند است برای ما که ندیدیم و او دید.همواره برداشت ما از واقعیت، تصویری است که خودِ واقعیت نیست، بلکه تنها شکلی از برداشت ما از آن است. نقاشیهای حسین محجوبی هم برداشتهای وی از واقعیتِ طبیعت هستند، حقیقی نیستند با این همه حقیقتِ وجودی و ذهنی شدۀ نقاش شدهاند. در پیچ و خم شورانگیز و با نشاطِ خطها، و سرخ و سبزِ رنگهای نقاشیهایش میشود آرامش و وقار نقاش را دید که با نقاشیهایش یکی شده است. از این نظر هر گاه استاد حسین محجوبی را دیدهام فاصلهای با نقاشیهایش احساس نکردهام. دیدن نقاشیهایش همانقدر تو را از جهانِ عصبیتهای بیبنیاد و خیالهای پرآشوبِ بیفرجام دور میکند که دیدن خودش. مهربانیِ بیغل و غش و صمیمیت با شکوهِ انسانی در وجود نقاش چنان موج میزند که انگار سالهاست او را دیدهای و راههای بسیار زندگی را با او سالها زیستهای و پیمودهای. نقاشیهای وی هم از چنین خصلتی برخوردار است. گویا نقاشیهایش جایی را مینمایاند که پیشتر دیدهای و بارها با آن زیستهای، گیریم حالا دست نیافتنی شده باشند و رویاگون.تماشای آثارش سراسر تماشای عشق و شیدایی است. دلبستگی عمیق هنرمند به طبیعت بی تکرار سرزمین مادری را در تک تک آثارش میتوان جست؛ زیستگاهی که اگر برای برخی تفرجگاه چند روزۀ ایام عیش و طرب است اما برای نقاش، شکلِ دگرگون شدهای از بهشت گردیده. عمق دلبستگی وی به زیستگاه کودکی را باید در اوج ظرافت قلم گیریها دید و شوقِ نقش هایی که موزون و ظریفاند.حیات انسانی در فرو غلطیدن به مباحث بیشمارِ سیاسی بسیار شکننده شده و انسان در مسائل فلسفی، ادبی و هنری به سمت پرسشهای بنیادین زیستِ انسان ِ معاصر می رود، اما در نگاه کردن به آثار حسین محجوبی بیننده به پرسش دیرینۀ انسان از زندگی میرسد: کجاست بهشت؟ آن وعده داده شدهای که وعده گاه خوبان است؟ کجا میشود آن را یافت؟ پرسش از اینجا آغاز میشود که نقاشیهای حسین محجوبی به کلی خیالی هستند یا او این طبیعت را میبیند؟ به نظر میرسد این نقاشیها دیدنهای متفاوتِ نقاش از طبیعت هستند که در وجودِ آرامِ وی شکلی ابدی، ازلی به خود گرفتهاند.با اینکه نقاش فقط طبیعتی بهشتی را مینمایاند اما در تک تک آثار سهل انگاری و غفلت زدگی انسان از سرنوشت خویش پیداست. انسان در آثار حضور ندارد اما عدم حضورش و رودررویی با سرزندگی و شورانگیزیِ بهشت خیالی، ما را با حسرتِ زیستن در لحظۀ اکنون مواجه میکند. روند مصیبت بار زیستن در شرایطی که جهان به سمت تخریب و انهدام پیش میرود بر هنر معاصر هم تاثیر گذاشته است. هنرمند در این میانه، خود به عنوان یکی از چرخ دندههای عصبیت و انهدام، به بازتولید نشانههای خشم و عصیان میپردازد تا با خالی شدن از عصیان در برابر آن بایستد. راه حل حسین محجوبی برای تلنگر بر نیستی تاکید بر هستی است: او طبیعت مهربانی را میکشد که در هیاهوی زیستن و مسابقۀ بی سرانجام برای بهترین بودن، (نه تنها از نظر پنهان مانده) که در کژاندیشی و مریض گونگی احوالات انسانی در معرض انهدام و انقراض است؛ طبیعتی که همین طبیعتِ پیشِ رو نیست تمام سرنوشتِ زمین است.
رابیندرانات تاگور میگوید: «درختان تلاش بیپایان زمیناند برای صحبت کردن با شنوندۀ بهشت» و حالا درختان استاد حسین محجوبی تلاش نقاش هستند برای صحبت کردن با بینندۀ بهشت.
نمایشگاههای دیگر و گزارش تصویری نمایشگاهها را اینجا دنبال کنید:
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
پرچم ایران در نمایشگاه عکس موزه میهن پرستی
پرچم ایران در نمایشگاه عکس موزه میهن پرستی در گالری مهروا با گردآوری هوفر حقیقی هنرمندان: مهروا آروین آریا ابوالحسنی مریم تخت کشیان مسعود ثابت زاده هوفر حقیقی محمد خضری مقدم شیرین رضایی زروان روح بخشان حنا روشنی علیرضا زنگی آبادی پویا صدیقی گلناز طاهری امین طلاچیان الهه عبدالله آبادی المیرا علی اکبری مهران فرید فرزانه قدیانلو آرش کریمی مهشاد مهاجر مهرداد میرزایی محمودرضا نوربخش هاله هاشمی میلاد هوشمندزاده پیمان یزدانی نمایشگاه تا ۱۳ مرداد ادامه دارد. ساعت بازدید: ۱۷ […]
هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد میخورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریختهاست یا من از آن فرار کردهام چه چیز میتواند برایم بامعناتر/بیمعناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همهچیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگباختهاست و میدانم به سبب همین رنگعوضکردنش در لحظه است که اینگونه دوستش میدارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همانگونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکهای […]
مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند و مدرس نقاش کانادایی .
علی ذاکری | حذف دیگری برای حذف نشدن خود
علی ذاکری | حذف دیگری برای حذف نشدن خود گزارش تصویری نمایشگاه نقاشی علی ذاکری در گالری هما نمایشگاهی با عنوان حذفشدگان یا فرزندان خدا نمایشگاه تا ۱۴ شهریور ادامه دارد ساعات بازدید: ۱۱ تا ۱۹ آدرس: کریم خان، سنایی، کوچه چهارم غربی، پلاک ۸، واحد یک. علی ذاکری متولد ۱۳۳۸، فارغالتحصیل رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. وی کارشناسی ارشد خود را از دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس در سال ۱۳۷۸ اخذ نمود. علی ذاکری در […]