حذف آثار مرتبط با حیوانات از نمایشگاه موزه گوگنهایم

موزه گوگنهایم آثار مرتبط با حیوانات را از نمایشگاه خود حذف کرد

دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۶۰ ترجمه سجاد عمادی


حذف آثار مرتبط با حیوانات از نمایشگاه موزه گوگنهایم

موزه گوگنهایم

نیویورک، امریکا: موزه‌ی گوگنهایم اعلام کرد قصد دارد سه کار مجادله‌آمیز را از نمایشگاه مروری بر هنر مدرن چین، که بسیاری به شدت در انتظار گشایش آن هستند، حذف کند. این تصمیم پس از ارسال پیام‌های تهدیدآمیز به موزه از سوی حامیان حقوق حیوانات گرفته شد، چرا که در اجرای برخی از آثار از حیوانات زنده استفاده شده است. در میان کارهای این نمایشگاه با عنوان «هنر و چین پس از ۱۹۸۹: تماشاخانه جهان» که قرار است از شش اکتبر آغاز به کار کند، سه اثر با حضور حیوانات زنده وجود دارد که اعتراضات زیادی را از سوی حامیان حقوق حیوانات برانگیخته است. یکی از کارهای اصلی که دیگر به نمایش در نخواهد آمد، با عنوان «تماشاخانه جهان»، یک اینستالیشن متشکل از محفظه‌ای هشت ضلعی است که صدها خزنده و حشره در آن نگهداری می‌شود. بازدیدکنندگان می‌توانند از بالای محفظه شاهد این باشند که چگونه این موجودات از همدیگر تغذیه‌ می‌کنند. نمایشگاه همچنین ویدئوی «سگ‌هایی که نمی‌توانند به همدیگر برسند» را حذف کرده است. این ویدئو در اصل از یکی از اجراهای هنرمندان چینی، سان یوان و پنگ یو، در سال ۲۰۰۳ فیلمبرداری شده است. در این ویدئو سگ‌های نژاد پیتبول را می‌بینیم که روبروی یکدیگر روی تردمیل‌های بدون موتور بسته شده‌اند و به سمت هم می‌دوند، اما نمی‌توانند به هم برسند. «مطالعه موردی انتقال» از ژو بینگ، که جفتگیری دو خوک را نمایش می‌دهد، هم آخرین کار غایب در نمایشگاه خواهد بود. دادخواستی با بیش از ۷۰۰ هزار امضا با این پیام که «ظلم به حیوانات هیچ جایگاهی در هنر ایالات متحده ندارد» و همچنین کمپین‌هایی با پشتیبانی «سازمان حمایت از حقوق حیوانات امریکا» در نهایت گوگنهایم را تسلیم فشارها نمود. موزه در بیانیه‌ای اعلام کرد: «اگرچه این آثار در موزه‌هایی در آسیا، اروپا و امریکا به نمایش در آمده‌اند، اما گوگنهایم متاسف است که تهدیدهای مکرر و صریح به انجام اعمال خشونت‌آمیز، اخذ این تصمیم را ضروری کرده است.» PEN America، موسسه‌ای که از آزدی بیان هنری و ادبی دفاع می‌کند، این تصمیم را یک ضایعه‌ی بزرگ می‌داند. «هنر و چین پس از ۱۹۸۹: تماشاخانه جهان» آثار آوانگارد ۱۵۰ هنرمند چینی فعال بین سال‌های پایان جنگ سرد تا ۲۰۰۸ را در بر می‌گیرد. جهانی‌سازی، ستم، قدرت، خشونت، رقابت و کنترل، مضامین رایج این نمایشگاهند، و در این میان حیوانات اغلب نماد تباهی وضعیت انسان هستند که افراد بسیاری در این دوره‌ی دگرگونی تاریخ چین، آن را متحمل شدند.

www.huffingtonpost.com

مروری بر کارنامه‌‌ی هنری مورگان بالکلی در موزه‌ی برکشایر

پیتزفیلد، ماساچوست: نمایشگاه انفرادی «برخوردِ فرهنگ طبیعت»، از نقاشی‌ها و مجسمه‌های هنرمند ساکن برکشایر، مورگان بالکلی در موزه‌ی برکشایر برگزار شده است. تصاویر زنده‌ی بالکلی که همزمان شوخ‌طبعانه و ترسناکند، داستان‌های جذابی را ارائه می‌دهند؛ جایی که انسان در مقابل طبیعت قرار می‌گیرد و طبیعت دست برتر را دارد. این نمایشگاه مروری بر پنج دهه کار هنرمند است؛ از طراحی‌ها و آبرنگ‌های خلق شده در سال ۱۹۶۷ تا مجموعه‌ی جدیدی از کارهای گوآش روی کاغذ که صفی از پرندگان را تصویر می‌کند. نمایشگاه همچنین دربرگیرنده‌ی نقاب‌های چوبی کنده‌کاری و رنگ‌آمیزی شده، مجسمه‌های کوچک چوبی، نقاشی‌های رنگ روغن بزرگ، مجسمه و یک چیدمان مختص فضاست.

یک ویدئوی جدید با عنوان «جنگ‌های تخم مرغی»، که انیمیشنی به شیوه‌ی stop-action از کاراکترهای دست‌ساز بالکلی است، هم در نمایشگاه حضور دارد. وی در مورد نقاب‌هایش می‌گوید: «نقاب‌ها، در میان اعصار و فرهنگ‌ها، قدرت استحاله کنندگی داشته‌اند؛ چه نقاب‌های افریقایی و ژاپنی، و چه نقاب‌های سرخپوستان ایروکوا، اینوئیت‌های قطب شمال یا دوران پیشاکلمبی. آنها وسیله‌ای برای ورود به ساحت دیگری هستند؛ جهان ارواح، یا یک حالت روانشناختی جایگزین. من این امکانِ داشتن نگاهی نو و اندیشیدن متفاوت را دوست دارم.» مورگان بالکلی یک قصه‌گوست. نقاشی‌های رنگارنگ و پیچیده‌ی او چشم‌اندازهای شلوغی را تصویر می‌کند که دسته‌ی پرندگان، انبوه حشرات، و گروه انسان‌هایی در حالت‌های متفاوت، در آن سکنی گرفته‌اند و اغلب نمادها و نشان‌هایی از فرهنگ پاپ در آنها جای داده شده و مورد تاکید قرار گرفته است.

وی در مورد اهمیت نقاشی در کارش می‌گوید: «نقاشی ستون فقرات کار من است، یک ابزار عالی برای داستان‌گویی. با روی هم گذاشتن تصاویر، می‌توانم یک حال و هوا، یک احساس، یک ترس، یک خنده کوچک، یک ذهن آزاد را خلق کنم.» وی می‌افزاید: «می‌کوشم نقاشی‌هایی بکشم که در آنِ واحد زیبا، ترسناک، و سرگرم کننده باشند، همانند تئاتر پوچی(Theater of the Absurd) که این فرضیه را مطرح می‌کند که شرایط آنقدر بد است که تنها می‌توانی بخندی. من در طبیعت و اوج انسانیت یک زیبایی باورنکردنی می‌بینم؛ اما همچنین در فن‌آوری خودمان و خوی تجاوزگری‌مان، خواست و قابلیت تخریب کردن آن زیبایی را می‌بینم، چه از روی اراده و فعالانه و چه به صورت سهوی و ناخواسته. پس مانده‌های مصرف‌گرایی ما، که در خیابان ها وجود دارد، در شاخ و برگ درختان در عمیق ترین نقاط جنگل‌هایمان گیر افتاده یا در اقیانوس در حال چرخیدن هستند، به  صورت مستمر تاثیر روزافزون و خفه‌کننده‌ی ما بر روی تنها سیاره‌ی قابل سکونتمان را یادآوری می‌کند.

مورگان بالکلی در موزه‌ی برکشایرنقاشی می‌کنم تا سعی نمایم مردم را وادارم به شرایط شکننده‌ای که در آن زندگی می‌کنیم فکر کنند.» بالکلی در سال‌های ۱۹۷۳ و ۲۰۱۲ نمایشگاه‌های انفرادی دیگری هم در موزه‌ی برکشایر داشته است؛ این مروری بر آثار ۵۰ ساله‌ی هنرمند که پاییز امسال بازگشایی می‌شود به بازدیدکنندگان فرصت داشتن نگاه جامعی به فعالیت حرفه‌ای متمایز و پربار وی را می‌دهد. کاتالوگی به مناسبت نمایشگاه هم منتشر شده که در موزه قابل دسترس است. هنر بالکلی به شدت تحت تاثیر پرورش و تربیت برکشایری اوست؛ خانواده او ریشه‌ی عمیقی در این منطقه دارند که چندین نسل به عقب باز می‌گردد. شوخ‌طبعی کنایه‌دار، پالت رنگ‌های تند و تخیل رهای بالکلی در تصاویرش از انسان‌های کارتونی متحرک که در تعامل با هم، و با صفی از پرندگان پرجزییات و حیات وحش هستند، نمود یافته‌اند، که همگی در آگاهی‌ و توجه وی نسبت به منظره و محیط‌زیست استوار هستند. مورگان بالکلی در سال ۱۹۴۴ در برکشایر ماساچوست به دنیا آمده است.

مورگان بالکلی در موزه‌ی برکشایراو در یک مزرعه‌ی کوچک در شهر مونت واشنگتن پرورش یافت؛ جایی که والدین نچرالیستش، از حیوانات وحشی بی‌سرپرست مراقبت می‌کردند. وی در سال ۱۹۶۶ با مدرک ادبیات انگلیسی از دانشگاه ییل فارغ التحصیل شد. پس از یک دوره خدمت در گارد ساحلی، بالکلی یک سال را در نیوجرسی به طراحی و کار با برنامه‌های VISTA صرف کرد. در پی آن ۱۴ سال در کمبریج به نفاشی و مجسمه‌سازی مشغول شد. در سال ۱۹۸۵، بالکلی به خانه‌ی کودکی‌اش بازگشت و با همسرش که در زمینه‌ی حفاظت از محیط‌زیست فعالیت دارد، زندگی می‌کند.مورگان بالکلی در موزه‌ی برکشایر

https://berkshiremuseum.org

نمایشگاهی از طبیعت بیجان‌های مدرن روبرت مینروینی

لس‌انجلس، امریکا: گالری Edward Cella Art & Architecture نمایشگاهی از آثار روبرت مینِروینی با عنوان «زندگی در سایه‌ها» برگزار نموده که نخستین نمایشگاه انفرادی هنرمند در این گالری است. مینِروینی بواسطه‌ی فرآیندی تقلیلی که تا حدودی سوژه‌ها و ترکیب‌بندی‌هایش را به سمت انتزاع می‌برد، نقاشی‌های طبیعت‌بیجان جدیدی را ارائه می‌دهد که فضاهای تخت و عمیق را با ارجاعات تاریخ هنری در می‌آمیزد. ملهم از تصاویر نمادین، مفاهیم دنیوی و پوچی مادی گرایانه، هنرمند کارش را چنین توصیف می‌کند: «من به تصویر کردن مکان‌های خاص علاقمند نیستم… منبع اصلی کار من از مکان‌هایی که می‌بینم و در کارگاه بازآفرینی می‌کنم، تشکیل شده… من همانگونه در فضا دخل و تصرف می‌کنم که شما ممکن است در چینش گلدان‌ها و سایر اشیای ایوان خانه‌تان دست ببرید.» از این ایده‌ها، مینروینی به سهولت ترکیب‌های از منظر روانشناختی متعادلی می‌سازد که حرکت به سمت کمال را نشان می‌دهد و در عین حال به ما گوشزد می‌کند که هیچ چیز بدیهی و طبیعی در مورد طبیعت وجود ندارد. رجوع به نقاشی‌های طبیعت‌بیجان تاریخی که در قرن هفدهم در هلند به شکوفایی رسید در کار او مشهود است؛ چنانکه خود هنرمند می‌گوید «هدف از خلق آنها بازتاب شهرنشین شدن جامعه و اهمیت دادن به خانه‌ها و اموال شخصی حامیان مالی و مجموعه‌دارها بوده است.» نقاشی‌های مینِروینی متاثر از قهرمانان هنر مدرن هستند؛ مانه، موندریان، بونارد و نقاشی‌های اولیه‌ی دیوید هاکنی و الکس کتز. با این وجود، در ترکیب‌های وی، کنار هم قرارگیری‌های نامعمول و انتزاع‌های شبح‌مانند، میان نقاشی‌های با لبه‌های تیز و فضاسازی مخملی هم کوشی ایجاد می‌کند؛ جایی که ترسیم فضا و اشیا، نمادگرایی آشکاری را بوجود می‌آورد. روبرت مینروینی فوق لیسانس خود را از موسسه‌ی هنر سن فرانسیسکو و لیسانس را از مدرسه‌ی هنرهای زیبای تایلر فیلادلفیا دریافت کرده است. وی در زمینه‌های نقاشی، طراحی، چاپ، نقاشی دیواری و چیدمان‌های مختص فضا، فعالیت دارد. او در کارش به تاریخ هنر، خاطرات شخصی، چیدمان اشیا، معماری و فضا می‌پردازد.

www.edwardcella.com

آثار هنری ساخته شده از طلا در موز‌ه‌ی هنر اکرون

اکرون، امریکا: موزه‌ی هنر اکرون از افتتاح نمایشگاهی با عنوان «کیمیاگری: تبدیل شدن به طلا» خبر داده است. این نمایشگاه، آثار ۱۶ هنرمند بین‌المللی را ارائه می‌کند که در کارشان از طلا یا فلزات دیگری با ظاهر طلایی استفاده می‌کنند. این هنرمندان از طلا نه تنها برای انتقال حس تجمل‌گرایی، بلکه برای مطالعه‌ی ارزش‌های تاریخی و فرهنگی که جوامع گوناگون برای این عنصر کمیاب قائل بودند، بهره می‌گیرند. یکی از کیوریتورهای نمایشگاه، ترزا بمبنیستر، می‌گوید: «طلا، قیمتی، درخشان و محسورکننده است. طلا در میان فرهنگ‌های سراسر جهان به صورت متفاوتی ارزشگذاری و مهم شمرده می‌شود. هنرمندان بین‌المللی این نمایشگاه، که بسیاری از کارهای آنها هرگز پیشتر در اکرون دیده نشده‌، این موضوع که این ارزش‌ها چگونه باز نموده شده‌اند را بررسی می‌نمایند. طلا مدیوم بی‌نقصی برای مطرح کردن پرسش‌هایی در رابطه با اینکه یک جامعه به چه چیزی بها می‌دهد، و چرایی آن است.» هنرمندان حاضر در نمایشگاه از طلا به شیوه‌های متفاوتی در کارشان بهره گرفته‌اند؛ از مطالعه‌ی نقاط اشتراک هنر و علم تا روایات شخصی و تفاسیر اجتماعی. کارهای نمایشگاه به هر دو نگرش مثبت و منفی نسبت به این فلز درخشان می‌پردازند. لوییز گیسپرت، با زنجیرهای طلا و سنگ‌های درخشان، ترکیب‌های انتزاعی پرتلالویی خلق می‌کند که هم به زوال فرهنگ هیپ هاپ و راک اند رول، و هم به نقاشی انتزاعی دوران پسا جنگ اشاره دارد. گیسپرت از یک پرس هیدرولیک برای فشردن زنجیرهای طلا در قطعات آسفالت بهره می‌گیرد که به ساخت الگوهای پویایی از رنگ طلایی در سطحی سیاه می‌انجامد. چارلز لیندزی، با تحصیلاتش در رشته‌ی زمین‌شناسی، آثاری می‌آفریند که ایده‌هایی در مورد فن‌آوری، اکوسیستم، نشانه‌شناسی و شوخ طبعی را در می‌آمیزد. او از قطعات اسقاطی مربوط به صنایع هوا و فضا، و فن‌آوری زیستی استفاده می‌کند. هنرمند مراکشی لا لا السیدی از غلاف طلایی رنگ گلوله برای تولید لباس‌ها و پرده‌های مورد استفاده در دکور عکس‌های بزرگش استفاده می‌کند که به فرهنگ تصویری اسلامی اشاره دارد. در میانه‌ی نمایشگاه هم ریچل ساسمِن پروژه‌ای را اجرا نموده که از سنت ژاپنی «کینتسوکوروی» الهام گرفته است. مطابق این سنت، به جای پوشاندن و پنهان کردن جای ترک‌ها و شکستگی‌های ظروف، آنها را با پودری طلایی مرمت می‌کنند و آن را به عنوان بخشی از سرگذشت یک شی گرامی می‌دارند. ساسمن هم با پیروی از این ایده تعدادی از ترک‌های کف بتنی لابی موزه را با رزین طلایی مرمت کرده است. از دیگر هنرمندان نمایشگاه هم می‌توان به جیمز لی بایرز، اولگا دو آمارال، لورن گراسو و شینجی ترنر یاماموتو اشاره کرد.موز‌ه‌ی هنر اکرون

https://akronartmuseum.org

دنیاگردی شماره قبل را اینجا ببینید:

هنرمند منتقد غزاله هدایت

هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن

هنرمند/منتقد | اثر چیست؟ معنای احتمالی آن چیست؟ به چه درد می‌خورد؟ در این روزهایی که عکس و عکاسی از من گریخته‌است یا من از آن فرار کرده‌ام چه چیز می‌تواند برایم بامعناتر/بی‌معناتر از دبیری بخش عکاسی یک مجلۀ هنری باشد. رنگ این روزها رنگ همه‌چیز را عوض کرده است. عکس برایم رنگ‌باخته‌است و می‌دانم به سبب همین رنگ‌عوض‌کردنش در لحظه است که این‌گونه دوستش می‌دارم.[…][۱] […] موضوع، خود عکاسی است همان‌گونه که چیزها خود عکس هستند. «من» هم تکه‌ای […]

۲ comments

مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر

مسعود اسکندری خویی متولد ۲۳ آذر ۱۳۴۰ دانش آموخته عکاسی از دانشگاه هنر . فوق لیسانس عکاسی از دانشگاه هنرتهران  و مستند نگاری از دانشگاه Ryerson کانادا (Master of Fine Arts in Documentary Media) . تدریس در گالری هنر همیلتون و دستیار خانم Pearl Van Geest هنرمند  و مدرس نقاش کانادایی .

۰ comments
آثار توبی زیگلر

آثار توبی زیگلر | اشاره‌ای به آثار هنری ماتیس

آثار توبی زیگلر | اشاره‌ای به آثار هنری ماتیس دنیاگردی مجله تندیس شماره ۳۵۹ ترجمه سجاد عمادی نمایشگاه توبی زیگلر در New Art Centre سالزبری، انگلیس: دومین نمایشگاه توبی زیگلر در New Art Centre استمرار مطالعات او در مورد راه‌های جذب و انتشار همزمان روایات و سرگذشت‌‌ها از سوی اشیا است. نقشمایه‌های تاریخ هنری که زیگلر برای کار برمی‌گزیند، پیشینه‌ی پیچیده‌ی چند لایه‌ی خود را دارند، اما همچنین از منظر شخصی برای هنرمند واجد معنا و اهمیت هستند. مجسمه‌ها، نقاشی‌ […]

۰ comments