درخت و منظره در آثار هنرمندان معاصر ایران
به بهانه روز درختکاری نگاهی داریم به چند هنرمندی که در آثارشان به نظام طبیعت و انسان پرداختهاند.
لینک نقد کامل مجموعه آثار را در انتهای متن بخوانید.
در آثار محسن جمالی نیک شاهد گشتی مشخص از فضای اکسپرسیو و عاری از طبیعتگرایی به بررسی رابطهی انسان و طبیعت هستیم. رنگهایی فام همراه با بافتی خشن و پرقدرت که شکوفهها و درختان را به نمایش گذاشتهاند. مخاطب بیکرانگی آبی زمینهی پیچش درختی را با شکوفههای صورتی، میان طبیعت مورد نظر نقاش مشاهده میکند؛ آنچنان که خود در بیانیه عنوان میکند، طبیعت خالی از انسان و در حال تهی شدن است، گویی میدان درک و شهود از طبیعت به عنوان منبع الهام هنرمند به اتمام رسیده و والایی و زیبایی جهان در معرض تاراج اندیشهی سوژه محور انسانی است.
در برخورد با هویت نقاشانهی جمالی نیک باید پذیرفت که او فرهنگ عامهپسند را طرح میکند و در طرحهای او حسرت و انزوای شرقی به جسارتی پنهان و معترض تبدیل شده است. او همان اندازه که بیانگراست، ردپای انتزاع زمخت و خشن را پدیدار کرده و در تمامی مراحل کار خود در حال آمیختن سبکها و سنتهای نقاشی حال و گذشته است. وی صحنههایی آفریده است تهی از حضور انسان که تن به جبر زیبایی ظاهر پسندان داده است.
داریوش قره زاد با نگاهی مفهومی به مقوله طبیعت و گیاهان، منظرهنگاری را دچار چالش نموده. او دریافتی فرمال دارد و در تعدادی از آثارش در قالب رئالیسم تصویری تا مرز بازنمود عکاسانه پیش رفته است.
قرهزاد سعی در ادغام مناظر طبیعت و گیاهان با بافت شهری دارد، آنچنان که خود وی در بیانیه نمایشگاهاش میگوید: «ردپای انسان شهرنشین در طبیعت، ماهیت و تعریف گیاه را تغییر داده است. آن هوای پاک و یا تلطیف فضای امن برای پرندگان مشهود نیست. این فضا به عنوان بخشی از طراحی گرافیکی و معماری شهری بهکار میآید.
طبیعت دفرمه شده در این تصاویر سازوکار خیالی در آثار نقاش را نوید میدهند. از این منظر، این چهار تابلو بسیار قابل ارزشاند و آغاز مسیر جدید قرهزاد در برخورد با ماده اثر نقاشی هستند. تلطیف تفکر مفهومی و متعین در تصاویر ارایه شده گواه آرامش و امنیت عاطفی و مادی هنرمند میباشد.
بیان شیوا، مشخص و موجز کریم نصر در بیانیه نمایشگاهش دارای وجوهی چندگانه و خلاقانه است. کریم نصر در گریز از فقدان وجه نقد اجتماعی منظرهسازی، چنین بیان کرده: «در مواجهه با چشماندازها مخاطب میتواند بازتاب خاطرات، تاریخ، تجربیات جاری زندگی و حتی آرمانهای مشترک با دیگری را مرور کرده و به یادآوری میثاقهای مشترک بپردازد.»
سازهای مهیب در پس زمینه که آسمان را مخدوش نموده و در پیشزمینه شکلی درختگون که دارای یگانگی فرمال با بافتی خشن و رنگهای پرکنتراست جهان معاصر است. تمایز مشهود این تابلو از آن روست که درخت به عنوان موجودی زنده در معرض تباهی قرار گرفته و دیگر سوژه، ساختمانهای خشن و نامربوط در میان طبیعت امروزین نیست، بلکه عنصر اصلیِ حیات در معرض تهدید قرار گرفته.
از منظر نقاش سامان دادن به تصاویر در سیطره وجه تاریخمندی هنر است و این به آن معنی است که درخت در زمانهای گوناگون به طرق مختلف دیده شدهاست، گرچه این دیده شدن باید ارجاعی به حقیقت شی داشته باشد و باید چیزی از درخت و گل و یا تداعی از آن در تصاویر تمام دورانها روئیت گردد. و به این ترتیب هیچگاه انسان از جهان پیشانگاشته تصویر ذهنی خود فارق نمیگردد.
نمایشگاه گروهی هنر محیطی و محیط زیست با عنوان دمیک:
دمیک: «رابطهی انسان با زمین به عنوان زیستگاه، دغدغهی مشترک هنرمندان حاضر در این نمایشگاه است.» این جمله به واقع در تلاش است تا به یک ارتباط استعاریتر هم اشاره کند، یعنی پیوند هنرمندان این نمایشگاه و مجازاً انسان با زمین. هر چند که اشاره شده که این پیوند زمین را به عنوان زیستگاه در نظر گرفته، اما علناً این نسبت با توجه به تأکید جملهی اول و البته عنوان نمایشگاه اشارهای است کهنتر به یک مفهوم. خود نوشته این رابطه را توضیح میدهد: «… دَمیک عنوانی است که به کهن بودن این رابطه اشاره دارد؛ «دَمیک» صورت دیرینهی کلمهی زمین است.»
لینک کامل هنرمندان فوق را اینجا دنبال کنید:
نقدی بر نمایشگاه محسن جمالی نیک | گالری ایرانشهر
داریوش قرهزاد، گذر از طبیعت سنتی
گاهی درختان واقعیاند | نقدی بر نمایشگاه کریم نصر گالری بن
نمایشگاه گروهی هنر محیطی و محیط زیست با عنوان دمیک