بررسی چهار تکنولوژی جدید که جاعلان آثار هنری را به دردسر خواهد انداخت
اصالت سنجی آثار هنری
قسمت اول
آوام مگ: ترجمهی معصومه شیخی
بهترین جاعلان آثار هنری، مانند بازیگران و آبجوسازان خبره، بهشدت درگیر اصالت آثار هستند، اما بهخاطرِ چند تکنولوژی جدیدِ اصالتسنجی، حتی سختترین تلاشهای تاریخ نیز کارآگاهان هنریِ امروز را به دردسر نمیاندازند.
هان ون میخِرین (han van meegeren) را در نظر بگیرید، موفقترین هنرمند کپیکارِ دورهی پیش از جنگ. او، با استفاده از تورّمِ آن دوران، ۳۰ میلیون دلار از فروش کپی آثار استادان هلندی به دست آورد. هنربانها تنها به این دلیل که نقاشیها عالی و بینقص به نظر میرسیدند مشکوک نشده بودند (در حقیقت، نقاشی ورمیِرِ او عمداً دارای نقص بود)؛ آنها فریب خوردند چون هنر آزمون قانونیِ ناشیانهای را از سر گذرانده بود: تکتک جزئیات «نسبت به دورهی خودشان، صحیح» بودند. او بومهای نقاشی قرن هفدهم را بررسی کرده بود؛ قلمموهای ورمیِر را کپی کرده بود؛ و، در حرکتی نبوغآمیز در زمینهی اصالتسنجی، به تقلید از فرمولاسیونهای قدیمی، رنگهای خام و عجیبغریب را با دست آماده کرده بود ــــ هیچچیز را کم نگذاشته بود، چون تقلب در رنگهای منحصربهفرد و زیبای ورمیِر مانند خیانت بود.
امروزه کارشناسان اصالتسنجیِ آثار هنری سلاحهای کافی در دست دارند ــ طیفسنجی فروسرخ، تاریخشناسی رادیومتریک، رنگنگاری گازی ــ تا پیش از اینکه یکی از نقاشیهای ون میخِرین به مزایده برود، آن را تشخیص دهند؛ گرچه بسیاری از این آزمایشهای آزمایشگاهی چندیندهه قدمت دارند، که زمانی زیادی برای جاعلان است تا علم و پیشرفتهای تدریجیِ آن را مطالعه کنند، اقدامات متقابلِ جدیدتری را یاد بگیرند و سیستم را بازی دهند.
خبر خوب اینکه تعادلِ قدرت در بازیِ پیداکردنِ آثار جعلی در حال تغییر است. دنیای هنر پیشرفتهای علمی را در زمینههای مختلفی مانند هوش مصنوعی، بیتکوین و تحلیل پروتئینی بهدقت تحت نظر داشته است و تکنولوژیهای متولدشده از این تحقیقات توسط کارشناسانِ اصالتسنجی استفاده شدهاند یا به زودی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. با اضافهکردن لایههای امنیتیِ بیشتر به روند معاینه، نسل کنونیِ هنرمندانِ کپیکار در فریبدادنِ مدیران موزهها و مجموعهداران بیشتر و بیشتر به دشواری میافتند. محافظان هنر، بهدقت توجه کنید: این صدای قلمِ موی گرگ است که به آتش کشیده میشود.
دنبال کردن تاریخچهی دیجیتالِ اثر با استفاده از فهرست مبادلات
هنر دیجیتال بهطور فزایندهای در حال جلب توجه در دنیای هنر معاصر است. دو مزایدهی اخیرِ فیلیپ به نام «پاروها آماده!»، که قالبهای دیجیتالی از عکسهای gif گرفته تا اسکرینشاتهای بازیهای کامپیوتری را به نمایش گذاشتند، مورد توجه زیادی قرار گرفتند. گالریهای ردهبالا نیز آمادهی همکاری هستند؛ هنر بهعلاوهی تکنولوژی فضاییِ جدید به مساحت ۲۰هزارفوت مربع در سیلیکُنوَلی، تنها به رسانههای دیجیتال اختصاص دارد. اجتماعات هنر دیجیتال نیز ــ که آزمایشگاه تیم ژاپن برجستهترین آنهاست ــ به وجود آمدهاند. از همه مهمتر، قیمتها رو به افزایش هستند. در سال ۲۰۰۳، سوپر ماریو کلودسِ کوری آرکانجِل، تصویری دیواری که از یک قطعهی هکشدهی نینتِندو بهوجود آمده بود، سههزار دلار به فروش رسید. سال گذشته، نسخهای از همان اثر به ارزش ۶۳۰هزار دلار فروخته شد. بههرحال، پرسش همچنان باقی است: گالریها چهطور میتوانند محتوای دیجیتالی را بهعنوان هنرِ قابل سرمایهگذاری بفروشند درحالیکه همان محتوا بهصورت آنلاین وجود دارد و میتوان آن را مانند یک فایل گوگل کُپی کرد؟ پاسخ در فهرست مبادلات است، همان تکنولوژی کامپیوتریای که در دفتر کلّ حسابها در تبادلات بیتکوین در سراسر جهان استفاده میشود. به همان روشی که میتوانید جابهجاییِ هر بیتکوینی را که بهدست آوردهاید تصدیق و ردیابی کنید، میتوانید جابهجایی آثار هنریای را که خلق کردهاید ــ آنلاین و بیدرنگ ــ تصدیق و ردیابی کنید با این فرض که تمامی مالکیتها و تألیفها در پایگاه دادهایِ امن ذخیره شده باشند.
هر رویدادی که در عمرِ یک اثر هنری اتفاق افتاده باشد به یک بلوک تبدیل میشود که شامل زمان و اطلاعاتی است که آن را با بلوک پیشین مرتبط میکند و به خریدارانِ بالقوه این امکان را میدهد که مجوزگرفتنِ یک اثر هنری را تأیید کنند. این تکنولوژی برای رسانههای دیجیتال ایدهآل است چون کپیهای آثار ممکن است بهعنوان آثار اصل جا زده شوند، و جزئیات مرتبط با نسخههای با تعداد محدود و اَسناد هنرمند معمولاً مبهم هستند. چندین شرکت در حال ارائهی این خدمات هستند: وَریِسآرت در لسآنجلس، اسکریب در برلین، و اِوِرلِجِر در لندن. دلوآ نیز فرصتهایی دارد، چون خدمات آرتِرَکتیو را در اجلاس آیسیتی اسپرینگ در لوکزامبورگ رونمایی کرده است. اما استارتاپی که نام آن همهجا در دنیای هنر پیچیده است مونگراف است. این به آن دلیل است که مؤسس آن هنرمند است. «هنر دیجیتال مسئلهای دارد: قطعات آن بهطور نامحدود قابل بازتولید هستند، و افراد به دنبال انحصار و اثباتپذیریاند.» کوین مککوی هنرمند حوزهی رسانه و مؤسس مونگراف اینطور توضیح میدهد: «فهرست مبادلات با فراهمکردن یک تاریخچهی واضح و روشن این مسئله را حل میکند.»
ضدّ جعل بودن از طرق «یادگیری عمیق»
در قدیم، اصالتسنجی بهطور سنتی وابسته به افراد خبره بود. پس از بررسی مسائلی مانند ضربهی قلممو، بافت، ترکیببندی و رنگ، این افراد ثروت عظیم خود را در زمینهی دانش به کار میگرفتند و حقیقت را استنباط میکردند. اما همانطور که در داوریِ مسابقات ورزشی نیز مطرح است، قضاوتهای نادرست همیشه بخشی از بازی هستند. یکی از معروفترین نمونهها دکتر آبراهام بردیوس است. در دههی ۱۹۳۰، او بهعنوان بالاترین قدرت در میان استادان قدیم هلندی شناخته میشد. مدیر اسبق موزه بهدلیل فضل و کمال و چشمهای خطاناپذیرش مشهور بود، هرچندکه امروزه او را بهعنوان مردی میشناسیم که جعلیبودنِ نقاشی «شام در عمواس»، اثر ون میخرین، را در گنجینهی ملی تشخیص نداد. ارزیابی بینظیرِ بردیوس که در مجلهی برلینگتن منتشر شد شامل این جملهی مهم است «هر سانتیمترِ این نقاشی اثر ورمیِر است»
چندان طول نمیکشد که یک روبات تفاوت میان اثر ون میخِرین و ورمیِر را تشخیص دهد. بیشتر تحقیقات در زمینهی این تکنولوژی در آزمایشگاه هوش مصنوعی و هنر راتگرز انجام میشود که شعبهای از دپارتمان علوم کامپیوتر دانشگاه است. مقالهای که سال گذشته توسط دو نفر از دانشمندان این آزمایشگاه به نامهای بابک صالح و احمد الجمال منتشر شده است نشان میدهد که الگوریتمی که آنها ارائه دادهاند چهطور میتواند تفاوتهای میان آثار پیکاسو و ماتیس را با دقتِ بیش از ۷۵ بدون تحلیل ترکیببندی یا جنس موضوع تشخیص دهد؛ تنها با نگاه کردن به ضربههای قلممو. علاوه بر تقسیمبندی خودکارِ تصاویر از پایگاه دادهای از ۸۰هزار اثر فردی، الگوریتم میتواند ارتباطات سبکی میان آنها را نیز جستوجو کند. در یک نمونه، محققان، گروهی از نقاشیها را انتخاب کردند و از برنامه خواستند تا «نزدیکترین تطبیق» را در میان نقاشیهای ژانرهای دیگر پیدا کند. نتایج، شباهتهای بینظیری را بین نمونههای رمانتیسیسم روسی و امپرسیونیسم فرانسوی و همچنین بین آثار هنر پاپ و رنسانس شمالی پیدا کرد. این الگوریتم، مانند هر تکنولوژی کامپیوتری دیگری، در طول زمان پیچیدهتر خواهد شد و نرخ دقت آن بالاتر خواهد رفت. در آیندهای نزدیک، الگوریتمِ ضدّجعلِ جدید برپایهی این تحقیق علمی راهاندازی خواهد شد. موزههای بزرگ، شرکتهای هنربانی و شرکتهای بیمه تضمین خواهند داد. الجمال میگوید: «ماشینها نسبت به چشمِ انسان برتری دارند چون میتوانند صدهاهزار ضربهی قلم را تحلیل کنند و آنها را از نظر آماری مشخص کنند. اگر ما به ماشینها آموزش دهیم تا سبکها را براساس مشخصههایی تشخیص دهند که عمدی نیستند و هنرمند ناخودآگاه آنها را ایجاد کرده است، میتوانیم آثار جعلی را تشخیص دهیم.» یک لحظه به آن فکر کنید: الگوریتمی که میتواند ناخودآگاهِ هنرمند را در ضربههای قلم یا طرحهای مدادی تشخیص دهد. آقای ون میخرین، در کُپیکردنِ آن موفق باشی!
منبع: artsy
قسمتهای قبل از این پرونده را اینجا دنبال کنید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- گلهای آفتابگردان ونگوگ از دیوار موزه پایین آمد
در همین ارتباط اینجا بیشتر بخوانید:
- هنرمند/منتقد؛ هم این و هم آن
- مسعود اسکندری ؛ عکاس مهاجر
- اصالتسنجی تمام آثار مودیلیانی در موزههای فرانسه آغاز میشود